بروزرسانی: ۳۰ام آذر, ۱۴۰۲
مسائل حقوقی زندگی مشترک و طلاق در زمان عقد

مسائل حقوقی زندگی مشترک و طلاق در زمان عقد

گاهی طرفین در دوران عقد از تشکیل زندگی مشترک با یکدیگر منصرف می شوند. برای بسیاری از افراد این سوال وجود دارد که طلاق در دوران عقد چه تفاوت هایی با طلاق پس از تشکیل زندگی مشترک دارد؟ برای رسیدن به پاسخ سوالاتی از این قبیل مطلب زیر را برای شما آماده کرده ایم.

با گروه وکلای آسا همراه باشید.

 

طلاق در دوران عقد از طرف مرد:

هر چند برخی افراد در دوران عقد هم زن و مرد را نامزد می پندارند، اما از نگاه قانون و شرع با جاری شدن عقد نکاح، رابطه ی زوجیت ایجاد شده و طرفین رسما زن و شوهر می شوند.

در این هنگام کلیه حقوق و تکالیف طرفین در مقابل یکدیگر برقرار می شود. از جمله ی این حقوق، حق طلاق مرد است.

همان طور که می دانید در نظام حقوق خانواده ایران، حق طلاق با مرد است. یعنی مردان می توانند بدون هیچ دلیل موجهی برای طلاق همسر خود اقدام کنند.

البته در صورتی که مرد خواهان طلاق باشد باید تکلیف حقوق مالی زن از جمله مهریه، نفقه و … را مشخص نماید.

همان امر باعث می شود مردان کمتر خواهان باشند. در این خصوص می توانید مطلب معایب طلاق به درخواست مرد را مطالعه نمایید.

در دوران عقد هم اگر مرد خواهان طلاق باشد باید تکلیف مهریه زن را مشخص کند.

پرداخت مهریه بسته به اینکه بین طرفین نزدیکی انجام شده باشد یا خیر متفاوت است.

  • در واقع اگر بین زن و مرد رابطه ی زناشویی اتفاق افتاده باشد، زن مستحق دریافت تمام مهریه است.
  • اما اگر بین زن و مرد نزدیکی واقع نشده باشد و طلاق اتفاق بیفتد، زن مستحق دریافت نصف مهریه است. 

 

در رابطه با نفقه و اجرت المثل در بندهای بعدی توضیح خواهم داد.

نکته ی مهم این است که زمانی که طلاق به درخواست مرد انجام می شود، نوع طلاق رجعی است؛ یعنی شوهر می تواند در دوران عده به زن و زندگی مشترک رجوع کند بدون اینکه رضایت زن به این امر نیاز باشد.

البته در صورتی که بین زن و مرد نزدیکی انجام نشده و زن باکره باشد، طلاق حتی اگر از طرف مرد باشد، طلاق از نوع بائن خواهد بود و زن عده نخواهد داشت.

جهت مطالعه بیشتر در خصوص انواع عده اینجا کلیک کنید.

 

طلاق در دوران عقد از طرف زن:

با توجه به ماده ی 1130 قانون مدنی، در صورتی که ادامه ی رابطه ی زوجیت برای زن باعث عسر و حرج باشد، زن می تواند از دادگاه تقاضای طلاق کند.

منظور از عسر و حرج، وجود وضعیتی است که ادامه ی زندگی زناشویی را برای زن با مشقت همراه می کند و تحمل آن وضعیت برای زن مشکل باشد.

برخی از مصادیق عسر و حرج به این شرح در ماده ی 1130 قانون مدنی، بیان شده است:

  • مرد در طول یک سال، بدون عذر موجه به مدت 6 ماه متوالی یا نه ماه متناوب، زندگی خانوادگی را ترک کرده باشد.
  • شوهر به مشروبات الکلی یا مواد مخدر اعتیاد داشته باشد و اعتیاد او به اساس زندگی مشترک خلل وارد نماید. در صورتی که مرد از ترک اعتیاد خودداری کند یا نتوان او را مجبور به ترک کرد و یا به تعهد خود مبنی بر ترک اعتیاد عمل نکند، زن می تواند از او طلاق بگیرد.
  • محکومیت قطعی شوهر به حبس 5 سال یا بیشتر 
  • ضرب و شتم زن توسط شوهر یا هر نوع سوء رفتار مداوم مرد که ا توجه به وضعیت زن قابل تحمل نباشد.
  • شوهر به بیماری صعب العلاج روانی یا جسمی مبتلا باشد و بیماری او زندگی مشترک را مختل کند.

