حقوق مهتم، مجموعه حقوقی است که از سمت قانون گذار برای فرد متهم تعیین شده است. فراموش نکنین متهم مجرم نیست.
فهرست
به چه شخصی متهم اطلاق می شود و یک دادرسی منصفانه چه ویژگی هایی دارد؟
متهم کسی است که فاعل جرم تلقی میگردد. ولی هنوز حکمی علیه ایشان صادر نشده باشد. به عبارت دیگر برای متهم همچنان حکم محکومیت قطعی صادر نشده و وی تحت حمایت اصل برائت قرار دارد. قانون جدید آیین دادرسی کیفری با الهام از میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی که جمهوری اسلامی ایران نیز عضو آن است، اصل منصفانه بودن دادرسی را پذیرفته. همچمین در مواد 2 الی 6 همان قانون به شاخصهای دادرسی منصفانه اشاره نموده است.
مطابق قانون جدید آیین دادرسی کیفری، دادرسی کیفری باید مستند به قانون باشد. حقوق طرفین دعوا را تضمین کند و نسبت به اشخاصی که در شرایط مساوی به سبب ارتکاب جرائم مشابه تحت تعقیب قرار میگیرند، به صورت یکسان اعمال شود.
به علاوه در یک دادرسی منصفانه مرجع قضایی باید با بی طرفی و استقلال کامل به اتهام انتسابی به اشخاص رسیدگی نماید و از اطالهی دادرسی خودداری کند. چرا که رسیدگی باید در کوتاهترین مهلت ممکن انجام شود. بی طرفی، استقلال، رسیدگی در کوتاه ترین مهلت ممکن از مولفههای دادرسی منصفانه به شمار میآیند.
در نظام دادرسی کیفری ایران، در مرحله ی تحقیقات مقدماتی چه حقوقی برای متهم وجود دارد؟
- همان طور که پیشتر گفتیم متهم تحت حمایت اصل برائت قرار دارد. اصل برائت مقتضی آن است که شخصی که به عنوان متهم تحت تعقیب قرار گرفته است، تا زمان صدور حکم محکومیت قطعی بی گناه فرض شود. اصل 37 قانون اساسی به صراحت از برائت متهم سخن میگوید. در پرتوی همین اصل و مادهی 4 قانون آیین دادرسی کیفری نیز، متهم واجد حقوقی در نظر گرفته میشود. تا کرامت، آزادی و شخصیت وی از آسیب و تعرض مصون بماند.
برخی از این حقوق از قرار ذیل اند:
- حق آگاهی متهم از حقوق خود
- آگاهی از موضوع و ادله ی اتهام انتسابی
- حق دسترسی به وکیل با شروع تحت نظر قرار گرفتن متهم و در مرحله ی تحقیقات مقدماتی. البته در جرائمی که مجازات آنها سلب حیات یا حبس ابد است، متهم در تحقیقات مقدماتی الزاما باید وکیل معرفی نماید و در غیر این صورت بازپرس برای وی وکیل تسخیری تعیین می کند.
- برای والدین، همسر، فرزندان، خواهر و برادر متهم حق اطلاع از تحت نظر قرار گرفتن وی در نظر گرفته شده است و حتی به موجب ماده ی 50 قانون آیین دادرسی، متهم می تواند به وسیله ی تلفن یا هر وسیله ی ممکن خانواده و آشنایان را از تحت نظر بودن خود آگاه نماید مگر اینکه استفاده از این حق موجب لطمه به روند تحقیقات شود.
- متهم یا بستگان وی می توانند تقاضای معاینه او را توسط پزشک در مرحله تحت نظر داشته باشند.
- حق مطالعه یا دسترسی متهم به اوراق، اسناد یا مدارک پرونده که با توجه به ماده ی 191 قانون آیین دادرسی کیفری در جرائم منافی عفت، جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی و در سایر پرونده ها چنانچه مطالعه یا دسترسی به پرونده منافی با ضرورت کشف حقیقت باشد، بازپرس می تواند متهم و وکیل او را از مطالعه و دسترسی به پرونده ممنوع سازد.
