ارکان جرم احتکار

جرم احتکار چیست؟❤️【آپدیت به روز】⚖️

جرم احتکار چیست؟ به هنگام بحران های اقتصادی، هر یک از افراد جامعه باید به یاری هموطنان خود بشتابد و به سهم خود در کنار دیگران باشد. اما متاسفانه برخی افراد از آب گل آلود ماهی می‌گیرند و در بحران‌ها نمک بر زخم مردم خود هستند. در بحران‌های اقتصادی افرادی هستند که عرضه‌ی کالاها را مختل می‌کنند و نظم جامعه را بر هم می‌ریزند. متاسفانه حتی سلامت و جان افراد هم مصون هم از گزند این افراد نیست. بسیاری از مردم بابت احتکار این کالا‌ها دچار استیصال شده‌اند. اما آیا قانون به راحتی از کنار انبار کردن کالاهای ضروری عبور می‌کند؟ قانونگذار در برخورد با این رفتار چگونه در کنار افراد جامعه قرار گرفته است؟

در این مطلب گروه وکلای آسا به بررسی احتکار می پردازد. با ما همراه باشید. 

بهترین وکیل در تهران اذعان می دارد که احتکار در قانون ایران جرم انگاری شده است. در نتیجه برای آن مجازاتتعیین کرده‌اند. در بند ب ماده‌ی 1 قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور، از احتکار نام برده می شود. به موجب این ماده احتکار عمده‌ی ارزاق یا سایر نیازمندی‌های عمومی و پیش خرید فراوان تولیدات کشاورزی و سایر تولیدات مورد نیاز عامه و امثال آنها به منظور ایجاد انحصار یا کمبود در عرضه‌ی آنها جرم است. 

جرم احتکار یعنی چه؟

احتکار یا hoarding در انگلیسی، در لغت به معنای انبار کردن غله یا چیز دیگر به قصد گران فروختن است. در اصطلاح یعنی کسی کالایی را که مورد نیاز جامعه است، به صورت عمده انبار کرده و از عرضه ی آن امتناع نماید. در واقع او کالا را بیش از نیاز خود ذخیره کرده است. چنین شخصی باید قصد گران فروشی یا اضرار به جامعه را داشته باشد. به شخص احتکارکننده، محتکر می‌گویند. عموما این رفتار هنگام نیاز شدید جامعه به یک کالا و به قصد گران فروشی برای بردن سود بیشتر انجام می شود. با مرور قوانین ایران متوجه می شویم که جرم احتکار هم جرم انگاری شده و هم به عنوان یک تخلف در نظر گرفته شده است. 

جرم با تخلف چه تفاوتی دارد؟ بهترین وکیل کیفری در سعادت آباد در ادامه می افزاید که جرم عبارت از هر فعل یا ترک فعلی است که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد. این مجازات مطابق قانون مجازات اسلامی چهار قسم است: حد، قصاص، دیه و تعزیر. تخلف ارتکاب رفتاری ناشایست توسط شخص استخدام شده، یا اعضای یک صنف است. برای متخلف گاهی به طور صریح در قوانین مجازاتی تعیین می شود، گاهی هم به این مجازات تصریح نمی شود.

ارکان تشکیل دهنده جرم احتکار

سرور ثانی نژاد وکیل پایه یک دادگستری یاد آور می شود که هر جرمی برای تشکیل باید سه رکن داشته باشد. این ارکان برای جرم احتکار از قرار زیر است:

  • رکن قانونی:  منظور این است که قانونگذار باید برای رفتار مرتکب، در قانون مجازات تعیین کرده باشد. پس ابتدا باید رفتار مرتکب جرم دانسته شود تا بتوانیم او را تعقیب و مجازات نماییم. در خصوص جرم احتکار، ماده ی 1 قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور به بیان رفتار و مجازات آن پرداخته است. پس این ماده رکن قانونی است.
  • رکن مادی: مهم ترین چیزی که در رکن مادی مورد بررسی قرار می گیرد، رفتار است. باید دید قانونگذار به چه رفتاری عنوان احتکار می‌دهد و آن را مستوجب مجازات می‌داند. رفتار جرم احتکار انبار کردن و نگهداری است. اما این نگهداری باید به قصد ایجاد انحصار یا کمبود در عرضه باشد. نگهداری زمانی مشمول عنوان احتکار است که موجب آشفتگی در نظام اقتصادی کشور شود. احتکار با فعل مثبت جمع کردن و نگهداری واقع می شود.
  • رکن معنوی: در بررسی رکن معنوی احتکار، تنها به علم و عمد مرتکب بسنده نمی‌شود. جرم احتکار، علاوه بر سوء نیت عام که همان علم و عمد است، نیازمند سوء نیت خاص نیز هست. سوء نیت خاص در جرم احتکار قصد ایجاد انحصار یا کمبود در عرضه ی کالاها است. پس علاوه بر سوء نیت عام، سوء نیت خاص مرتکب نیز باید احراز شود. 

جهت دسترسی به راه های ارتباطی با وکیل متخصص کلیک کنید: سرور ثانی نژاد وکیل پایه یک دادگستری

شرایط  تحقق جرم احتکار

هر ذخیره و نگهداری را نمی‌توان جرم احتکار دانست. ذخیره و نگهداری کردن باید شرایط ذیل را داشته باشد تا احتکار محسوب شود:

  • ذخیره‌ی کالا باید بیش از نیاز فرد باشد. پس انبار کردن باید بیش از مقدار متعارف و عادی باشد.
  • انبار کردن هر کالایی احتکار محسوب نمی‌شود. انبار کردن مایحتاج مردم و کالاهای مورد نیاز جامعه احتکار محسوب می‌شود.
  • عمده بودن وصف احتکار است. پس کالاها باید به صورت عمده احتکار شوند. البته احراز این وصف با قاضی دادگاه است. 
  • انگیزه‌ی محتکر باید ایجاد انحصار یا کمبود در عرضه ‌ی کالا باشد.
  • عمدتا احتکار با هدف گران فروشی در آینده انجام می‌شود.
  • موضوع جرم احتکار ارزاق و سایر نیازمندی‌های عمومی است. پس تنها انبار کردن اقلام خوراکی احتکار محسوب نمی‌شود. بلکه انبار کردن کالاهای مورد نیار مردم نظیر دارو، مواد بهداشتی، ابزارهای درسی، پوشاک و …. نیز احتکار محسوب می‌شود.

حکم قانونی جرم احتکار

برای تعیین مجازات جرم احتکار باید به ماده 2 قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور، مراجعه نماییم. بهترین وکیل خانم در سعادت آباد اذعان می دارد که برای مرتکب در شرایط عادی مجازات‌های زیر تعیین شده است:

  • حبس از 5 تا 20 سال
  • ضبط کلیه اموالی که از راه خلاف قانون به دست آمده به عنوان جزای مالی
  • قاضی می تواند علاوه بر دو مجازات بالا، مرتکب را به تحمل 20 تا 74 ضربه شلاق در انظار عمومی محکوم نماید.
  • اگر وصف عمده بودن احتکار احراز نشود، مرتکب به‌ دو سال تا پنج سال حبس و ضبط کلیه اموالی که از راه خلاف قانون به دست آمده به عنوان جزای نقدی محکوم می‌گردد.

مرتکب و کلیه شرکا و معاونان جرم، علاوه بر مجازات فوق، به محرومیت از هرگونه خدمات دولتی یا انفصال ابد از آنها محکوم خواهند شد. بنابراین احتکار از جرائمی است موجب سوء پیشینه کیفری می شود. مجازات های مذکور قابل تعلیق، تخفیف و تقلیل نمی باشد.

جرم احتکار و افساد فی الارض

گاهی موضوع قدری پیچیده‌تر است. اگر مرتکب قصد ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران یا مقابله با نظام را دارد، یا معتقد باشد که اقدام او در مقابله با نظام موثر است، چنانچه در حد افساد فی الارض باشد:

  • مرتکب به عنوان مفسد فی الارض به اعدام محکوم می‌شود.
  • علاوه بر آن به ضبط کلیه اموالی که از راه خلاف قانون به دست می آید نیز محکوم می‌گردد.

به منظور مشاوره با وکلای مجموعه آسا تماس بگیرید: 02122350512 و 09124357415

تخلف تحت عنوان جرم احتکار

جرم احتکار در قوانین ایران هم جرم و هم تخلف شناخته می‌شود. پیشتر به تفاوت‌های این دو پرداختیم. اکنون احتکار را به عنوان یک تخلف بررسی می نماییم.

در ماده‌ی 4 قانون تعزیرات حکومتی، در فصل تخلفات و تعزیرات مربوطه، از جرم احتکار نام می بریم. مطابق این ماده احتکار عبارت است از نگهداری کالا به صورت عمده با تشخیص مرجع صالح و امتناع از عرضه آن به قصد گران فروشی یا اضرار به جامعه پس از اعلام ضرورت عرضه توسط دولت. البته اگر نگهداری کالا با اطلاع مراجع ذی صلاح باشد، جرم احتکار محسوب نمی شود.  تعزیر جرم احتکار به شرح زیر است: 

 

جرم احتکار چیست؟

مجازات جرم احتکار برای اشخاص حقوقی

ارتکاب جرم احتکار، توسط اشخاص حقوقی نیز پیش بینی می شود. چنانچه اشخاص حقوقی اعم از خصوصی، دولتی، نهادها و تعاونی‌ها مرتکب چنین عملی شوند، فرد با افرادی که عالما و عامدا مباشرت، شرکت یا دخالت در ارتکاب جرم داشته‌اند به همان مجازات‌هایی که در بالا گفتیم محکوم خواهند شد.به علاوه مدیران، بازرسان و مسئولین ذی‌ربط، که از انجام اقدامات مذکور آگاه می‌شوند، باید از آن جلوگیری کنند یا مقامات را آگاه نمایند.

اگر از انجام اقدامات فوق خودداری نموده یا به تحقق جرم کمک کنند معاون جرم محسوب می شوند و به مجازات معاونت در جرم احتکار محکوم می گردند.

در این رابطه می توانید مطلب معاونت در جرم را در سایت گروه وکلای آسا مطالعه نمایید.

رسیدگی به جرم احتکار

رسیدگی به جرم احتکار در صلاحیت دادسرا و دادگاه انقلاب قرار دارد. این مراجع موظفند فورا و خارج از نوبت به موضوع رسیدگی نمایند. جرم احتکار با توجه به مجازات هایی تعیین شده برای آن، از موردی است که در دادگاه انقلاب با تعدد قاضی رسیدگی می شود. یعنی دادگاه با حضور یک رئیس و دو مستشار تشکیل می شود.

  علاوه در مواردی که دادگاه انقلاب با تعدد قاضی رسیدگی می نماید هر یک طرفین می تواند حداکثر سه وکیل به دادگاه معرفی نماید. البته حضور یکی از آنها برای تشکیل جلسه دادگاه کافی است. هر گاه متهم توانایی تعیین وکیل را نداشته باشد، برای او وکیل تسخیری تعیین می گردد. در رسیدگی به جرم احتکار متهم باید وکیل داشته باشد و رسیدگی به احتکار بدون حضور وکیل دادگستری ممکن نیست.

در همین رابطه می توانید مطلب ضرورت داشتن وکیل را مطالعه نمایید. 

تغییر جنسیت

آثار حقوقی تغییر جنسیت در ایران【آپدیت به روز】⚖️

یکی از چالش برانگیزترین پدیده‌های اجتماعی در جهان امروز ترانس سکچوالیسم یا دگر جنس گرایی می‌باشد که به فارسی تغییر جنسیت ترجمه شده است. برخی بر این عقیده هستند که اصطلاح درست تر ، عنوان آثار حقوقی تطبیق جنسیت است. اما ما فارغ از عنوان ، به ماهیت موضوع و آثار حقوقی تغییر جنسیت بر زندگی اجتماعی شخص می‌پردازیم. در حالی که بسیاری از مردم این پدیده را انحراف قلمداد می‌کنند، بسیاری از پزشکان آن را یک بیماری می‌دانند که باید درمان شود. برای درمان این بیماری راهکارهای متعددی پیشنهاد شده است که مهمترین آنها، تغییر  جنسیت از طریق جراحی است. تغيير جنسيت يكي از موضوعات مهمي است كه نه تنها از ديد پزشكي بلكه به لحاظ مباحث حقوقي حائز اهميت است. در این رابطه، پرسش مهم این است که موضع قانونگذار ما در خصوص آثار حقوقی تغییر جنسیت چیست؟

با گروه وکلای آسا همراه باشید.

تغییر جنسیت

بهترین وکیل در تهران در شروع این بحث اذعان می دارد که تبدیل یا تغییر جنسیت یک فرد از مذکر به مونث یا از مونث به مذکر یا از خنثی به مذکر یا از خنثی به مونث یا از مذکر به خنثی و یا از مونث به خنثی.