 

البته توجه داشته باشید مواردی که در بالا آمده است ، مثال هایی از عسر و حرج است که قانون بیان داشته است و عسر و حرج به این موارد محدود نمی شود.

مثلا برقرار نکردن رابطه ی جنسی در حد متعارف با زن، می تواند یکی از مصادیق عسر و حرج او باشد.

 

 طلاق توافقی در زمان عقد:

چنانچه زن و مرد هر دو تمایلی به ادامه ی زندگی مشترک نداشته باشند، طلاق آنها به صورت توافقی انجام می شود.

در طلاق توافقی طرفین می توانند ضمن یک توافق نامه در خصوص مسائلی نظیر مهریه، هدایای داده شده، جهیزیه زن، نفقه و … توافق کنند. اگر هم توافق نامه ای بین آنها وجود نداشته باشد، در جلسه ی دادگاه باید در مورد این مسائل توافق شود و نتیجه ی آن در رای دادگاه منعکس شود.

زمانی که طرفین در دوران عقد تصمیم به طلاق توافقی می گیرند باز هم باید همین روند طی کنند. بنابراین طرفین نمی توانند بدون مراجعه به دادگاه خانواده، به صورت توافقی جدا شوند.

اساسا دفاتر رسمی ازدواج و طلاق بدون گواهی عدم امکان سازش نمی توانند اقدام به جاری نمودن صیغه ی صلاق و ثبت آن نمایند.

 

وکالت در طلاق در دوران عقد:

ممکن است زن از شوهر وکالت در طلاق داشته باشد و در دوران عقد بخواهد با استفاده از وکالتنامه گفته شده از همسر خود طلاق بگیرد.

در این صورت زن باید به موجب وکالتنامه حق توکیل و حق اخذ وکیل دادگستری را داشته باشد. زیرا زن بدون حضور وکیل دادگستری نمی تواند مفاد وکالتنامه را اجرا کند.

در دوران عقد زن می تواند با استفاده از وکالت در طلاق، برای انجام طلاق اقدام کند. در این صورت نیازی به حضور شوهر نیست و وکیل دادگستری با وکالت نامه ای که در دست دارید کار طلاق را انجام می دهد.

حال اگر زن ار جانب خود هم وکیل هم بگیرد، یعنی دو وکیل برای انجام طلاق توافقی حضور داشته باشند، به حضور زن هم نیازی نیست.

طلاق در دوران عقد

حق و حقوق زن در دوران عقد

به محض اینکه صیغه ی ازدواج بین زن و مردی جاری می شود، آنها زن و شوهر اعلام شده و حقوق و تکالیفی در مقابل هم پیدا هم می کنند. به طور کلی در روابط بین زن و شوهر، برای زن حق نفقه، مهریه، اجرت المثل، حق حبس، حقوق مالی ناشی از شرط تنصیف اموال و … وجود دارد.

حال اگر زن و مردی در دوران عقد تصمیم به طلاق و جدایی بگیرند، تکلیف این حقوق چه می شود؟

 

تکلیف مهریه و طلاق در دوران عقد چه می شود؟

مطابق ماده ی 1082 قانون مدنی، همین که عقد ازدواج بین زن و مردی برقرار شد، زن مالک مهر می شود و می تواند هر تصرفی در آن بکند. بنابراین اگر مهریه یک خانه باشد با انجام عقد ازدواج، به نام زن منتقل شده و زن می تواند هر تصمیمی در مورد آن خانه بگیرد. یا اگر مهریه تعدادی سکه باشد، با وقوع عقد ازدواج زن می تواند آن را مطالبه کند.

