بروزرسانی: ۳۰ام آذر, ۱۴۰۲
افلاس، اعسار، ورشکستگی

افلاس، اعسار، ورشکستگی

در این مطلب می‌خواهیم در مورد هر یک از مفاهیم افلاس، اعسار و ورشکستگی برای شما توضیح دهیم. چرا که این سه واژه ممکن است از نظر لغوی شبیه به هم باشند، اما در عالم حقوق تفاوت های بسیاری با یکدیگر دارند.

 

با گروه وکلای آسا همراه باشید.

 

فهرست

معنای افلاس، اعسار و ورشکستگی چیست؟

افلاس در لغت به معنای تنگدستی و بی چیز شدن؛ و در اصطلاح به معنای ناتوانی فرد از پرداخت دیون و بدهی‌های خود است.

اعسار در لغت به معنای تنگدستی و نیازمندی؛ و در اصطلاح به معنای ناتوانی فرد از پرداخت هزینه دادرسی یا دین خود است.

ورشکستگی نیز در لغت به معنای نداری؛ و در اصطلاح به حالت تاجری که در پرداخت دیونش وقفه ایجاد شده، اطلاق می شود.

 

 

افلاس یعنی چه؟

افلاس یعنی شخصی اموال خود را از دست داده و تهیدست شده باشد و به همین دلیل ار پرداخت دیون خود عاجز باشد. به کسی که دچار افلاس می شود، مفلس گفته می شود. 

در گذشته، دادگاه در مورد شخص مفلس با صدور حکمی اعلام می نمود که دارایی این شخص از بدهی های او کمتر است و بنابراین شخص مفلس از تصرف در دارایی های خود منع می شد که به حقوق طلبکاران او آسیبی وارد نشود. اما با نسخ قانون اعسار و افلاس، تاسیس حقوقی افلاس هم رفته رفته از بین رفت. به همین جهت هم اکنون در متون قانونی، تعریفی از این اصطلاح یافت نمی شود. اکنون نیز بیشتر از دو نهاد اعسار و ورشکستگی صحبت می‌شود که در مورد هر یک از آنها توضیح می دهیم.

 

 

اعسار چه معنی می دهد؟

یکی از نهادهای کارآمد، نهاد اعسار است. اعسار همان‌گونه که گفتیم، به معنای تنگدستی و نیازمندی است. اما در اصطلاح یعنی شخصی به واسطه ی نداشتن مال یا در دسترس نبودن اموال خود توان پرداخت هزینه دادرسی یا محکوم‌به را نداشته باشد. به کسی که در حالت اعسار قرار دارد، معسر گفته می شود.

امروزه بسیاری از افراد در موضوع دعاوی مالی و محکومیت های مالی سعی در اثبات اعسار خود و استفاده از امتیازات خاص این نهاد دارند.

 

 

در ذیل به توضیح هر یک از انواع اعسار می‌پردازیم:

 

اعسار انواع متفاوتی دارد:

اعسار بر سه نوع زیر است:

  • اعسار از پرداخت هزینه دادرسی
  • اعسار از پرداخت محکوم به 
  • اعسار در مقابل اجرائیه ثبتی

در بخش های بعدی، هر یک از انواع اعسار را توضیح می دهیم.

 

 

نوع اول اعسار از پرداخت هزینه دادرسی است.

مطابق قانون آیین دادرسی مدنی، هزینه دادرسی عبارت است از:

  1. هزینه برگ هایی که به دادگاه تقدیم می شود.
  2. هزینه رسیدگی به پرونده ها.

علاوه بر دو مورد فوق، برای هر خدمت قضایی هزینه ای وجود دارد که آن هم هزینه دادرسی محسوب می شود.

حال برخی از افراد به دلیل عدم تمکن مالی یا دسترسی نداشتن به اموال خود، به طور موقتی نمی‌توانند هزینه دادرسی را بپردازند. به همین جهت قانون به این افراد اجازه داده است که با طرح دعوایی به عنوان اعسار بتوانند به صورت موقت بدون پرداخت هزینه دادرسی، دادخواهی کنند.