تراجنسیت یا ترنس سکشوالی نیز به کسانی گفته می شود که به دلیل نارضایتی از جنس خود، خواستار تغییر جنسیت شان هستند؛ زیرا جنسیتی که در روانشان حس می کنند با جنسیت جسم شان متضاد است. این افراد از زمانی که خود را می شناسند، احساس می کنند به جنس دیگر تعلق دارند و در کالبدی اشتباه به دنیا آمده اند. در واقع مبتلایان به اختلال هویت جنسی دچار نارضایتی از جنسیت خود هستند، بی آنکه هیچگونه ناسامانی یا مشکلی در جسم آنان مشاهده شود.

مفهوم پزشکی تغییر جنسیت

بهترین وکیل خانم در تهران خاطر نشان می شود که توجیه علمی این حالت در مبحثی تحت عنوان اختلال هویت جنسی یا دگر جنس باوری نهفته است. هویت جنسی یک حالت روانشناختی است که بازتاب احساس درونی شخص از مرد یا زن بودن خویش است. هویت جنسی به یک رشته نگرش ها، الگوهای رفتاری و سایر صفاتی که معمولا به مردانگی و زنانگی مربوطند و توسط فرهنگ خاص افراد تعیین می شوند، متکی است.

دگر جنس باور فردی است که عقیده دارد متعلق به جنس مقابل است. به علاوه او احساس بیگانگی نسبت به بدن خود دارد و آرزوی او زندگی کردن به عنوان فردی از جنس مقابلاست. از این رو برای تغییر ظاهر بدنی و تناسلی خود به شکل ظاهر بدنی و تناسلی جنس مقابل تلاش می کند.

جواز تغییر جنسیت در فقه

 سرور ثانی نژاد وکیل پایه یک دادگستری در ارتباط با دید فقهی در مورد تغییر جنسیت اذعان می دارد که با توجه به این امر که قوانین کشور ما بر مبنای فقه تنظیم شده است و مبانی فقهی در اکثریت مبانی حقوقی تاثیر گذاشته است، لازم است آثار حقوقی تغییر جنسیت را از بابت فقی بررسی نماییم.

در برخی از آرای دادگاه‌ها، ظاهرا مشروع بودن تغییر جنسیت مفروض شمرده می شود. ولی لازم است با توجه به سکوت قانونگذار و نظر مخالف برخی از فقها، به آراء و نظرات فقهی استناد شود تا مشخص شود که مجوز جراحی تغییر جنسیت برچه اساس و مبنایی صادر شده است.

جهت دسترسی به راه های ارتباطی با وکیل متخصص کلیک کنید: سرور ثانی نژاد وکیل پایه یک دادگستری

نظر فقها در باب تغییر جنسیت

فقها نظرات متفاوتی در مورد تغییر جنسیت دارند. این نظرات از قرار زیر اند:

  • عده ای از فقها، تغییرجنسیت را تنها در افراد خنثی مجاز می دانند. (جواز مشروط)
  • برخی دیگر از فقها شیعه، تغییر جنسیت افراد ترانس سکچوال را جایز میدانند. (جواز مطلق)
  • تعداد کمی از فقهای شیعه به طور کلی تغییرجنسیت این افراد را حرام میدانند. (ممنوعیت مطلق)
  • با بررسی آراء و نظرات فقهی قابل دفاع ترین موضع در این زمینه، جواز مشروط است.
  • به عبارت دیگر، با توجه به راهکارهای درمانی موجود، و به عنایت به ادلهای که ارائه شد، تغییر جنسیت باید منوط به اضطرار باشد و تشخیص این امر نیز با قاضی است که باید با جلب نظر کارشناس احراز گردد.

آثار تغییر جنسیت بر نکاح

در این جا با این پرسش مواجه خواهیم شد که چنانچه يكى از زوجين يا هر دو، تغيير جنسيت دهند، تكليف نكاح و شرایط و ضوابط آنها چه خواهد شد؟ دو نظريه در اين زمينه مطرح است:

  • 1-نظریه انفساخ نکاح: به نظر برخي مؤلفان حقوقي با تغيير جنسيت يكي از طرفين، عقد نكاح منفسخ ميشود یعنی خود به خود بهم میخورد؛ زيرا هم در ابتدا و هم در ادامه، ازدواج بايد بين دو غير هم جنس باشد. چون در زمان انعقاد نكاح، طرفين به ظاهر جنسيت مخالف هم داشته‌اند، با توجه به حجيت ظواهر، دليلي بر بطلان نكاح وجود ندارد. نكاح در مرحله انعقاد، صحيح است. ولي در خلال مدت نكاح كه تغيير جنسيت انجام گیرد و دو جنس مخالف، همجنس شده‌اند، اقتضا و امكان بقاي عقد از بين مي‌رود. در نتيجه عقد منفسخ مي‌شود.
  • 2- نظريه بطلان نكاح: در صورتي كه فقط يكى از زوجين تغيير جنسيت دهد، ازدواج از زمان تغيير جنسيت باطل است. چون امكان بقاى ازدواج وجود ندارد و ازدواج مرد با مرد يا زن با زن مشروع نيست. قانون مدنى ايران نيز به لزوم اختلاف جنس در ازدواج اشاره دارد كه براى نمونه مى توان به مواد 1035 ،1059 ،1067 ،1122 و 1124 اشاره كرد. از آنجا كه اختلاف جنس را هم هنگام عقد و هم در دوران زناشويى بايد شرط صحت نكاح دانست و به عبارت ديگر اختلاف جنس هم در ابتدا و هم در ادامه شرط است، از اين رو نكاح با تغيير جنسيت باطل خواهد شد. البته اين دادگاه است كه بايد تغيير جنسيت را براساس نظر كارشناس احراز و بطلان نكاح را اعلام كند.

آثار حقوقی تغییر جنسیت بر مهریه

مهر عبارت از مالي است كه به مناسبت عقد نكاح، مرد ملزم است به همسر خود پرداخت کند. در مورد تغییر جنسیت و مهریه چهار نظریه مطرح است:

  •  نظریه عدم استحقاق مهر: در مورد تأثير تغيير جنسيت بر مهر يك احتمال اين است كه پرداخت مهريه، چه دخول انجام گیرد يا نگیرد، مطلقاً لازم نيست.
  • نظریه استحقاق تمام مهر: به نظر برخي فقيهان پرداخت كل مهريه، چه دخول انجام گیرد يا نگیرد، مطلقاً لازم است.
  •  نظریه استحقاق تمام مهر در صورت تحقق عمل زناشويي و استحقاق نصف مهر در صورت عدم آن: به نظر برخي در صورت دخول، پرداخت كل مهريه لازم است و الّا نصف مهریه لازم است.
  • عدم استحقاق مهر در صورت تغيير جنسيت زوجه بدون اجازه زوج: در مورد تأثير تغيير جنسيت بر مهر، احتمال ديگر اين است كه اگر عمل مزبور از سوى زن و بدون اجازه شوهر باشد، چه دخول شده باشد و چه نشده باشد، مطلقاً چيزي بر شوهر لازم نيست.

آثار حقوقی تغییر جنسیت بر ارث

در مورد ارث، در صورتي كه تغيير جنسيت از سوي فرزندان باشد، ميزان ارث براساس جنسيت فعلي مي باشد. اگر يكى از والدين پسر يا دختری که تغيير جنسیت می دهد، فوت کند، پسرِ فعلى دو برابر دختر فعلى ارث می برد. همچنين است در ساير طبقات ارث پس اگر دختر به جنس پسر، تغيير جنسيت دهد، دو برابر دختر ارث مىبرد و بالعكس. دو نظر در این خصوص وجود دارد:

  • الف) والدينی که تغييرِ جنس دادند، اصلاً از فرزند خود ارث نمى برند و رابطه توارث به طور كامل قطع مى شود. اين احتمال بعيد است. چون موانع ارث در فقه و قانون مدني محدود به چهار مانع است که تغییر جنسیت جزء موارد احصایی نمی باشد.
  • ب) والدين از فرزند خود ارث مى برند؛

در این خصوص دو مبنا وجود دارد:

  • مبناى اول: ارث بردن به لحاظ زمان انعقاد نطفه.
  • مبناى دوم: ارث بردن به لحاظ خويشاوندى و نزديكي به ميت.

مبنای اول پذیرفته شده است. زیرا ارث بردن والدين به لحاظ حالت بسته شدن نطفه است. در واقع عنوان پدر و مادر به کسانی اطلاق می شود که نطفه از آن اوست و این عنوان بعد از تغییر جنسیت نیز تغییر نمی کند.

آثار حقوقی تغییر جنسیت بر ولایت و حضانت

بهترین وکیل خانم در سعادت آباد اذعان می دارد که آثار حقوقی تغییر جنسیت بر ولایت و حضانت یکی از مهمترین مباحث است. از این رو آنچه در ادامه می خوانید بررسی جراگانه دو حالت کلی در این باره است. با ما همراه باشید.

1- تغییر جنسیت مادر به مرد

در اين حالت مادري كه تغيير جنسيت می دهد، ولايت بر اولاد صغار پيدا نمیكند. آن عنوانى كه ولايت براى آن ثابت می شود، عنوان پدر است كه از او فرزند به وجود می آید. عنوان پدر بودن و مادر بودن، از عناوين خاص است كه با تغيير جنسيت، اين عنوان همچنان باقى است. زيرا عنوان «پدر» وصف كسي است كه نطفه از او میباشد و عنوان «مادر» وصف كسي است كه وضع حمل كرده است.

2- تغییر جنسیت پدر به زن

در این حالت دو نظر وجود دارد:

  • الف) سقوط ولايت: به نظر برخي فقها چنانچه جنس مرد به جنس مخالف تغيير كند، ظاهر آن است كه ولايتش بر كودكان ساقط مى شود.
  • ب) بقا ولایت: نظر ديگر اين است در صورتي كه مرد به جنس مخالف، تغيير جنسيت دهد، اين شخص همچنان نسبت به فرزندانش ولايت دارد.

چون بر اين مرد كه به جنس مخالف تبديل می شود، عنوان «پدر» همچنان صادق است. یعنی فرزند او مى تواند بگويد كه اين شخص با وجوود تغییر جنسیت، پدر من است. به عبارت ديگر، عنوان اُبوت يا پدرى بر فردى صادق است كه فرزند از اسپرم او ايجاد می شود. در حقوق ايران، فلسفه اين حقوق بيشتر حفظ مصلحت كودك است و والدين به اين مورد ملزم هستند.

بنابراين اگر تغيير جنسيت اثري سوء نسبت به كودك نداشته باشد و به او آسيبي وارد نكند، دليلي بر سقوط اين حقوق وجود ندارد. ولي اگر به كودك صدمه وارد كند، مي‌توان به استناد فلسفه وجودي آن، حكم به سقوط حق حضانت يا ولايت دارنده حق كرد. همانگونه كه در ماده 1184 ق.م نيز سلب حق ولايت ولي يا عزل وي پيش بيني شده است.

به منظور مشاوره با وکلای مجموعه آسا تماس بگیرید: 02122350512 و 09124357415

آثار حقوقی تغییر جنسیت

مراحل حقوقی تغییر جنسیت

برای تغییر جنسیت مراحلی را از قرار زیر پیش رو داریم:

  • تشخیص و اطمینان از وجود تضاد بین جسم و روان به کمک حداقل دو روانپزشک با تشکیل پرونده مشاوره ابتدایی.
  • مراجعه به دادگاه خانواده و طرح دادخواست تغییر جنسیت.
  • ارجاع دادگاه به پزشکی قانونی برای تأثیر اختلال جنسی توسط پزشکان و راونپزشکان معتمد پزشکی قانونی.
  • صدور حکم دادگاه و مراجعه به مراکز درمانی. مانند: بیمارستان حضرت زهرا که از سوی وزارت بهداشت برای انجام عمل‌های تغییر جنسیت معرفی شده‌اند.
  • روش دیگر این است که  می توان با طرح مستقیم درخواست در دادگاه بر سرعت عمل این خواسته افزود.

قابل ذکر است که برای انجام عمل تغییر جنسیت، وام بلاعوض از سوی سازمان بهزیستی به افراد پرداخت می شود. این هزینه به طور معمول برای جلسات مشاوره، لیزر پوست و بالاخره هزینه جراحی به افراد متقاضی پرداخت می شود.

دادگاه صالح برای تغییر جنسیت کجاست؟

به عنوان سخن پایانی و جمع بندی در این بخث به بکی از سوالات مهم شما پاسخ می دهیم. مرجع صالح برای ثبت درخواست تغییر جنسیت کجاست؟ در پاسخ باید بگوییم که مطابق با بند 18 ماده 4 قانون حمایت خانواده، دادگاه صالح برای طرح درخواست تغییر جنسیت دادگاه خانواده است. حکم دادگاه شامل دستور به اداره ثبت احوال برای اصلاح مدارک شناسایی فرد متقاضی نیز هست.