اما زمانی که طرفین در دوران عقد، تصمیم به طلاق و جدایی می گیرند، در مورد مهریه وضعیت های زیر ممکن است ایجاد شود:

  • اگر بین طرفین نزدیکی انجام شده باشد، به زن تمام مهریه تعلق می گیرد.
  • اگر بین طرفین نزدیکی انجام نشده باشد و زن همچنان باکره باشد، نصف مهریه به او تعلق می گیرد. در این حالت اگر شوهر قبلا بیش از نصف مهریه را به زن پرداخت کرده باشد، زن باید مقدار بیشتر از نصف را به شوهر برگرداند.

بذل مهریه:

واژه بذل به معنای بخشیدن است. گاهی خانم به قدری تحت فشار است که راضی به بخشیدن تمام یا قسمتی از مهریه خود در قبال طلاق می شود.

زمانی که مرد راضی به طلاق نیست و زن خواهان طلاق است، می تواند برای راضی کردن مرد به انجام طلاق، مالی به عنوان عِوَض به شوهر بدهد. این عوض می تواند کمتر، بیشتر یا مساوی مهریه باشد. در این موارد معمولا زن تمام یا قسمتی از مهریه را می بخشد.

در طلاق توافقی در عقد هم که هر دو طرف خواهان جدایی هستند، زن می تواند برای راضی کردن مرد به طلاق، عِوَضی کمتر یا مساوی مهریه به او بدهد. در این موارد هم زن معمولا تمام یا قسمتی از مهریه را می بخشد و توافق طرفین در این خصوص در گواهی عدم امکان سازش قید می شود.

 

حق حبس به چه معنا است؟ چه تبعات حقوقی دارد؟

ماده ی 1085 قانون مدنی، به زن حق می دهد که تا زمانی که مهریه به او داده نشده است، از ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد خودداری کند. به این حق، حق حبس گفته می شود. البته اجرای این حق شرایطی دارد:

 

  1. مهریه زن باید حال باشد؛ یعنی مدت دار نباشد و با وقوع عقد ازدواج زن بتواند آن را مطالبه کند.مهریه های عند المطالبه از این دست هستند.
  2. زن قبل از دریافت مهر به هیچ عنوان از مرد تمکین نکرده باشد. منظور تمکین خاص و انجام رابطه ی زناشویی است.

زنی که از حق حبس خود استفاده کند و نزدیکی انجام ندهد، ناشزه محسوب نمی شود و نفقه به او تعلق می گیرد.

 

مسائل مربوط به جهیزیه در دوران عقد:

یکی از مسائلی که هنگام طلاق باید در مورد آن تصمیم گیری شود، جهیزیه زن است. معمولا در دوران عقد طرفین همچنان در خانه ی پدی خود زندگی می کنند. به همین دلیل معمولا زن جهیزیه ای برای شروع زندگی به خانه ی مرد نمی برد. در این موارد صحبت از جهیزیه بی مورد است.

اما اگر خانم با وجود زندگی در خانه ی پدری، وسایلی به عنوان جهیزیه به خانه ی شوهر برده باشد، می تواند در مورد آنها با شوهر توافق کند.

اما اگر شوهر توافقی با زن نکرده و لوازم را به زن پس نداد، زن می تواند دادخواست استرداد جهیزیه را تقدیم دادگاه کند.   

مسائل مربوط به اجرت المثل زن در دوران عقد:

ابتدا باید بررسی کنیم که اجرت المثل چیست؟

اجرت المثل، اجرت کارهایی است که زن در خانه ی شوهر انجام می دهد. در واقع زن شرعا و قانونا وظیفه ای برای انجام امور و کارهای خانه ندارد. پس اگر این کارها را به خواست مرد انجام دهد و قصد تبرع (مجانی بودن) هم نداشته باشد به او اجرت المثل تعلق می گیرد. مبلغ اجرت المثل با نظر کارشناس تعیین می شود.

در دوران عقد معمولا طرفین در یک خانه زندگی نمی کنند. بنابراین صحبت از اجرت المثل بی مورد است. چرا که زندگی مشترکی آغاز نشده که زن در خانه ی شوهر کاری انجام دهد.