ادعای اعسار از پرداخت هزینه دادرسی، می تواند ضمن دادخواست اصلی مطرح شود و یا به صورت جداگانه طی دادخواستی دیگر مطرح شود.

 

 

چگونه اعسار را ثابت کنیم؟

برای اثبات اعسار لازم است دو نفر برای شما شهادت دهند. شاهدین باید از وضع مالی و زندگی شما کاملا مطلع باشند،  شهود لازم است متن شهادت نامه را تکمیل و امضا کنند. در شهادت نامه این موارد حتما باید قید شود.

  • مشخصات مدعی اعسار (نام، نام خوانوادگی، کد ملی)
  • شغل معسر (می توان عنوان بیکار نیز قید کرد)
  • وسیله امرار معاش
  • عدم تمکن مالی او برای پرداخت هزینه دادرسی با تعیین مبلغ هزینه دادرسی
  • منشاء اطلاعات شهود (مثلا دوستی، همکاری ، فامیلی و …)
  • مشخصات شهود و اقامتگاه آنها

مدیر دفتر دادگاه، پس از دو روز از تاریخ وصول دادخواست، پرونده را به نظر قاضی می ‌رساند تا اگر حضور شهود در جلسه لازم است، این موضوع به مدعی اعسار اخطار شود.

در صورت پذیرش اعسار خواهان از پرداخت هزینه دادرسی، او می تواند در تمام مراحل مربوط به همان دعوا از معافیت خود استفاده نماید. در صورتی که مدعی اعسار در دعوا پیروز شود و از حالت اعسار خارج گردد، هزینه دادرسی از او دریافت خواهد شد.

همچنین اگر معسر توان مالی پرداخت تمام یا بخشی از هزینه دادرسی را پیدا کند، ملزم به پرداخت آن خواهد بود. همچنین ممکن است دادگاه با در نظر گرفتن وضع زندگی او، مقدار و مدت پرداخت هزینه دادرسی را تعیین نماید.

 

دانلود نمونه برگ شهادت شهود اعسار از هزینه دادرسی به صورت PDF

دانلود نمونه برگ استشهادیه اعسار از محکوم‌به به صورت PD

دانلود نمونه برگ استشهادیه اعسار از محکوم‌به به صورت WORD

 

 

نوع دوم اعسار از پرداخت محکوم به است.

گاهی فردی به موجب حکم دادگاه به پرداخت مالی به دیگری محکوم می شود. اما توان مالی پرداخت دین خود را ندارد. در این شرایط فرد برای جلوگیری از حبس شدن خود باید تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه دعوای اعسار از پرداخت محکوم به را مطرح کند.

محکوم به، مالی است که فرد به پرداخت آن محکوم شده است. شخصی که باید محکوم‌به را بپردازد، محکوم علیه نام دارد و کسی که رای به نفع او صادر شده و محکوم‌به، به او پرداخت می شود، محکوم له نامیده می شود.

محکوم علیه باید دعوای اعسار خود را به طرفیت محکوم له مطرح نماید. به این دعوا در همان دادگاهی رسیدگی می شود که به دعوای اصلی رسیدگی کرده است. دعوای اعسار از پرداخت محکوم به نیز یک دعوای غیر مالی است و هزینه دادرسی آن مطابق دعاوی غیر مالی دریافت می شود. 

 

 

چه دلایلی برای اثبات اعسار از محکوم به ارائه دهم؟

1- کسی که مدعی اعسار از پرداخت محکوم‌به است، باید صورت اموالی مشتمل بر موارد زیر را ضمیمه دادخواست خود نماید:

  • تعداد یا مقدار و قیمت کلیه اموال منقول و غیرمنقول
  • میزان وجوه نقدی نزد بانک ها، موسسات مالی و اعتباری ایرانی و خارجی
  • کلیه اموالی که فرد نزد اشخاص ثالث دارد
  • طلب های فرد از اشخاص ثالث
  • نقل و انتقالات اموال از زمان یک سال قبل از طرح دعوا

 

 

دانلود نمونه برگه صورت اموال به صورت PDF

2- همچنین شهادت‌نامه ای کتبی حداقل دو شاهد باید پیوست دادخواست قرار گیرد. شهود باید از وضعیت معیشت فرد اطلاعات کافی داشته باشند. بنابراین در شهادت نامه موارد زیر ذکر شود:

  • هویت و اقامتگاه شاهد
  • منشاء اطلاعات شاهد
  • هویت مدعی اعسار
  • شغل مدعی اعسار و میزان درآمد او
  • نحوه قانونی امرار معاش معی اعسار
  • مدت آشنایی با مدعی اعسار به اندازه ای که از بتواند از وضعیت او اطلاع کافی داشته باشد.
  • تائید این نکته که مدعی اعسار به جز مستثنیات دین مالی برای پرداخت بدهی خود ندارد. 