- متهم در پاسخ به سوالات می تواند سکوت اختیار کند، چرا که اصل برائت اقتضا می کند بار اثبات اتهام بر دوش مقام قضایی باشد و متهم ملزم به اثبات بی گناهی خود نباشد.
ضابطان و مقامات قضایی در برخورد با متهم موظف به رعایت چه مسائلی هستند؟
اولین مورد با توجه به قانون آیین دادرسی کیفری این است که بازپرس نباید بدون دلیل کافی برای توجه اتهام به متهم،
کسی را به عنوان متهم جلب یا احضار نماید.
به علاوه از جمله تاکیدهای قانونگذار بر تفهیم حقوق متهم به وی چه توسط ضابطان دادگستری و چه توسط بازپرس است و تخطیاز این تکلیف برای آنان موجب محکومیت انتظامی است.
همچنین اصل 39 قانون اساسی هر گونه هتک حرمت و حیثیت شخص دستگیر یا بازداشتی را ممنوع اعلام میکند.
اصل 38 قانون اساسی هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار یا کسب اطلاع را ممنوع می کند و چنین اقراری را فاقد ارزش و اعتبار میداند. مفاد این اصل با توجه به قانون آیین دادرسی کیفری هم توسط ضابطان و هم توسط بازپرس لازم الرعایه است.
به علاوه این اشخاص از طرح پرسشهای تلقینی، اغفال کننده و خارج از موضوع اتهام نیز منع شدهاند.
لازم به ذکر است با توجه به ” قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی”
مقامات قضایی و ضابطان دادگستری از اعمال هرگونه سلایق شخصی، سوء استفاده از قدرت،
اعمال هر گونه خشونت، ایذای افراد نظیر بستن چشم و سایر و اعضا و تحقیردر جریان بازجویی
و تحقیق، کنجکاوی در اسرار شخصی و خانوادگی افراد و … منع شدهاند.
مقامات قضایی مکلف به جلب متهم در روز هستند. فقط در مواردی که ضرورت اقتضاء نماید
اجازهی جلب متهم در شب را دارند. یکی از مسائلی که متاسفانه به اشتباه در سریالها و
فیلمها نشان داده میشود، اخذ تامین از متهم در کلانتری است.
در حالی که طبق ماده ی 41 قانون آیین دادرسی کیفری ضابطان دادگستری اختیار اخذ تامین
از متهم را ندارند. هر گاه اخذ تامین ازمتهم ضرورت داشته باشد، تنها توسط مقام قضایی و
طبق مقررات در این خصوص اقدام میشود.
هنگامی که شخص بازداشت میشود، قانون چه حقوقی برای وی متصور است؟
قانونگذار در مادهی 217 قانون آیین دادرسی کیفری به منظور دسترسی و متهم و حضور به موقع وی
قرارهای تامین قضایی را بیاننموده است که شدیدترین این قرارها، قرار بازداشت موقت متهم است.
شدت این قرار موجب شده قانون تنها در شرایط و جرائم خاصی اجازهی صدور آن را به مقام قضایی بدهد.
نظیر جرم ایجاد مزاحمت و آزار و اذیت بانوان و اطفال یا جرایمی که مجاز آنها سلب حیات، حبس ابد،
تعزیرات درجه 4 و بالاتر است و … البته به شرط مقرون بودن به شرایطی که در مادهی 238
قانون آیین دادرسی کیفری ذکر می شود: متهم میتواند به قرار بازداشت موقت و همچنین تداوم آن اعتراض نماید.
مدت بازداشت موقت یک ماه است و پس از گذشت این مدت بازپرس مکلف به فک یا تخفیف قرار است. مگر
آن که علل موجهی برای بقای قرار وجود داشته باشد. همچنین در مدت بازداشت موقت،
هرگاه متهم موجبات بازداشت را مرتفع بداند می تواند از بازپرس تقاضای فک یا تبدیل قرار را نماید. در صورت
رد تقاضای متهم، او میتواند ظرف ده روز به این تصمیم اعتراض نماید. تقاضای فک یا تبدیل قرار در هر ماه
یکبار میتواند توسط متهم مطرح شود.
دیدگاهتان را بنویسید