 

در دوران عقد به زن نفقه تعلق می گیرد؟

همان طور که می دانید، مرد باید تمام نیازهای متعارف و متناسب شان همسر خود را تامین کند. از جمله مسکن، خوراک، پوشاک، دارو و … که به آن نفقه گفته می شود.

اما آیا در زمان عقد به زن نفقه تعلق می گیرد؟ در این مورد دو نظر وجود دارد:

  1. نفقه فرع بر تمکین است؛ یعنی ابتدا زن باید ز شوهر تمکین کند تا به او نفقه تعلق بگیرد. به همین دلیل برخی عقیده دارند که در دوران عقد به زن نفقه تعلق نمی گیرد، چرا که هنوز تمکینی رخ نداده است. مگر اینکه زن برای شروع زندگی مشترک اعلام آمادگی کرده باشد اما مرد اقدامی برای ازدواج تهیه منزل مشترک نکرده باشد.
  2. در مقابل عده ای معتقدند همین که ازدواج واقع می شود، حقوق و تکالیف طرفین در مقابل یکدیگر برقرار می شود. بنابراین مرد موظف به پرداخت نفقه است.

نکته ی مهم در مورد زن دوشیزه است. زنی که همچنان باکره است می تواند با استناد به حق حبس از تمکین خودداری کند اما نفقه هم به او تعلق می گیرد.

 

ادعای باکرگی در دوران عقد:

دوشیزگی زن اثرات زیر را دارد:

  • در صورت دوشیزه بودن زن در هنگام طلاق، نفقه ی زن نصف خواهد بود.
  • به زن حق حبس می دهد.
  • طلاق در دوران عقد دوشیزگان از نوع بائن خواهد بود. پس زن اساسا عده نخواهد داشت.
  • حذف نام همسر از شناسنامه به سادگی انجام می شود.

بنابراین اگر زن ادعای باکره بودن داشته باشد، دادگاه زن را به پزشکی قانونی معرفی می کند. در این صورت با گواهی پزشکی قانونی آثار فوق برای طرفین ایجاد می شود. 

 

عملکرد دادگاه در طلاق توافقی در دوران عقد چگونه است:

دادگاه در طلاق توافقی، بر اساس اراده ی طرفین و آنچه با یکدیگر در مورد آن توافق کرده اند عمل می کند.

بنابراین در مورد مهریه، نفقه، جهیزیه، اجرت المثل و … هر توافقی که بین طرفین وجود داشته باشد، همان در گواهی عدم امکان سازشو رای دادگاه منعکس می شود.

 

تکلیف هدایا پس از طلاق در دوران عقد:

معمولا در دوران عقد هدایایی بین طرفین رد و بدل می شود. حال آیا هنگام طلاق می توان آن هدایا را پس گرفت؟

در این مورد بین حقوقدانان اختلاف نظر وجود دارد و همین امر موجب صدور آرای متناقض از دادگاه ها شده است. اما می توان گفت با توجه به سکوت قانون در این مورد، برای تعیین حکم قضیه باید به سراغ احکام هبه برویم.

هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجانا به دیگری می دهد. اگر بخواهیم در این فرض بع مقررات عقد هبه مراجعه کنیم و رابطه ی طرفین را بر مبنای آن بدانیم باید بگوییم:

شخص می تواند هدیه را که داده با شرایط زیر پس بگیرد:

  1.  هدیه مال مصرف نشدنی باشد.
  2. هبه معوض نباشد. یعنی در ازای مالی که هدیه داده چیزی نگرفته باشد.
  3. مالی که هدیه داده شده همچنان در مالکیت شخص هدیه گیرنده باشد.
  4. در مال هدیه داده شده تغییری که موجب تغییر ماهیت آن شود، صورت نگرفته باشد.

عده ای عقیده دارند چون هدایا در مقابل ازدواج داده شده و ازدواج هم واقع شده، پس هبه معوض بوده و پس گرفتن هدایا ممکن نیست.

 

جهت مشاوره با وکیل خانواده با ما در ارتباط باشید. 22350512

 

برچسب ها: بدون برچسب

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای الزامی علامت گذاری شده اند *