در نظر بدارید که این امور اموری حقوقی اند. در مجموعه آسا علاوه بر وکلای حقوقی، امکان مشاوره تخصصی با بهترین وکیل کیفری در سعادت آباد نیز برای شما فراهم است. همین حالا به جهت رزرو وقت مشاوره خود تماس بگیرید.

خدمات موسسه حقوقی

ضرورت استفاده از خدمات موسسه حقوقی

امروزه نمیتوان هنگام مواجهه با مشکلات و مسائل حقوقی و حل کردن آنها، بدون آگاهی وارد شد و انتظار رسیدن به نتیجه دلخواه را داشت. لازمه پیشبرد مسائل حقوقی، استفاده از خدمات موسسه حقوقی و صحبت و مشورت با متخصصی است که آگاهی لازم برای حل مسائل پیچیده حقوقی را دارد. وکلا با همین هدف فعالیت میکنند و موسسات حقوقی هم در همین راستا تشکیل شدند تا به افراد، به بهترین شیوه ممکن، کمک و راهنمایی قانونی را ارائه دهند.

موسسات حقوقی با داشتن مشاورین و وکلای مجرب به حل مشکلات حقوقی مختلف افراد می‌پردازند. موسسات حقوقی و وکلا، به عنوان یکی از عوامل اساسی در حوزه حقوق و قوانین، نقش بسیار مهمی در جامعه دارند. این موسسات، از تنظیم و تفسیر قوانین تا مشاوره حقوقی و حل و فصل اختلافات، همواره در خدمت افراد و سازمان‌ها قرار دارند. در این مقاله، به بررسی اهمیت و ضرورت استفاده از خدمات وکیل و موسسه حقوقی خواهیم پرداخت و به توضیح در مورد موسسات حقوقی و نقش آن‌ها در جامعه می پردازیم.

مفهوم موسسات حقوقی

موسسات حقوقی، تیمی متشکل از وکلای حقوقی و کارشناسان حقوقی است و نقش بسیار مهمی در جامعه دارند. از خدمات موسسات حقوقی میتوان به ارائه مشاوره‌های حقوقی، تدوین قراردادها، حل و فصل اختلافات حقوقی و به طور کلی حفظ حقوق و منافع افراد و سازمان‌ها اشاره کرد.

یک مؤسسه حقوقی در واقع یک واحد تجاری انتفاعی است که از سوی یک یا چند وکیل برای انجام کارهای حقوقی یا جنبه های عملی حقوقی تاسیس شده است. خدمات اصلی ای که یک موسسه حقوقی ارایه می دهد ارایه ی مشاوره به اشخاص حقیقی و یا حقوقی در خصوص حقوق و مسوولیتهایشان و قبول وکالت از سوی این اشخاص در دعاوی مدنی یا کیفری، انجام مذاکره برای امور تجاری و دیگر اموری ست که در آن نیاز به مشاوره و معاضدت و ارائه خدمات حقوقی است.

تأثیر موسسات حقوقی در جامعه

نقش موسسات حقوقی در جامعه بسیار ارزشمند است. موسسات حقوقی از آنجایی که مجموعه ای متشکل از وکلای متخصص در شاخه های مختلف است کمک می‌کنند تا خدمات حقوقی مناسب به افراد و سازمان‌ها ارائه شود و در رعایت حقوق و منافع افراد نقش بسزایی دارند. برای مثال، در صورت بروز اختلافات حقوقی، یک موسسه حقوقی می‌تواند دخالت کند و آن را به صورت صحیح و قانونی حل و فصل کند. همچنین، در خصوص قراردادها، تدوین تفاهم‌نامه‌های حقوقی و سایر مسائل حقوقی، مشاوره‌های حقوقی حرفه‌ای از موسسات حقوقی بسیار مفید واقع می‌شوند.

نیازها و لزوم استفاده از خدمات یک موسسه حقوقی

شناخت نیازهای حقوقی افراد و سازمان‌ها امری حیاتی است. از لحظه ای که هر انسان به دنیا می آید، با قوانین و مقررات سر و کار دارد و نیازمندی‌های حقوقی متفاوتی در مسیر زندگی خواهد داشت. یک موسسه حقوقی می‌تواند به طور کامل با این نیازها آشنا شده و به افراد و سازمان‌ها در ارائه مشاوره‌های حقوقی صحیح و کاربردی کمک کند.

مزایای استفاده از خدمات یک موسسه حقوقی

استفاده از خدمات یک موسسه حقوقی برای افراد و سازمان‌ها مزایای بسیاری دارد. به عنوان مثال، این موسسه می‌تواند برای آنها در تدوین قراردادها، مذاکره با طرفین دیگر، حل و فصل اختلافات حقوقی و دفاع از مطالبات حقوقی کمک کند. همچنین، با همکاری با یک موسسه حقوقی به عنوان شریک در تصمیم‌گیری‌های قانونی، افراد و سازمان‌ها احساس آرامش و اطمینان بیشتری خواهند داشت.

از مزایای استفاده از خدمات یک موسسه حقوقی می‌توان به دسترسی به تخصص و تجربه حقوقی، حفاظت از منافع و حقوق شخصی و سازمانی، مشاوره حقوقی حرفه‌ای و رفع تعارضات اشاره کرد. این موسسات توانایی حل و فصل اختلافات، راهنمایی در تصمیم‌گیری‌های قانونی و ارائه خدمات قانونی حرفه‌ای را دارا هستند.

وظایف مشاوران موسسه حقوقی

  • هر اقدامی در مسائل حقوقی نیاز به استفاده از راهنمایی‌های مشاور حقوقی داشته که کاربران می‌توانند با شرکت در جلسات مشاوره حقوقی به این راهنمایی‌ها دسترسی داشته باشند. تیم مشاوران حقوقی در موسسه حقوقی آسا از وکلای پایه یک دادگستری تشکیل شده است.
  • یک مشاور حقوقی ملزم است تا با شنیدن صحبت‌های هر کاربر و مشاهده اسناد و مدارک وی راهنمایی‌های لازم برای پیش برد. امورات وی را در مراجع ذیصلاح ارائه نماید. تدوین دادخواست‌های لازم برای این امر نیز از جمله وظایف مشاور حقوقی می باشد.
  • یک مشاور حقوقی برای ارائه راهکارهای اساسی و دقیق نیاز به داشتن تجارب واقعی در زمینه‌های مختلف را دارد از این رو انتخاب یک وکیل پایه یک دادگستری متخصص برای استفاده از خدمات مشاوره حقوقی نیز امری لازم و ضروری است.
  • اطلاع از بند بند قوانین مختلف و درک آن برای هر فردی مقدور نیست. این وظیفه بر عهده مشاور حقوقی است تا در یک جلسه مشاوره تمام موارد لازم را برای شما نیز مفهوم نماید. کسی که تمام راه‌هایی که در ذهن افراد نقش می‌بندد را به صورت عملی در پرونده‌های مشابه تجربه کرده است. و اکنون مانند یک مرجع مسائل حقوقی می‌تواند تجربیات خود را در معرض استفاده کاربران قرار دهد.

 

اهمیت تخصصی بودن و تجربه در حوزه حقوقی

تخصص حقوقی و نقش آن در ارائه خدمات حقوقی

تخصص حقوقی امری بسیار حائز اهمیت است. یک موسسه حقوقی با داشتن تیمی از وکلای با تجربه و کارشناسان حقوقی متخصص، قادر به ارائه خدمات حقوقی با کیفیت و دقیق است. همچنین، تخصص حقوقی در حوزه‌های مختلف، به این موسسه امکان می‌دهد تا به صورت جامع و کامل در مسائل حقوقی افراد و سازمان‌ها مشاوره دهد.

تجربه و تأثیر آن در تصمیم‌گیری‌های قانونی

تجربه در حوزه حقوقی می‌تواند تاثیر قابل توجهی در تصمیم‌گیری‌های قانونی داشته باشد. گاهی اوقات اطلاع از رویه حاکم بر محاکم حتی از تسلط به قوانین هم اهمیت بیشتری پیدا میکند. این مهم جز با تجربه حاصل نمی‌شود. داشتن اطلاعات حقوقی و حتی از حفظ بودن قوانین، زمانی که محل کاربرد آنها مشخص و واضح نباشد ارزش خود را از دست می‌دهد.

ضرورت استفاده از خدمات یک موسسه حقوقی

بسته به نیازها و موقعیت هر فرد و سازمان ممکن است استفاده از خدمات یک موسسه حقوقی ضروری باشد. اگر شما نیاز به مشاوره حقوقی حرفه‌ای، حفاظت از حقوق خود یا حل و فصل تعارضات دارید، مراجعه به یک موسسه حقوقی می‌تواند بسیار مفید و ضروری باشد.

گروه وکلای آسا

گروه وکلای آسا با سالها سابقه در حوزه وکالت و با تکیه بر دانش و تجربه وکلای پایه یک دادگستری، موکلینش را در خصوص مشکلات پیش‌آمده ناشی از دعاوی مختلف حقوقی با ارائه راهکارهای قانونی و تاثیرگذار راهنمایی می نماید. مشاوره و راهنمایی های گروه وکلای آسا می‌تواند بسیار حیاتی محسوب شود و از بروز مشکلات و کلاهبرداری های احتمالی بکاهد. در صورت نیاز به استفاده از خدمات وکلای حرفه ای آسا که هرکدام در حوزه خود متخصص هستند. با انتخاب وکیل پایه یک دادگستری درست می‌توانید بهترین تصمیم برای اطمینان از رعایت حقوق و قوانین را بدون مشکل بگیرید. گروه وکلای آسا با ارائه مشاوره رایگان توسط وکلای متخصص در حوزه های مختلف، مسیری روشن و قانونی را برای شما مشخص می نماید.

برای مشاوره رایگان و بهره مندی از خدمات گروه وکلای آسا می توانید فرم مربوط به مشاوره را در سایت آسا تکمیل و ارسال کنید. یا با شماره تلفن ۰۲۱-۲۲۳۵۰۵۱۲ تماس حاصل نمایید تا از مشاوره وکلای متخصص بهره مند گردید.

نتیجه گیری

استفاده از خدمات یک موسسه حقوقی می‌تواند برای افراد و سازمان‌ها از تخصص و تجربه تیم‌های حقوقی تا امتیازات و مزایای مشاوره حقوقی حرفه‌ای، اهمیت بسیاری خواهد داشت. این موسسات قادرند به حفظ و حمایت از حقوق افراد و سازمان‌ها، رفع تعارضات و تسهیل در فرایند تصمیم‌گیری قانونی کمک کنند. با در نظر گرفتن نیازها و دلایل مختلف، استفاده از خدمات یک موسسه حقوقی راهکاری هوشمندانه برای دستیابی به حقوق قانونی است.

فسخ قرارداد چگونه ممکن است؟

فسخ قرارداد چگونه ممکن است؟ (موارد فسخ قرارداد)

مطابق ماده ی 219 قانون مدنی، هر قراردادی که بین افراد منعقد می شود لازم‌الاتباع است. یعنی طرفین باید به تعهداتی که در آن قرارداد بر عهده می گیرند عمل کنند و اصولا قرارداد ها غیر قابل فسخ است. اما آنچه در این مقاله بررسی می کنیم فسخ قرارداد از زوایای مختلف مطابق قانون است. با گروه وکلای آسا همراه باشید.

نکته مهم: شرایط فسخ هر معامله ای با معامله دیگر متفاوت است. پس بهتر است در این خصوص حتما با وکیل مشاوره داشته باشید.

انواع عقد در فسخ قرارداد

مطابق ماده 219 قانون مدنی طرفین معامله نمی توانند از عمل به قرارداد سرباز زنند مگر در دو صورت:

  • با توافق یکدیگر معامله را بر هم بزنند. که در اصطلاح حقوقی به آن اقاله گفته می شود.
  • به یک علت قانونی معامله معامله را فسخ کنند. منظور از علت قانونی همان خیار است.

در همین ابتدای کار برای ورود به بحث فسخ قرارداد بهتر است ابتدا با انواع عقد آشنا شویم. خود عقد یک عمل حقوقی است که بین دو یا چند شخص منعقد می شود تا یک اثر حقوقی ایجاد کند. این اثر حقوقی می تواند انتقال مالکیت، ایجاد تعهد یا دادن اذن باشد. این عقود که در فسخ قرارداد با آن سر و کار داریم، به شرح زیر اند:

  • عقد لازم: به عقودی گفته می شود که هیچ یک از طرفین معامله نمی توانند آن را بر هم زنند. مگر در مواردی که قانون به آنها حق فسخ معامله را داده باشد.
  • عقد جایز: نیز به عقودی گفته می شود که هر یک از طرفین می تواند هر وقت بخواهد آن را بر هم بزند.