 

 

اگر اعسار از پرداخت محکوم به ثابت شود چه نتیجه ای برای شما دارد؟

اگر معسر بودن فرد در دادگاه اثبات شود و مشخص که فرد توانایی پرداخت محکوم به را ندارد، اگر توانایی فرد برای پرداخت دین به صورت اقساطی احراز شود، دادگاه ضمن حکم اعسار با توجه به وضعیت معسر یا مهلت مناسبی برای پرداخت به او می دهد و یا بدهی را تقسیط می کند.

تعیین اقساط با توجه به میزان درآمد مدیون و معیشت ضروری او لحاظ شده و به نحوی باشد که او توانایی پرداخت آن را داشته باشد.

 

 

اگر درخواست اعسار رد بشود چه اتفاقی می افتد؟

زمانی که دادگاه بدوی به اعسار رسیدگی می کند، حکمی که صادر میکند قابل تجدید نظر خواهی در دادگاه تجدیدنظر است. اگر دادگاه بدوی به نفع شما رای نداد می توانید از این رای تجدیدنظر خواهی کنید. پس از رسیدگی پرونده در مرحله تجدیدنظر، حکم شما قطعی می شود.

اگر اعسار شما ثابت نشد، دادگاه در ضمن حکم به رد دعوا، مدعی اعسار را به پرداخت خسارات وارد شده بر محکوم له، در صورت تقاضای او، محکوم می کند. بنابراین فرد هم به پرداخت محکوم به محکوم می شود و هم خسارات محکوم له. 

اگر کسی که اموال خودش را به صورت کامل معرفی نکند تا معسر تلقی شود یا خودش را به دروغ معسر معرفی کند، علاوه بر رد اعسار او به حبس تعزیری درجه هفت محکوم می شود. در این مورد اگر برای فرد حکم اعسار صادر شده باشد و بعد معسر نبودن او ثابت شود و از حکم اعسار نیز رفع اثر می شود.

 

 

 در مقابل اجرائیه ثبتی می توان اعسار داد؟

اجرای ثبت این امکان را دارد که در خصوص اسناد رسمی مثل مهریه، اجرایه صادر نماید. حال سوال اینجاست برای این اجراییه ها آیا می توان اعسار داد؟

گاهی شخصی به موجب اجرائیه سازمان ثبت اسناد و املاک به دادن مالی محکوم می شود اما توان پرداخت دین را ندارد. در این موارد هم فرد می تواند دعوای اعسار را مطرح نماید.

در این مورد به نکات زیر توجه کنید:

  • در این مورد دعوای اعسار باید در دادگاه عمومی حقوقی محل اقامت خواهان اعسار مطرح شود.
  • طرف دعوای اعسار کسی است که اجرائیه اداره ی ثبت، به نفع او صادر شده است.
  • اعسار در این مورد هم یک دعوای غیر مالی است.

 

در رابطه با اینکه سند چیست و در چه مواردی می توان از اداره ی ثبت اجرائیه گرفت به سایت ما مراجعه کنید.

 

معسر از چه مزایایی قانونی می تواند استفاده کند؟

پس از اثبات اعسار، معسر می تواند از مزایای زیر استفاده کند:

  • معافیت موقت از پرداخت تمام یا بخشی از هزینه دادرسی در مورد همان دعوایی که ادعای اعسار در آن مطرح شده است.
  • حق داشتن وکیل معاضدتی و معافیت از پرداخت حق الوکاله.