انحلال و فسخ قرارداد

در حقیقت قراردادها به روش های مختلف ممکن است منحل شود که فسخ قرارداد یکی از این راه هاست. برای منحل شدن عقود، سه راه حل وجود دارد.  ممکن است شما این راه حل ها را تحت عنوان انواع فسخ قرارداد هم دیده باشید. در حالی که این عنوان صحیح نیست. زیرا فسخ خود یکی از راه های انحلال قرارداد است. طرق انحلال عبارتند از:

  • روش اول : اقاله یا توافق طرفین بر انحلال قرارداد: یکی از راه های انحلال قرارداد این است که طرفین در خصوص بر هم زدن قرارداد با یکدیگر توافق نموده و در اصطلاح معامله را اقاله کنند. در واقع خود اقاله ماهیتا یک عقد است، زیرا با توافق طرفین انجام می شود.
  • روش دوم: فسخ قرارداد: یعنی یکی از طرفین به صورت یک طرفه قرارداد را بر هم می زند و مانع از ادامه ی حیات قرارداد می شود. با توجه به اینکه فسخ با اراده ی یکی از طرفین انجام می شود، پس ماهیتا در اصطلاح حقوقی یک ایقاع است.
  • آخرین راه: انحلال قرارداد به حکم قانون: در برخی موارد معامله با حکم قانون بر هم می خورد. مانند زمانی که مالی فروخته شده مشخص شود برای شخص دیگری بوده است. این روش انحلال،  انفساخ نامیده می شود. انفساخ در واقع نوعی واقعه ی حقوقی است.

فسخ قرارداد

همان طور که در بند قبل اشاره کردیم، فسخ قرارداد ماهیتا یک ایقاع است. ایقاع یعنی عمل حقوقی که به صورت یک طرفه و با یک اراده انجام می شود و هیچ نیازی به رضایت طرف مقابل ندارد. فسخ هم چون تنها با یک اراده انجام می شود و به اراده ی طرف مقابل نیازی ندارد، یک ایقاع محسوب می شود. 

موارد فسخ قرارداد 

در تعریف عقد لازم و جایز بیان کردیم که عقد جایز را هر یک از طرفین هر وقت بخواهد می تواند فسخ کند.

اما فسخ قرارداد یا عقد لازم تنها در موارد معین در قانون امکانپذیر است. این موارد معین  خیارات نام دارند. خیار در لغت به معنای اختیار، آزادی، انتخاب، چاره است و در اصطلاح به معنای اختیار فسخ معامله و موجبات فسخ قرارداد است.  در ادامه این مقاله به بررسی انواع خیارات نیز می پردازیم.

مراحل و نحوه فسخ قرارداد

کسی که قصد فسخ قرارداد را دارد و می خواهد از خیار ( اختیار فسخ قرارداد ) خود استفاده کند. بدین منظور :

  • باید برای طرف معامله اظهارنامه ای با موضوع اعلام فسخ قرارداد ارسال نماید.
  • پس از آن باید دادخواستی به خواسته ی تائید فسخ قرارداد به طرفیت طرف معامله به دادگاه تقدیم نماید.

برای رسیدگی به دعوای فسخ قرارداد اگر موضوع قرارداد مال غیرمنقول باشد، دادگاه عمومی حقوقی محل وقوع مال غیر منقول و اگر موضوع قرارداد مال منقول باشد، دادگاه محل انعقاد قرارداد یا دادگاه محل ایفای تعهد صالح به رسیدگی است. دعوای تائید فسخ قرارداد از دعاوی مالی است. بنابراین سه و نیم درصد ارزش خواسته باید به عنوان هزینه دادرسی پرداخت شود. 

مراحل و نحوه فسخ قرارداد

انواع فسخ قرارداد با خیارات

در کل 12 نوع خیار داریم  ( اختیار فسخ قرارداد ) که در ذیل به اختصار در مورد هر یک از انواع خیارات را که از آن ها برای فسخ قرارداد استفاده می کنیم،  توضیح می دهیم. با ما همراه باشید.

فسخ قرارداد با خیار مجلس

در مورد خیار مجلس برای فسخ قرارداد در ماده ی 397 قانون مدنی صحبت می شود. به طور خلاصه می توان گفت هر یک از طرفین معامله تا زمانی که در مجلس عقد هستند و از هم جدا نشده اند، می توانند معامله را با استفاده از خیار مجلس، بر هم بزنند. مثلا علی ماشین خود را به محمد می فروشد. تا زمانی که علی و محمد از بنگاه خارج نشده و از هم جدا نشده اند، هر یک از آنها می تواند با خیار مجلس فسخ قرارداد یا معامله را بخواهد.

فسخ قرارداد با خیار حیوان

ماده ی 398 قانون مدنی، به خیار حیوان برای فسخ قرارداد اختصاص دارد. اگر مورد معامله حیوان باشد، خریدار می تواند تا سه روز از زمان عقد معامله را با خیار حیوان فسخ کند. البته با توجه به اینکه ثمن معامله ممکن است حیوان باشد، فروشنده هم می تواند فسخ قرارداد را مطالبه کند. در واقع بهتر است بگوییم که هر کس در یک معامله، در ازای آنچه می دهد حیوانی می گیرد، تا سه روز از زمان عقد می تواند از خیار حیوان استفاده کند.

فسخ قرارداد با خیار شرط

خیار شرط برای فسخ قرارداد چیست؟ مواد 399، 400 و 401 قانون مدنی به خیارات شرط می پردازند. در یک معامله ممکن شرط شود که هر یک از طرفین، هر دو آن ها یا شخصی غیر از آن ها در مدت معینی حق داشته باشد معامله را فسخ کند.  به خیاری که با شرط کردن در معامله ایجاد می شود، خیار شرط گفته می شود. خیار شرط به حالت های زیر ممکن است برای فسخ قرارداد وجود داشته باشد:

  • فقط برای طرف اول حق فسخ ایجاد شود.
  • فقط برای طرف دوم 
  • برای هر دو طرف
  • فقط برای شخص ثالث (شخصی خارج از معامله)
  • برای شخص ثالت و طرف اول
  • برای شخص ثالث و طرف دوم
  • برای شخص ثالث و هر دو طرف

در خیار شرط حتما باید مدت خیار معلوم باشد. مثلا نوشته شود تا یک ماه پس از وقوع عقد. خیار شرط نمی تواند برای مدت نامحدود وجود داشته باشد. اگر برای خیار شرط مدت تعیین نشود، هم شرط و هم معامله باطل است. 

فسخ قرارداد با خیار تاخیر ثمن

با وجود 4 شرط زیر، فروشنده می تواند اقدام به فسخ قرارداد به استناد خیار تاخیر ثمن کند:

  1. مبیع، عین معین یا کلی در معین باشد.
  2. مبیع و ثمن هر دو حال باشند؛ یعنی مهلتی برای تسلیم آنها تعیین نشده باشد.
  3. از تاریخ عقد سه روز بگذرد.
  4. در این سه روز فروشنده مبیع را به خریدار تسلیم نکرده باشد و خریدار هم تمام ثمن معامله را نپرداخته باشد.

همان طور که گفتیم، اگر خریدار تمام ثمن و بهای معامله را بپردازد، فروشنده نمی تواند به استناد خیار تاخیر ثمن فسخ قرارداد را بخواهد. اگر خریدار تمام ثمن را نپرداخته باشد اما برای پرداخت ضمنی معرفی کند یا برای پراخت حواله دهد، باز هم فروشنده نمی تواند معامله را فسخ کند. خیار تاخیر ثمن تنها در عقد بیع وجود دارد و مخصوص فروشنده است.

فسخ قرارداد با خیار رویت و تخلف وصف

گاهی کسی مورد معامله ندیده است و با توجه به توصیفاتی که از مال ارائه می شود حاضر به انجام معامله می شود. مثلا علی قصد خرید اتومبیلی را دارد. سعید به او مراجعه می کند از ویژگی های اتومبیلی برای او توضیح می دهد و علی با توجه به آن اوصاف معامله را انجام می دهد. اما پس از اینکه اتومبیل را تحویل می گیرد، متوجه می شود که اوصاف مربوطه را ندارد. در این زمان علی می تواند از خیار رویت و تخلف وصف برای فسخ قرارداد استفاده کند. خیار رویت برای فسخ قرارداد در چهار حالت ایجاد می شود:

  • خریدار مبیع را ندیده باشد.
  • خریدار ثمن را ندیده باشد.
  • فروشنده مبیع را ندیده باشد.
  • فروشنده ثمن را ندیده باشد.

فسخ قرارداد با خیار غبن

غبن در لغت به معنای ضرر و آسیب به دیگری است. در یک معامله، تعهدات طرفین ، کالا و عوضی که می دهند و می گیرند، باید در تعادل با یکدیگر باشند. در روابط اقتصادی میان مردم هم این تعادل معمولا وجود دارد. مثلا هیچ کس یک گردنبند بدلی را به قیمت یک جواهر گرانبها نمی خرد. یا هیچ کس جواهر گرانبهای خود را به قیمت یک گردنبند بدلی نمی فروشد. حال اگر کسی کالایی را با قیمت گزافی و بیشتر از ارزش آن بخرد، یا کالای خود را با قیمت ناچیزی بفروشد، از انجام معامله مغبون می شود. برای چنین شخصی اختیار فسخ قرارداد (معامله) ایجاد می شود. این اختیار فسخ خیار غبن نام دارد. برای آن که بتوانیم از خیارات غبن برای فسخ قرارداد استفاده کنیم باید شرایط زیر موجود باشد:

  • کسی که زیان می بیند در هنگام انجام معامله از قیمت عادلانه کالای خود آگاهی نباشد. اگر شخص در زمان انجام معامله از قیمت عادلانه آگاه باشد، اما معامله را انجام دهد، نمی تواند مدعی باشد که از انجام معامله متضرر می باشد. چون خودش به زیان خودش عمل می نماید.
  • مغبون باید بعد از آگاهی از اینکه از انجام معامله متضرر می باشد و برای او خیار غبن موجود می باشد، فورا نسبت به اعمال آن اقدام کند.

برای مطالعه ی بیشتر به مطلب خیار غبن در سایت مراجعه کنید.

فسخ قرارداد با خیار عیب ( معیوب بودن کالا )

گاهی اتفاق می افتد که شخصی مالی را معامله می نماید و پس از معامله متوجه می شود که مالی که خریداری نموده سالم نیست و به اصطلاح معیوب است. در چنین مواردی قانونگذار برای تضمین حقوق متضرر از معامله، اختیار فسخ قرارداد را پیش بینی می کند که به خیار عیب مشهور است. خیار عیب تنها خیاری است که به دارنده ی آن دو اختیار می دهد. یعنی متضرر از معامله ی مال معیوب می تواند مال را به همان شکل بپذیرد و ارش (تفاوت قیمت مال سالم و معیوب) بگیرد یا معامله را فسخ نماید.

 خیار عیب برای فسخ قرارداد وقتی برای مشتری ثابت می شود که عیب، مخفی بوده و در زمان انجام معامله موجود باشد. منظور از عیب مخفی، عیبی است که مشتری در زمان انجام معامله از وجود آن آگاه نبوده، چه این عیب واقعا پنهان باشد یا مشتری متوجه آن نشده باشد.

فسخ قرارداد با خیار تدلیس

تدلیس در لغت به‌ معنای کتمان کردن و پوشاندن است. در اصطلاح تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود. در واقع تدلیس نیرنگی نامتعارف است که از سوی یکی از طرفین معامله، یا با آگاهی و دستیاری او، به منظور گمراه کردن طرف دیگر به‌ کار می‌رود و او را به انجام معامله‌ای بر می‌ انگیزد که در صورت آگاه بودن از آن نیرنگ، به معامله رضایت نمی‌داد. به عبارت دیگر اگر طرف معامله می‌دانست که به‌طور مثال مورد معامله دارای این حسن نبوده و یا دارای این عیب است، اقدام به انجام معامله نمی‌کرد. برای وقوع تدلیس برای فسخ قرارداد دو شرط لازم است:

  • انجام عملیات فریبنده اعم از گفتار یا فعل
  • فریب افراد

البته باید توجه داشت که جهت اثر بخش بودن تدلیس برای فسخ قرارداد این شرط لازم است که عملیات فریب‌دهنده باید پیش از انجام معامله باشد تا رغبت به انجام معامله را در طرف دیگر ایجاد کند. در واقع به‌ جهت این رغبت طرف معامله، به انجام عقد رضایت دهد.