 

 

چند نکته مهم در خصوص دعوای اعسار که لازم است بدانید

  • دعوای اعسار یک دعوای غیر مالی است.
  • خوانده ی دعوای اعسار همان شخصی است که قصد داریم دعوای اصلی را علیه او مطرح کنیم.
  • رسیدگی به دعوای اعسار در صلاحیت همان دادگاهی است که صلاحیت رسیدگی به دعوای اصلی را دارد.
  • حکمی که در دعوای اعسار صادر می‌شود، در هر صورت حضوری محسوب می شود.

 

در خصوص اعسار و معسر گفتیم و الان وقت آن رسیده به ورشکستگی بپردازیم و تفاوتش به اعسار را بیان کنیم.

 

 

ورشکستگی چیست؟ چه تفاوتی با اعسار دارد؟

برخی از افراد با آن که واقعا از پرداخت دیون خود عاجز هستند، اما نمی توانند از نهاد اعسار استفاده کنند. در واقع مطابق قانون آیین دادرسی مدنی و قانون نحوه ی اجرای محکومیت های مالی، تقاضای اعسار تاجران و اشخاص حقوقی پذیرفته نمی‌شود. این افراد مطابق قانون تجارت به جای تقاضای اعسار باید تقاضای ورشکستگی خود را اعلام نمایند.

تاجر کسی است که شغل معمولی خود را معاملات تجارتی قرار داده باشد. تاجر هم می تواند شخص حقیقی باشد، هم شخص حقوقی.

هر گاه در پرداخت دیونی که بر عهده ی تاجر است توقف ایجاد شود و تاجر نتواند طلب خود را بپردازد، تاجر در حالت ورشکستگی قرار می گیرد. به عبارتی هرگاه دیونی که تاجر بر عهده دارد از میزان دارایی او بیشتر شود، تاجر در حالت توقف و ورشکستگی قرار می گیرد.

البته همیشه هم اینگونه نیست که تاجر مالی برای پرداخت دیون خود نداشته باشد. گاهی اموال تاجر در دسترس او نیست و به همین جهت او امکان پرداخت دین خود را ندارد.

مزایای حکم اعسار برای شخص معسر

چگونه می توان به دادگاه اعلام ورشکستگی کرد؟

اعلام ورشکستگی با تقاضای افراد زیر به عمل می آید:

  • بر حسب اظهار خود تاجر
  • به موجب تقاضای یک یا چند نفر از طلبکارها
  • بر حسب تقاضای دادستان

پس از مطرح شدن ورشکستگی تاجر در دادگاه، تا زمانی که دادگاه حکم ورشکستگی او را صادر نکند، ورشکستگی تاجر ثابت نمی شود. اگر دادگاه حکم به ورشکستگی تاجری داد، حتما باید تاریخ توقف تاجر از پرداخت دیون ، یعنی تاریخی که در پرداخت دیون او وقفه ایجاد شده، را در حکم خود مشخص نماید. اگر دادگاه تاریخ توقف تاجر را در حکم معین نکرده باشد، تاریخ صدور حکم تاریخ توقف محسوب خواهد شد.

 

 

ورشکستگی دارای انواع است: 

ورشکستگی بر سه نوع است:

  • ورشکستگی عادی
  • ورشکستگی به تقصیر 
  • ورشکستگی به تقلب

که ویژگی های هر یک را در بخش جداگانه ای توضیح خواهیم داد.

 

حالت اول {ورشکستگی عادی}

گاهی ورشکستگی در جریان معمول تجارت رخ می دهد. مثلا شخصی با سرمایه گذاری قابل توجهی وارد تجارت می شود اما بعد رقیبی قوی‌تر پیدا می شود یا مثلا در اثر وقوع زلزله یا جنگ اوضاع اقتصادی بر هم می‌ریزد و باعث شکست خوردن فرد در تجارت خود می شود. در این موارد بخش عمده ای از سرمایه ی تاجر از بین می‌رود بدون آن که او مرتکب تقصیر یا تقلبی شده باشد. بنابراین ورشکستگی شخص عادی تلقی می شود.

برای این دسته از تجار که بدون اینکه مرتکب خطا یا تقلبی شوند، در وضعیت ورشکستگی قرار گرفته اند،

مجازاتی تعیین نمی‌شود.