فسخ قرارداد با خیار تبعض صفقه

از نظر لغوی باید گفت تبعض به معنای  جزء جزء شدن و صفقه نیز به معنای معامله و داد و ستد است. در تعریف خیار تبعض صفقه می توان گفت اختیار فسخ قرارداد است که در صورت باطل بودن عقد نسبت به بخشی از کالا، برای دریافت کننده ی کالا ایجاد می گردد. به عبارت دیگر هر گاه مالی به دیگری فروخته شود و سپس به جهاتی مشخص شود که عقد بیع نسبت به بخشی از آن مال باطل بوده، خریدار می تواند بخش صحیح معامله را نیز فسخ نماید و این فسخ به استناد خیار تبعض صفقه انجام خواهد شد. زمانی که معامله نسبت به بخشی از معامله باطل باشد، شخص دو راه حل دارد:

  • بخش صحیح معامله را فسخ نماید.
  •  بخش صحیح معامله را بپذیرد. بهای بخش باطل را استرداد نماید.

 خیار تبعض صفقه برای فسخ قرارداد ویژه  بطلان عقد نسبت به بعض مبیع نیست و در هر مورد که عقد نسبت به بخشی از مورد معامله منحل شود قابل اجراست. این انحلال می تواند به صورت انفساخ، فسخ، بطلان و یا اخذ به شفعه باشد.

فسخ قرارداد با خیار تخلف شرط ( تخلف از شروط قرارداد )

ممکن است ضمن معامله شروط و تعهداتی بر عهده ی یکی از طرفین یا هر دو آنها باشد. کسی که انجام شرط بر عهده او است، مشروط علیه و کسی که شرط به نفع او انجام می شود، مشروط له نامیده می شود. گاهی اتفاق می افتد که مشروط علیه از انجام تعهد خود تخلف نماید. قانونگذار در میان خیارات، فسخ قرارداد به استناد خیار تخلف شرط را برای چنین شرایطی پیش بینی کرده است. به طور کلی شروط صحیحی ضمن معاملات درج می شوند، یکی از سه نوع زیر هستند:

  • شرط صفت: یعنی شرطی که در مورد کمیت یا کیفیت مورد معامله می شود. در واقع ما می توانیم مقدار یا اوصاف فرعی مورد معامله را شرط نماییم. حال اگر پس از انجام معامله مشخص شود که مورد معامله اوصاف شرط را ندارد. کسی که شرط به نفع او می شود با استناد به خیار تخلف شرط می تواند معامله را فسخ نماید.
  • شرط نتیجه: یعنی نتیجه ی یک عقد یا یک ایقاع ضمن معامله شرط شود. مثلا ضمن عقد بیع، نتیجه ی عقد وکالت هم درج شود. حال با توجه به ماده ی 240 قانون مدنی، اگر مشخص شود که تحقق شرط در زمان انعقاد قرارداد ممکن نیست. یا به دلایلی انجام شرط غیر ممکن شود. کسی که شرط به نفع او می شود می تواند معامله را فسخ نماید.
  • شرط فعل: یعنی انجام یا ترک عملی بر یکی از طرفین یا هر دو شرط شود. اگر ضمن عقد بیعی تعمیر اتومبیل فروشنده بر عهده ی خریدار قرار گیرد، اما خریدار از انجام تعمیرات خودداری کند، با توجه به ماده ی 237 قانون مدنی، فروشنده می تواند از طریق دادگاه خریدار را الزام به انجام تعهد نماید. اگر الزام او ممکن نبود اما انجام تعمیرات توسط شخص دیگری ممکن بود، با هزینه ی خریدار تعمیرات انجام می شود. اما اگر هیچ یک از دو راه فوق امکان نداشت، فروشنده حق فسخ معامله را خواهد داشت.

حق فسخ قرارداد ناشی هر یک از شروط صحیح است.

فسخ قرارداد با خیار تفلیس

گاهی اموال یک شخص از بدهی های او کمتر می شود. در این موارد برای این شخص حکم افلاس یا ورشکستگی صادر می شود.

ماده ی 380 قانون مدنی، بیان می نماید که در صورتی که یکی از طرفین دچار حالت افلاس شود، طرف دیگر می تواند با شرایط زیر و با استفاده از خیار تفلیس، فسخ قرارداد را مطالبه کند:

  • شخص به حکم دادگاه مفلس شناخته شود.
  • مبیع به مشتری تسلیم نشود یا اگر تسلیم شود عین آن نزد مشتری باقی باشد. یعنی تلف یا فروخته نشود.
  • ثمن و بهای معامله پرداخت نشده باشد.
  • ثمن مال کلی در ذمه باشد. مانند پول.  

در این مورد پیشنهاد می کنیم که مطلب افلاس، اعسار و ورشکستگی را مطالعه نمایید.

فسخ قرارداد با خیار تعذر تسلیم ( امکان تسلیم وجود نداشته باشد )

هر یک از ما در قبال فروش، اجاره و … مال خود انتظار دریافت بهایی را داریم که برای رسیدن به آن وارد معامله شده ایم و چنین انتظاری کاملا منطقی است. اما گاهی یک طرف معامله در شرایطی قرار می گیرد که نمی تواند مورد معامله را تسلیم کند و به عبارتی تسلیم مورد معامله از سوی او متعذر می گردد. در این شرایط اجبار طرف دیگر به ماندن در معامله خلاف انصاف است. چرا که ممکن است شرایط برای تسلیم مال هیچ گاه فراهم نگردد بنابراین قانون برای جلوگیری از ورود ضرر بیشتر به چنین شخصی اجازه ی فسخ قرارداد را، با استفاده از خیار تعذر تسلیم داده است.

جهت مشاوره با وکیل حقوقی با ما در ارتباط باشید. 22350512

حضانت فرزندان با چه کسی است؟

حضانت فرزندان با چه کسی است؟【آپدیت جدید】⚖️

پدر و مادر در قبال فرزندان خود، حقوق، تکالیف و مسئولیت هایی دارند. از جمله تکالیف والدین، حضانت فرزندان است. در این مطلب به بررسی کامل حضانت فرزندان در شرایط و وضعیت های گوناگون می پردازیم.

با گروه وکلای آسا همراه باشید.

حضانت فرزندان یعنی چه؟

بهترین وکیل در تهران این نکته را خاطر نشان می شود که ابتدا باید تعریف حضانت فرزندان را بدانیم. حضانت در لغت به معنای نگهداری است. با اینکه قانون مدنی تعریفی از حضانت ارائه نداده است، اما حقوقدانان حضانت را اینگونه تعریف می کنند:

«حضانت به معنای نگاهداشتن طفل،مواظبت و مراقبت از او و تنظیم روابط او با خارج است.»  

حضانت بیشتر ناظر بر تربیت و نگهداری فرزندان و آموزش و پرورش آنان است. کسی که حضانت طفل را بر عهده دارد با امور مالی او کاری ندارد. زیرا حضانت به ولایت، وصایت و قیمومت متفاوت است.

حضانت فرزندان بدون طلاق

حضانت فرزندان پیش از طلاق بر عهده ی چه کسی است؟ بهترین وکیل خانم در تهران در پاسخ اذعان می دارد که حضانت در درجه ی اول، حق و تکلیف قانونی پدر و مادر است. بنابراین تا زمانی که پدر و مادر با هم زندگی می کنند، حضانت بچه بر عهده ی هر دو آنها است. زیرا در قانون مدنی این تکلیف برای زن و شوهر در نظر گرفته شده است که در تربیت فرزندان یکدیگر را یاری نمایند.

اما آیا در زمان زندگی مشترک، می توان گفت که یکی از پدر و مادر برای نگهداری فرزند بر دیگری اولویت دارد؟ عده ای عقیده دارند که در زمان زندگی مشترک هم، تا سن هفت سالگی مادر برای نگهداری فرزند اولویت دارد و پس از آن حضانت بر عهده ی پدر قرار می گیرد. البته اولویت داشتن هر کدام از پدر یا مادر در بحث حضانت فرزندان ، از دیگری رفع تکلیف نمی کند. 

به منظور مشاوره با وکلای مجموعه آسا تماس بگیرید: 02122350512 و 09124357415

حضانت فرزندان در دوران طلاق با چه کسی است؟

زمانی که زن و شوهر تصمیم به طلاق می گیرند، اما هنوز طلاقی انجام نشده، نگهداری از طفل،یا به عبارتی حضانت فرزندان بر عهده ی چه کسی است؟ در این مورد باید به ماده ی 1169 قانون مدنی مراجعه کنیم. مطابق این ماده، برای حضانت طفلی که پدر و مادر او جدا از هم زندگی می کنند، مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن حضانت با پدر است. بنابراین بهترین وکیل خانم در سعادت آباد اذعان می دارد که تا زمانی که طلاق انجام نشود و تصمیمی در خصوص حضانت بچه، اتخاذ نشود، می توان به همین ملاک پایبند بود. 

حضانت فرزندان در طلاق توافقی چگونه است؟

طلاق توافقی، در شرایطی اتفاق می افتد که هیچ یک از زن و مرد تمایلی به ادامه ی زندگی مشترک ندارند. در طلاق توافقی، دادگاه تصمیم در خصوص حضانت را به خود زوجین واگذار می کند. به این ترتیب طرفیت باید در خصوص اینکه نگهداری از فرزند بر عهده ی کدام یک از آنها باشد، تصمیم گیری کنند. همچنین باید در خصوص چگونگی و نحوه ی ملاقات با فرزند هم تعیین تکلیف شود. زوجین در خصوص چند مورد لازم است توافق کنند:

  • حضانت طفل با چه کسی باشد؟
  • نفقه طفل به چه میزان باشد؟
  • ملاقات طفل در چه روز و چه ساعتی باشد؟

بنابراین اگر طرفین توافق کنند می توانند حضانت فرزندان را قبل از هفت سالگی به پدر بسپارند. یا توافق کنند که پس از هفت سالگی فرزند باز هم حضانت بر عهده ی مادر باشد. طبق ماده 41 قانون حمایت از خانواده،  اگر توافق طرفین در مورد حضانت به صلاح کودک نباشد، دادگاه می تواند حضانت را به دیگری بسپارد یا برای این امر ناظر تعیین کند.

جهت دسترسی به راه های ارتباطی با وکیل متخصص کلیک کنید: سرور ثانی نژاد وکیل پایه یک دادگستری

حضانت فرزند دختر بعد از طلاق با چه کسی است؟

همان طور که پیش ار این اشاره کردیم، حضانت فرزندان در حالتی که پدر و مادر آنها از هم جدا شده اند تا سن هفت سالگی، با مادر است. در این مورد هیچ فرقی بین دختر و پسر وجود ندارد. پس:

  • اگر دختر در زمان طلاق کمتر از 7 سال داشته باشد، حضانت او تا 7سالگی با مادر است.
  • اگر در زمان طلاق سن دختر بیش از 7 سال باشد حضانت با پدر است. ولی مستندا به ماده 1169 قانون مدنی در صورتی که بین زوجین در خصوص حضانت اختلاف نظر وجود داشته باشد بنا به نظر دادگاه و با توجه به مصلحت طفل حضانت تعیین می شود.

نکته ی بسیار مهم این است که دختر در سن 9 سالگی به سن بلوغ می رسد.  در این زمان او از مدار حضانت خارج شده و می تواند تصمیم بگیرد که با چه کسی زندگی کند. در طلاق توافقی هم همان گونه که توضیح دادیم، طرفین با توافق یکدیگر در مورد حضانت فرزندان تصمیم می گیرند.

جهت مطالعه بیشتر کلیک کنید: حضانت فرزند دختر

حضانت فرزندان

حضانت فرزند پسر بعد از طلاق با کیست؟

در مورد حضانت فرزندان پسر هم قاعده این است که:

  • حضانت فرزند پسر تا 7 سالگی با مادر است.
  • حضانت فرزند پسر بعد از 7 سالگی با پدر است. مستندا به ماده 1169 قانون مدنی ولی در صورتی که بین زوجین در خصوص حضانت اختلاف نظر وجود داشته باشد بنا به نظر دادگاه و با توجه به مصلحت طفل حضانت تعیین می شود.

نکته ی مهم این است که پسر در سن 15 سالگی به بلوغ می رسد. بنابراین در 15 سالگی از مدار حضانت خارج شده و می تواند در خصوص این که به کدام یک از والدین خود زندگی کند تصمیم بگیرد. در طلاق توافقی هم همان گونه که توضیح دادیم، طرفین با توافق یکدیگر در مورد حضانت تصمیم می گیرند.

جهت مطالعه بیشتر کلیک کنید: حضانت فرزند پسر

مصلحت طفل در تعیین وضعیت حضانت فرزندان

برای سپردن حضانت فرزندان به یکی از پدر و مادر، نکته ی بسیار مهم مصلحت بچه است. طبق ماده 45 قانون حمایت از خانواده، رعایت غبطه و صلاح طفل در کلیه تصمیمات دادگاه الزامی است. این امر به این مفهوم است که در نظر گرفتن مصلحت طفل از هر چیزی برای دادگاه مهم تر است.

ممکن است فرزند کمتر از 7 سال سن داشته باشد، اما زندگی کردن او با مادرش به صلاح او نباشد. مثلا مادر اعتیاد داشته باشد یا مسکن مناسبی برای نگهداری بچه نداشته باشد. بنابراین مصلحت کودک عامل بسیار مهمی در سپردن حضانت است، بدون اینکه حق اولویت پدر و مادر بر یکدیگر فراموش شود.

یا شرایطی را در نظر بگیرید که طفل به هفت سالگی رسیده است. در این شرایط قاعدتا حضانت فرزندان به پدر سپرده شود. اما اگر پدر شغلی داشته باشد که ساعات بسیاری در خانه نباشد، یا شغل او ماموریتی باشد، نمی تواند به خوبی از بچه مراقبت کند. بنابراین در این مورد هم دادگاه با توجه به مصلحت کودک ممکن است همچنان مادر را برای نگهداری بچه صالح بداند. 

زمان و روز ملاقات فرزند مشترک

در بحث حضانت فرزندان ، نگهداری فرزند به هر یک از پدر و مادر که سپرده شود، طرف دیگر حق دارد فرزند خود را ببیند و با او ملاقات داشته باشد. اگر طلاق پدر و مادر به صورت توافقی باشد، باید در مورد نحوه ی ملاقات با طفل هم تصمیم گیری کنند. زوجین به صورت های مختلف می توانند برای ملاقات توافق کنند. به طور مثال:

  • 24 ساعت در هفته از ظهر 5شنبه الی ظهر جمعه
  • 48 ساعت در هفته از بعد از ظهر 4شنبه ساعت 7 الی جمعه ساعت 7 عصر.
  • و……

در سایر موارد هم قاعدتا پدر و مادر باید در مورد نحوه، زمان و مکان ملاقات با بچه،  توافق کنند. اما اگر توافق آنها به صلاح بچه نباشد، دادگاه در خصوص واگذاری حضانت فرزندان به دیگری یا تعیین ناظر با پیش بینی حدود اختیارات او تصمیم گیری می کند. اگر پدر و مادر در مورد نحوه ی ملاقات با فرزند و زمان و مکان آن به توافق نرسند، دادگاه در این خصوص تصمیم می گیرد.

رابطه حضانت فرزندان و نفقه آنان

به طور کلی تامین مالی خانواده بر عهده ی مرد است  و مرد باید نفقه ی خانواده ی خود را بپردازد. بعد از طلاق، همچنان پرداخت نفقه ی فرزندان مشترک بر عهده ی پدر است. حتی در صورتی که حضانت فرزندان با مادر باشد، باز هم پدر وظیفه دارد نفقه ی کودک را بپردازد.

اگر زوجین در خصوص میزان نفقه به توافق برسند، ان میزان ملاک خواهد بود. ولی در صورت عدم توافق، نفقه ی طفل با توجه به سن، وضعیت و نیازهای روزمره ی او  توسط کارشناس دادگستری تعیین می شود. اگر در شروط ضمن عقد ازدواج آمده باشد که مادر در صورت عهده دار بودن حضانت طفل، پرداخت مخارج او را هم بر عهده دارد، به نظر می رسد وظیفه پدر بر پرداخت نفقه هم چنان باقی است. حال اگر پدر فوت کرده باشد، پدربزرگ وظیفه دارد نفقه ی نوه ی خود را بپردازد. حتی اگر نوه ی او با مادرش زندگی کند.

موارد سلب حضانت فرزندان کدام است؟

گاهی زندگی با یکی از پدر یا مادر باعث در خطر افتادن سلامت جسم یا روح کودک می شود. در واقع در شرایط زیر در بحث حضانت فرزندان دادگاه می تواند به تقاضای نزدیکان یا قیم کودک یا رئیس حوزه ی قضایی، در مورد حضانت فرزندان مجددا تصمیم بگیرد: اگر کسی که حضانت را بر عهده دارد؛

  • اعتیاد زیان آور به الکل، مواد مخدر و قمار داشته باشد.
  • به فساد اخلاقی یا فحشاء شهرت داشته باشد.
  • به بیماری روانی مبتلا باشد و پزشکی قانونی آن را تشخیص دهد.
  • از کودک سوء استفاده کند یا او را مجبور به ورود در مشاغلی مانند قاچاق، تکدی گری و … نماید.
  • خارج از حد متعارف کودک را کتک بزند.

آنچه گفتیم مصادیقی از مواردی است که سلامت کودک را به خطر می اندازد. اما رسیدگی دادگاه به این موارد محدود نیست. یعنی در غیر از آنچه گفتیم هم امکان دارد سلامت کودک در خطر باشد و دادگاه تغییر حضانت را ضروری بداند.

وضعیت حضانت فرزندان در صورت فوت هر یک از پدر و مادر

در صورت فوت هر یک از پدر و مادر، حضانت فرزندان بر عهده ی کسی که زنده است قرار می گیرد. در این مورد فرقی بین پدر و مادر نیست.  بر خلاف آنچه در سریال ها می بینیم اگر پدر فوت کند حضانت را به پدربزرگ قرار نمی گیرد و مادر عهده دار حضانت خواهد بود. حتی اگر مادر با دیگری ازدواج کرده باشد.

این موضوع در ماده ی 43 قانون حمایت خانواده هم مورد تائید قرار گرفته است. البته اگر اعطای حضانت به مادر به صلاح طفل نباشد، دادگاه حضانت فرزندان را به فردی صالح از نزدیکان او می سپارد. در صورت فوت مادر هم حضانت با پدر خواهد بود. مگر اینکه پدر صلاحیت نگهداری کودک را نداشته باشد.

شرط حضانت فرزندان در شروط ضمن عقد نکاح

در سند ازدواج طرفین می توانند اموری را که مورد نظرشان است شرط نمایند. یکی از این امور حضانت فرزند در زمان طلاق است. برخی حقوقدانان عقیده اند که شرطی که در زمان ازدواج در خصوص حضانت فرزند مورد توافق می گیرد، موثر نیست. زیرا در زمان ازدواج هنوز بچه ای وجود ندارد که بتوان در مورد حضانت فرزندان سخن گفت و تصمیم گرفت. اما برخی حقوقدانان شرط را موثر می دانند. از این جهت که نشان دهنده ی مبنای طرفین است. اما باید به یاد داشته باشم که حتی اگر شرط قابل اعتنا باشد، باز هم مصلحت طفل اهمیت بیشتری دارد.

مثلا ممکن است توافق شده باشد که حضانت فرزند تا سن بلوغ با مادر باشد. اما مادر معتاد باشد و سپردن حضانت طفل به او سلامت کودک را تهدید کند.

آنچه در ادامه می خوانید پاسخ به یکی از اساسی ترین سوالاتی است که در بحث حضانت فرزندان با آن رو به رو هستیم.

آیا کسی که حضانت طفل را بر عهده دارد می تواند او را از کشور خارج کند؟

مطابق ماده ی 42 قانون حمایت خانواده، کودک را نمی توان بدون رضایت مادر، ولی، قیم یا کسی که حضانت او را بر عهده دارد از محل اقامت مقرر بین طرفین یا محل اقامت قبل از وقوع طلاق به جایی دیگر فرستاد.

بنابراین هیچ یک از طرفین حق ندارند بچه را بدون رضایت دیگری از شهر محل اقامت یا کشور خارج کنند. در صورت عدم رضایت طرف دیگر، خروج بچه از کشور تنها با اجازه ی دادگاه میسر است. در واقع دادگاه با در نظر گرفتن مصلحت کودک و حق ملاقات افراد ذی نفع ممکن است اجازه ی خارج نمودن فرزند از کشور را بدهد. البته باید بدانید، در صورتی که دادگاه چنین اجازه ای بدهد، ذی نفع می تواند تقاضا کند که برای تضمین بازگرداندن طفل تامین مناسبی گرفته شود.

تغییر نام مذهبی

نمونه رای قطعی تغییر نام مذهبی ❤️【آپدیت به روز】⚖️

یکی از مطالبات حقوقی افراد از دادگاه ها، درخواست تغییر نام کوچک یا بزرگ می باشد. در این مقاله شما نمونه ی رای قطعی تغییر نام مذهبی از فاطمه به گلنار را مشاهده می فرمایید. به منظور مطالع بیشتر در این مقاله یک نمونه رای قطعی تغییر نام مذهبی نیز ارائه می شود. با ما همراه باشید.

جهت دسترسی به راه های ارتباطی با وکیل متخصص کلیک کنید: سرور ثانی نژاد وکیل پایه یک دادگستری

تغییر نام مذهبی

بهترین وکیل خانم در سعادت آباد اذعان می دارد که پیش از مطالعه رای تغییر نام مذهبی بهتر است با روش هایی که برای اخذ این رای پیش رو داریم آشنا شوید.  سرور ثانی نژاد وکیل پایه یک دادگستری اذعان می دارد که برای این امر از دو روش می توان اقدام نمود:

  • اداره ثبت احوال: اگر نام فرد جزء لیست نام های ممنوعه اداره ثبت احوال که به آن اشاره خواهیم نمود باشد، می تواند در سایت اداره ثبت احوال تقاضای تغییر نام نماید. به طور مثال اگر اسم شما مطابق با جنسیت شما نیست و یا اسم شما معنای خوبی ندارد با مراجعه به ثبت احوال می توانید نام خود را تغییر دهید.
  •  دادگاه: اگر نام شما ، جر نام های ممنوعه نیست، برای تغییر نام لازم است به دادگاه مراجعه نمایید. اگر نام فرد جزء اسامی ممنوع اداره ثبت احوال نباشد، باید دادخواست تغییر نام به دادگاه عمومی حقوقی دهد.

جهت مطالعه بیشتر کلیک کنید: تغییر نام در ثبت احوال

رای قطعی تغییر نام مذهبی

بهترین وکیل خانم در تهران خاطر نشان می شود که اگر با موضوعات تغییر نام سر و کار دارید، می توانید از سایر مقالات نیز دیدن فرمایید. تغییر نام زینب یا سایر اسامی مذهبی عناوینی است که با یک سرچ ساده می توانید به محتوای مرتبط با آنها دست یابید. نمونه رای تغییر نام مذهبی که در ادامه می خوانید، رایی مستند و واقعی می باشد. این رای توسط گروه وکلای آسا، مجموعه ای از برترین وکلای حقوقی و کیفری در تهران گردآوری شده است. در این پرونده با طرح صحیح دادخواست و دفاع مناسب رای بدوی مبنی بر تغییر نام از فاطمه به گلنار صادر شد. اداره ثبت احوال نسبت به این رأی اعتراض نمود که با ارائه ی لایحه ی قوی از سمت وکیل پرونده اعتراض اداره ثبت احوال رد و رأی قطعی شد.

به منظور مشاوره با وکلای مجموعه آسا تماس بگیرید: 02122350512 و 09124357415

نمونه رأی تغییر نام مذهبی

تدلیس در ازدواج

تدلیس در ازدواج ، نحوه اثبات【آپدیت جدید】⚖️

تدلیس در ازدواج اقدامی است که زن یا مرد یا شخص ثالثی انجام می‌دهد و موجب فریب در ازدواج می‌شود. در این نقاله می خواهیم یک بررسی کامل و جامع از این مورد را ارائه دهیم.

با گروه وکلا آسا همراه باشید.

بهترین وکیل در تهران توضیحات خود را اینگونه آغاز می کند که تدلیس در لغت به معنی فریب است. اگر زن یا مرد و یا شخص ثالثی موجب فریب در ازدواج شود طبق قانون جرم محسوب می شود و فریب دهنده مجازات خواهد شد.

تدلیس در ازدواج

تدلیس در نکاح عبارت از آن است که با اعمال متقلبانه نقص یا عیبی را که در یکی از زوجین هست، پنهان دارند یا او را دارای صفت کمالی معرفی کنند که فاقد آن است. این مورد می تواند انواعی را دارا باشد که در قسمت های بعدری به بررسی این انوع می پردازیم.

انواع تدلیس در ازدواج

انواع تدلیس در ازدواج می تواند به صور زیر واقع شود:

  • بیان کردن وجود یک صفت خاص در هر یک از طرفین قبل از عقد. مثلا مرد در خواستگاری عنوان کند که در شغل وکالت مشغول به کار می باشد. چنانچه زن بر این اساس با او ازدواج کند و پس از عقد متوجه شود که مرد وکیل نیست و او را فریب داده است.
  • عیوبی که مرد در حین عقد دارد و زن از آن اطلاعی ندارد. مانند: جنون ، خصاء (اختگی جنسی)، عنن (نوعی ناتوانی جنسی).
  • عیوبی که در زن وجود دارد و مرد از آن اطلاعی ندارد. مانند: جنون ، جذام (بیماری پوستی)، برص (نوعی بیماری پوستی)، نابینایی از هر دو چشم.