در مقابل از حمایت های قانونی بهره مند هستند.

 

حالت دوم {ورشکستگی به تقصیر}:

گاهی ورشکستگی تاجر ناشی از خطاها و تقصیر خود اوست. در واقع اشتباهات او منجر به ورشکستگی شده است.

مطابق ماده ی 541 قانون تجارت، تاجر در موارد زیر الزاما ورشکسته ی به تقصیر اعلام می شود:

  1. اگر مشخص شود که مخارج شخصی و خانه ی او در روزهای عادی، بسیار بیشتر از درآمد او بوده است.
  2. اگر مشخص شود که تاجر بخش عمده ای از سرمایه خود را صرف تجارتی کرده است که رسیدن به سود و نفع در آن تجارت منوط به اتفاق محض بوده است.
  3. هرگاه مشخص شود تاجر برای به تاخیر انداختن ورشکستگی خود، خریدی گران‌تر یا فروشی ارزان‌تر از قیمت روز انجام داده است. یا به قصد تاخیر در ورشکستگی ار راه‌هایی که صرفه ی اقتصادی ندارند وجهی به دست آورده باشد.
  4. هرگاه تاجر پس از تاریخ توقف، یکی از طلبکاران را بر سایرین ترجیح داده و طلب او را پرداخت کرده باشد.

علاوه بر آنچه گفتیم، در موارد زیر ممکن است شخص ورشکسته‌ی به تقصیر اعلام شود:

  1. اگر به حساب شخص دیگر و بدون دریافت عوض، تعهداتی دهد که در آن زمان و با توجه به شرایط و وضعیت مالی وی این تعهدات فوق‌العاده باشند.
  2. اگر عملیات تجاری تاجر متوقف شده باشد اما او در بازه ی زمانی ۳ روز از تاریخ ایجاد وقفه در پرداخت دیون خود، توقف خود را به دفتر دادگاه محل اقامت خود اعلام ننماید. برای این کار باید صورت حساب دارایی و کلیه دفاتر تجاری خود را به محکمه تسلیم کند.
  3. در صورتی که دفتر تجارتی نداشته باشد و یا دفاتر موجود ناقص و بی‌ترتیب باشند و وضعیت حقیقی، قروض و مطالبات به درستی بیان نشده باشد. البته مشروط بر اینکه در این موارد هیچ‌گونه تقلبی صورت نگرفته باشد.

ورشکسته ی به تقصیر به شش ماه تا دو سال حبس محکوم می شود.

 

 

حالت سوم {ورشکستگی به تقلب}:

هرگاه تاجر به صورت متقلبانه، برای فرار از دیون ، خود را ورشکسته جلوه دهد، ورشکسته به تقلب محسوب خواهد شد. مطابق ماده ی 542 قانون تجارت، در موارد زیر تاجر ورشکسته‌ی به تقلب محسوب می‌شود:

  1. تاجری که به صورت عمدی دفاتر تجارتی خود را مفقود کرده باشد.
  2. تاجری که بخشی از دارایی های خود را اعلام نکند یا پنهان کند.
  3. تاجری که با معاملات صوری یا از طریق مواضعه، بخشی از دارایی خود را از بین برده باشد.
  4. تاجری که با استفاده از اسناد یا صورت دارایی و قروض، خود را بیشتر از میزان واقعی، بدهکار جلوه دهد.

 

 

اعسار تاجر ورشکسته: 

همان‌طور که در بخش‌های قبلی گفتیم، تاجر نمی‌تواند مدعی اعسار گردد. بنابراین اگر تاجری توان پرداخت هزینه دادرسی یا محکوم‌به را نداشته باشد، نمی‌تواند از نهاد اعسار استفاده کند. چنین شخصی باید به دادگاه محل اقامت خود، دادخواست ورشکستگی خود را اظهار کند.

اشخاص حقوقی نیز نمی توانند از نهاد اعسار استفاده کنند. زیرا تاجر محسوب می شوند و باید ورشکستگی خود را اعلام نمایند.

 

 

جهت مشاوره با وکیل کیفری آسا با ما در ارتباط باشید. 22350512

برچسب ها: بدون برچسب

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای الزامی علامت گذاری شده اند *