در صورت وجود داشتن هر یک از موارد بالا، برای طرف دیگر حق فسخ نکاح وجود دارد. موارد فوق برای مثال است و محدود به این موارد نیست و تشخیص این موضوع با قاضی است.

شرایط تحقق تدلیس در ازدواج

بهترین وکیل خانم در سعادت آباد که تخصص کافی را در امور مربوط به ازدواج و طلاق دارا می باشد، ذکر این نکته را الزامی می داند که برای تحقق تدلیس در ازدواج باید شرایط را بسنجید. وجود مواردی از قرار زیر برای تحقق این موضوع الزامی است:

  • موجب فریب طرف عقد گردد، یعنی مسلم باشد که اگر تدلیس انجام نمی شد طرف عقد حاضر به ازدواج نمیشد.
  • باید تدلیس در نکاح توسط طرف عقد صورت گرفته باشد.
  • متقلبانه بودن وسایلی که طرف عقد از آنها برای اغفال دیگری استفاده می کند.

جهت دسترسی به راه های ارتباطی با وکیل متخصص کلیک کنید: سرور ثانی نژاد وکیل پایه یک دادگستری

انواع تدلیس در ازدواج

راهکار پیگیری تدلیس در ازدواج چیست؟

دو راه کار برای تدلیس در ازدواج وجود دارد:

  • 1- دادخواست حقوقی: طرفی که دچار فریب شده است، می تواند تقاضای فسخ نکاح را بنماید. فسخ در ازدواج تشریفات طلاق را ندارد. فریب خورده می تواند به راحتی نکاح را فسخ کند.
  • 2- شکایت کیفری: فرد فریب خورده می‌تواند از طریق کیفری شکایت کند. مجازات ۶ ماه الی ۲ سال حبس برای آن در نظر گرفته می شود.

جهت مطالعه بیشتر کلیک کنید: فسخ نکاح

تقاضای فسخ نکاح در دادگاه به علت تدلیس در ازدواج

قانون مدنی به موضوع فسخ نکاح می پردازد. طبق ماده 1128 قانون مدنی در راستای بحث تدلیس در ازدواج می خوانیم: هرگاه در یکی از دو طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده، برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود، خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متبایناً بر آن واقع شده باشد.

در چنین حالتی برای فرد زیان دیده حق فسخ وجود دارد.

طرح دعوا برای تدلیس در ازدواج

دادخواست تدلیس در ازدواج باید به دادگاه خانواده هر شهرستان ارائه شود. در مورد فسخ نکاح به دو نحو می‌توان طرح دعوا کرد:

  • ابتدا به محض اطلاع از موجبات فسخ، خود ذینفع عقد را فسخ کند و به موجب اظهارنامه مراتب اعمال اراده خود را به طرف مقابل اطلاع دهد، سپس با تقدیم دادخواست به دادگاه، صدور حکم مبنی بر تایید فسخ را طلب کند. در این حالت از تاریخ اعمال اراده ذی‌نفع عقد فسخ‌شده محسوب می‌شود. حکم دادگاه تنها کاشف از این است که اعمال حق فسخ در تاریخ مذکور به درستی انجام شده است. بهترین وکیل خانم در تهران خاطر نشان می شود که توجه به این نکته ضروری است که در رویه قضایی، دادخواست به خواسته فسخ را می‌پذیرند و حکم به فسخ صادر می‌کنند.
  • بدون فسخ عقد با تقدیم دادخواست به دادگاه با برشماری موجبات فسخ نکاح، صدور حکم بر فسخ عقد را طلب کند.

در این صورت زمانی عقد فسخ می‌شود که رای دادگاه بر فسخ صادر می‌شود و فسخ قطعی شود. اما تا این زمان عقد معتبر و تاثیرگذار و حقوق و تکالیف زوجین نسبت به هم پابرجاست.

به منظور مشاوره با وکلای مجموعه آسا تماس بگیرید: 02122350512 و 09124357415

تکلیف مهریه در صورت فسخ نکاح به دلیل تدلیس در ازدواج

هرگاه  عقد نکاح قبل از نزدیکی به جهتی مانند تدلیس در ازدواج فسخ شود، زن حق مطالبه مهر ندارد، مگر در صورتی که موجب فسخ عنن ( عیب از جانب مرد ) باشد که در این صورت با وجود فسخ نکاح، زن مستحق نصف مهر است.

در مواردی که فسخ نکاح بعد از انجام نزدیکی باشد زن مستحق مهریه می باشد. در مورد نفقه تا زمانی که نکاح فسخ نشده مرد هم چنان مکلف به پرداخت نفقه می باشد.

شکایت کیفری به دلیل تدلیس در ازدواج

در مورد طرح شکایت کیفری به دلیل تدلیس در ازدواج بهترین وکیل کیفری در سعادت آباد اذعان یم دارد که طبق ماده 647 قانون مجازات اسلامی: چنانچه هر یک از زوجین قبل از عقد ، طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص، تجرد و امثال آن تدلیس دهد و عقد بر مبنای هر یک از آنها واقع شود، مرتکب به حبس تعزیری از 6 ماه تا دو سال محکوم می‌شود. دو مورد زیر را همواره به خاطر بسپارید:

  • مصادیق ذکر شده برای امور واهی در این ماده جنبه تمثیلی دارد. به عبارتی هر امری که موجب فریب دیگری شود حتی اگر از موارد موارد مذکور در این ماده نباشد را شامل می شود. لذا عرف در این مورد تشخیص دهنده می باشد. مانند اینکه فردی بر خلاف واقع خود را دارای ثروت و مقام بالا معرفی نماید.
  • اعمال مجازات مذکور در این ماده زمانی ممکن خواهد بود که عمل فریب در ازدواج توسط زوج یا زوجه صورت بگیرد و زوج یا زوجه امری خلاف واقع و حقیقت را که وجود و واقعیت ندارد را صراحتا اعلام نماید که وجود دارد.

ضمانت اجرای  تدلیس در ازدواج

در این بخش به ضمانت قانونی اشاره می کنیم که قانون برای افراد در نظر دارد. این ضمانت موجب می شود تا از تضییع حقوق افراد تا حد زیادی جلوگیری به عمل ـید. یا به عبارتی برای آنها به ترتیبی جبران خسارت گردد. هرگاه فسخ ناشی از تدلیس در ازدواج باشد، فردی که فریب می خورد می‌تواند طبق قواعد مسئولیت مدنی از طرف مقابل مطالبه خسارت کند. اعم از اینکه فریب دهنده یکی از زوجین یا شخص ثالث باشد. یا همسر فریب خورده از حق فسخ استفاده کند یا نه. جهت دسترسی به راه های ارتباطی با وکیل متخصص کلیک کنید: سرور ثانی نژاد وکیل پایه یک دادگستری

خسارت احتمالی چیست؟

خسارت احتمالی چیست؟ (تامین خواسته)【آپدیت جدید】⚖️

از زمانی که یک دعوا طرح می شود تا زمانی که به نتیجه برسد معمولا مدت زمان طولانی سپری می شود. در خلال این مدت ممکن است خوانده ی دعوا اعمالی انجام دهد که مانع از رسیدن خواهان به حق قانونی خود شود. مثلا اموال خود را به دیگران منتقل نماید و … . در این زمان سخن از نهادی به نام تامین خواسته و یا خسارت احتمالی به میان می آید.  برای گرفتن قرار تامین خواسته گاهی نیاز به پرداخت مبلغی به عنوان خسارت احتمالی است. در اینجا ابتدا به طور مختصر تامین خواسته را توضیح می دهیم و سپس به بحث در ارتباط با خسارت احتمالی می پردازیم.

با گروه وکلای آسا همراه باشید.

تامین خواسته چیست؟

معنی تامین در لغت : به معنای ایمن کردن، حفظ کردن است.

معنی تامین در اصطلاح حقوقی : در اصطلاح منظور از تامین خواسته در امنیت قرار دادن خواسته است.

بهترین وکیل در تهران در توضیح آنچه در بالا گفتیم اذعان می دارد این معانی یعنی از همان ابتدا خواهان با قرار تامین خواسته و خسارت احتمالی و اجرای آن می تواند خواسته ی دعوا را توقیف نماید و در امنیت قرار دهد. با انجام این کار خوانده نمی توان مال را به دیگری منتقل نماید یا آن را جا به جا یا مخفی نماید. همچنین انجام این کار این مزیت را دارد که مال از دسترس سایر طلبکاران خوانده خارج می شود. 

تامین خواسته در قانون آیین دادرسی مدنی

با توجه به ماده 108 قانون آیین دادرسی مدنی، خواهان می تواند پیش از تقدیم دادخواست، ضمن دادخواست اصلی یا در جریان دعوا تا قبل از صدور حکم قطعی، تقاضای صدور قرار تامین خواسته و خسارت احتمالی نماید. بهترین وکیل خانم در تهران به این نکته اشاره می کند که تنها در چهار مورد قرار تامین خواسته صادر می شود:

  • دعوا مستند به سند رسمی باشد.
  • خواسته در معرض تضییع یا تفریط باشد.
  • در مواردی از قبیل اوراق تجاری واخواستی که به ‌موجب قانون، دادگاه مکلف به قبول درخواست تأمین باشد.
  • خواهان، خساراتی را که ممکن است به ‌طرف مقابل وارد آید نقدا به ‌صندوق دادگستری بپردازد.

جهت دسترسی به راه های ارتباطی با وکیل متخصص کلیک کنید: سرور ثانی نژاد وکیل پایه یک دادگستری

خسارت احتمالی چیست؟

همان طور که در بخش قبل دیدیم در سه بند اول ماده ی 108 قانون آیین دادرسی مدنی، دادگاه مکلف است بدون دریافت تامین از خواهان، به تقاضای او قرار تامین خواسته را صادر نماید.  اما در بند آخر، خواهان باید مبلغی را به عنوان خسارت احتمالی به حساب صندوق دادگستری واریز نماید تا بتواند قرار تامین خواسته بگیرد.

در واقع بدین گونه است که تا خواهان این مبلغ را نپردازد، دادگاه قرار تامین خواسته صادر نمی کند. در واقع مسئله این است که ممکن است با اجرای قرار تامین خواسته و توقیف مال خوانده، به او خسارت وارد شود و اصلا خواهان در دعوا حقی نداشته باشد.  به این ترتیب برای صدور قرار قرار تامین خواسته از خواهان تامین گرفته می شود تا چنانچه از اجرای قرار تامین خواسته به خوانده خسارتی وارد شد، محلی برای جبران خسارت وجود داشته باشد.

به منظور مشاوره با وکلای مجموعه آسا تماس بگیرید: 02122350512 و 09124357415

خسارت احتمالی در تامین خواسته

علت دریافت خسارت احتمالی چیست؟

بهترین وکیل کیفری در سعادت آباد در پاسخ به این سوال پر تکرار اذعان می دارد که خسارت احتمالی از این جهت دریافت می شود که ممکن است از اجرای قرار تامین خواسته به خوانده خسارت وارد شود. در حالی که خواهان واقعا صاحب حق نباشد. بنابراین از محل این تامین می توان خسارات وارد شده به خوانده را جبران کرد. در این مورد تامینی که از خوانده گرفته می شود به صورت وجه نقد خواهد بود.

میزان خسارت احتمالی چقدر است؟

مبلغ تامین با نظر دادگاه تعیین می شود و معمولا 10 تا 20 درصد ارزش خواسته است. البته ممکن است به میزان کمتر یا بیشتر تعیین شود. این مقدار کاملا به نظر شعبه دادگاه بستگی دارد. اما برای پرداخت مبلغ خسارت احتمالی، قانون مدتی را مشخص نکرده است. با این حال دادگاه علاوه بر میزان تامین، مدت پرداخت آن را نیز مشخص می نماید. این مدت معمولا به صورت 10 روزه تعیین می شود.

نحوه مطالبه خسارت احتمالی

با توجه به ماده ی 120 قانون آیین دادرسی مدنی در راستای مطالبه خسارت احتمالی می خوانیم:

«درصورتی که قرار تأمین اجرا گردد. خواهان به‌ موجب رأی قطعی محکوم به بطلان دعوا شود. یا حقی برای او به اثبات نرسد. خوانده حق دارد ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ حکم قطعی، خسارتی را که از قرار تأمین به‌ او وارد می شود با تسلیم دلایل به دادگاه صادر کننده قرار،‌ مطالبه کند. مطالبه خسارت در این مورد بدون رعایت تشریفات آیین‌ دادرسی مدنی و پرداخت هزینه دادرسی صورت می‌ گیرد. مفاد تقاضا به‌ طرف ابلاغ ‌می ‌شود تا چنانچه دفاعی داشته باشد ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ با دلایل آن را عنوان نماید. دادگاه در وقت فوق ‌العاده به ‌دلایل طرفین رسیدگی و رأی ‌مقتضی صادر می‌ نماید. این رأی قطعی است. در صورتی که خوانده در مهلت مقرر مطالبه خسارت ننماید وجهی که بابت خسارت احتمالی سپرده شده ‌به درخواست خواهان به او مسترد می ‌شود.»

طرح اعسار از خسارت احتمالی

خواهان نمی تواند برای عدم پرداخت  خسارت احتمالی یا قرار تامین خواسته، از نهاد اعسار استفاده نماید. نهاد اعسار تنها در خصوص هزینه دادرسی و محکوم به به کمک افراد می آید. 

جهت مطالعه بیشتر کلیک کنید: اعسار از پرداخت هزینه دادرسی

خسارت احتمالی در تامین خواسته

در مواردی که دعوای خواهان مستند به سند رسمی نیست. یا خواسته در معرض تضییع و تفریط قرار ندارد. یا موضوع دعوا اوراق تجاری واخواستی نمی باشد. خواهان برای قرار تامین خواسته و توقیف مال باید خسارت احتمالی را به صندوق دادگستری بپردازد.

خسارت احتمالی در دستور موقت

در اموری که تعیین تکلیف آنها فوریت دارد، خواهان می تواند پیش از تقدیم دادخواست، ضمن دادخواست یا در جریان رسیدگی تقاضای صدور دستور موقت نماید. در واقع در برخی موارد دادرسی فوری انجام می شود تا از ورود خسارت بیشتر به خواهان جلوگیری شود. مثلا خواهان تقاضای صدور دستور موقت مبنی بر منع نقل و انتقال ملک را می نماید. یا دستور موقتی مبنی بر توقف عملیات اجرایی می گیرد. این اقدام برای آن انجام می شود که اگر نتیجه ی دعوا به نفع خواهان شد، به او ضرر وارد نشده باشد.

برای دستور موقت هم باید از خواهان تامین یا خسارت احتمالی بگیرند. تا چنانچه از اجرای دستور موقت به خوانده خسارتی وارد شد، جبران خسارت او ممکن باشد. مطابق ماده ی 319 قانون آیین دادرسی مدنی:

« دادگاه مکلف است برای جبران خسارت احتمالی که از دستور موقت حاصل می‌ شود از خواهان تأمین مناسبی اخذ نماید. در این‌ صورت‌ صدور دستور موقت منوط به سپردن تأمین می‌ باشد.»

البته بر خلاف تامین خواسته، تامین در دستور موقت می تواند مالی غیر از وجه نقد باشد. به این ترتیب ممکن است خواهان مالی از اموال خود مانند خانه را به عنوان تامن بسپارد. البته معمولا دادگاه ها تامین را از نوع وجه نقد تعیین می کنند.

خسارت احتمالی در تامین خواسته چک

آیا برای تامین خواسته چک خسارت احتمالی لازم است؟ بهترین وکیل خانم در سعادت آباد بر این نظر است که برای پاسخ به این سوال دو فرض را باید بررسی نماییم:

  • مطالبه چک به عنوان یک سند تجاری: زمانی که شما قصد دارید چک را به عنوان یک سند تجاری مطالبه کنید و از مزایای خاصی که قانونگذار برای آن در نظر گرفته، مانند قابلیت شکایت کیفری، تامین خواسته بدون سپردن تامین و …، باید چک را ابتدا به بانک ارائه نمایید. چنانچه در حساب صادر کننده وجهی نباشد. یا وجه موجود کافی نباشد. بانک چک را برگشت می زند. گواهی عدم پرداخت صادر می کند. صدور این گواهی به منزله ی اعتراض عدم تادیه است و به شما این امکان را می دهد تا با لحاظ سایر شرایط از مزایای خاص چک استفاده نمایید. به این ترتیب با توجه به بند 3 ماده ی 108 قانون آیین دادرسی مدنی، شما می توانید بدون سپردن خسارت احتمالی یا تامین، تقاضای صدور قرار تامین خواسته نمایید. 
  • مطالبه ی چک به عنوان یک سند مدنی: ممکن است شما به هر دلیلی نخواهید چک صادر کننده را برگشت بزنید. در این صورت شما باز هم می توانید وجه چک را مطالبه نمایید. اما با توجه به اینکه گواهی عدم پرداخت ندارید چک یک سند مدنی محسوب می شود و شما دیگر نمی توانید از مزایای خاص آن، از جمله قرار تامین خواسته بدون سپردن تامین، استفاده نمایید. به این ترتیب چک شما مانند یک برگ رسید است که با آن می توانید طلب خود را مطالبه کنید. حال در چنین دعوایی اگر قصد داشته باشید قرار تامین خواسته بگیرید، با توجه به اینکه گواهی عدم پرداخت ندارید باید مبلغی را به عنوان خسارت احتمالی به حساب صندوق دادگستری بپردازید.

پیشنهاد ما: مطالعه ی مطالب مطالبه ی وجه چک

تامین خواسته سفته بدون خسارت احتمالی

سفته نیز از جمله اسناد تجاری است. برای مطالبه ی سفته نیز از دو روش می توان اقدام کرد:

  • با واخواست نمودن سفته، سفته را به عنوان یک سند تجاری مطالبه نمایید و از مزایای خاص اسناد تجاری استفاده نمایید. به این ترتیب می توانید تقاضای صدور قرار تامین خواسته بدون پرداخت خسارت احتمالی نمایید.
  • سفته را واخواست نکنید و آن را به عنوان یک سند مدنی مطالبه کنید. در این صورت نمی توانید از مزایای اسناد تجاری استفاده نمایید و برای قرار تامین خواسته باید مبلغی را به عنوان خسارت احتمالی بپردازید.

پیشنهاد ما مطالعه ی مطلب سفته و نحوه مطالبه آن

دعوا-اعسار-از-پرداخت-هزینه-دادرسی

اعسار از پرداخت هزینه دادرسی بررسی جامع و کامل

”دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هر کس می تواند به منظور دادخواهی به دادگاه های صالح رجوع نماید.” بنابراین حق دادخواهی برای افراد جامعه به رسمیت شناخته شده است، اما رجوع به دادگاه نیازمند طی تشریفاتی است که ممکن است مردم را از ورود به فرآیند دادرسی منصرف نماید. یکی از این تشریفات، پرداخت هزینه دادرسی است که هنگام تقدیم دادخواست از خواهان دریافت می شود. خوشبختانه قانونگذار با در نظر گرفتن نهاد اعسار، امکان طرح دعوا برای افراد فاقد توانایی مالی را فراهم نموده است. البته استفاده از این امکان قانونی نیازمند رعایت شرایطی است که تحت عنوان اعسار از پرداخت هزینه دادرسی در این مقاله مورد بررسی قرار می دهیم. 

با گروه وکلای آسا در این مطلب همراه باشید.

اعسار یعنی چه؟

قبل اط شروع بررسی اعسار از پرداخت هزینه دادرسی به بررسی ماهیت اعسار در قانون می پردازیم. یکی از نهادهای کارآمد، نهاد اعسار است. اعسار در لغت به معنای تنگدستی و نیازمندی است. اما در اصطلاح یعنی شخصی به واسطه ی نداشتن مال یا در دسترس نبودن اموال خود توان پرداخت هزینه دادرسی یا محکومٌ به را نداشته باشد.

به کسی که در حالت اعسار قرار دارد، معسر گفته می شود. امروزه بسیاری از افراد در موضوع دعاوی مالی و محکومیت های مالی سعی در اثبات اعسار خود و استفاده از امتیازات خاص این نهاد دارند

انواع اعسار

اعسار از پرداخت هزینه دادرسی از انواع اصلی اعسار است؟ باید بدانید که اعسار بر سه نوع زیر است:

  • اعسار از پرداخت هزینه دادرسی
  • اعسار از پرداخت محکوم به 
  • اعسار در مقابل اجرائیه ثبتی

در این مطلب ما تنها اعسار از پرداخت هزینه دادرسی را مورد بررسی قرار می دهیم. توصیه ما به شما این است که مطلب افلاس، اعسار، ورشکستگی را نیز مطالعه نمایید.

مطابق قانون آیین دادرسی مدنی، هزینه دادرسی عبارت است از:

  1. هزینه برگ هایی که به دادگاه تقدیم می شود.
  2. هزینه قرارها و احکام دادگاه.

علاوه بر دو مورد فوق، برای هر خدمت قضایی هزینه ای وجود دارد که آن هم هزینه دادرسی محسوب می شود.

اعسار از پرداخت هزینه دادرسی

حال برخی از افراد به دلیل عدم تمکن مالی یا دسترسی نداشتن به اموال خود، به طور موقتی نمی ‌توانند هزینه دادرسی را بپردازند. به همین جهت قانون به این افراد اجازه داده است که با طرح دعوایی به عنوان اعسار از پرداخت هرینه دادرسی بتوانند به صورت موقت بدون پرداخت هزینه دادرسی، دادخواهی کنند. ادعای اعسار از پرداخت هزینه دادرسی، می تواند ضمن دادخواست اصلی مطرح شود و یا به صورت جداگانه طی دادخواستی دیگر مطرح شود.

ماده ی 405 قانون آیین دادرسی مدنی بیان می نماید: «معسر از هزینه دادرسی کسی است که به واسطه عدم کفایت دارایی یا عدم دسترسی به مال خود، ب طور موقت قادر به تادیه آن نیست.»

طرح دعوای اعسار از هزینه دادرسی

ادعای اعسار از پرداخت هزینه دادرسی ممکن است ضمن دادخواست اصلی مطرح شود. مثلا محسن ضمن دادخواستی که برای مطالبه ی وجه به مبلغ 50 میلیون تومان تقدیم می کند، اعسار خود را نیز ، که معادل سه و نیم درصد ارزش خواسته است، مطرح نماید. راه دوم این است که ادعای اعسار به موجب دادخواست جداگانه مطرح گردد.

لازم به ذکر است رسیدگی به دعوای اعسار با دادگاهی است که صلاحیت رسیدگی نخستین به دعوای اصلی را دارد یا ابتدا به آن رسیدگی نموده است؛ یعنی در مثال بالا همان دادگاهی که به موضوع مطالبه ی وجه رسیدگی می نماید، به ادعای اعسار خواهان نیز رسیدگی خواهد نمود. ادعای اعسار از هزینه دادرسی مرحله ی تجدیدنظر و فرجام  نیز قابل طرح است و رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاهی است که رای مورد درخواست تجدید نظر یا فرجام را صادر نموده است.

دعوا اعسار از پرداخت هزینه دادرسی

چه کسانی نمی توانند ادعای اعسار از پرداخت دادرسی را مطرح نمایند؟

در اعسار یا اعسار از پرداخت هزینه دادرسی چه کسانی محق نیستند؟ در پاسخ باید بگوییم که مطابق ماده 512 قانون آیین دادرسی مدنی، از تاجر دادخواست اعسار پذیرفته نمی شود. تاجری که مدعی است نمی تواند هزینه دادرسی را بپردازد، باید با توجه به قانون تجارت دادخواست ورشکستگی دهد. با توجه به قانون تجارت، تاجر کسی است که شغل معمولی خود را معاملات تجارتی قرار بدهد. بنابراین تاجر می تواند شخص حقیقی یا حقوقی مانند شرکت ها باشد. بر همین اساس زمانی که یک شرکت خواهان دعوا باشد، نمی تواند ادعای اعسار از پرداخت هزینه دادرسی را مطرح نمایند و باید اعلام ورشکستگی نماید.

شرایط شهود اعسار از پرداخت هزینه دادرسی

 خواهان باید برای اثبات اعسار از پرداخت هزینه دادرسی خود دلیل ارائه دهد. غالبا برای اثبات این امر، به شهادت شهود استناد می کنند. اگر دلیل اعسار شهادت شهود باشد، باید شهادت کتبی حداقل دو نفر از اشخاصی که از وضعیت مالی و وضع زندگی مدعی اعسار مطلع می باشند به دادخواست ضمیمه شود. در شهادت نامه موارد زیر حتما باید قید شود:

  • مشخصات مدعی اعسار (نام،نام خانوادگی،کد ملی)
  • شغل معسر (می توان عنوان بیکار نیز قید کرد)
  • وسیله امرار معاش
  • عدم تمکن مالی او برای پرداخت هزینه دادرسی با تعیین مبلغ هزینه دادرسی
  • منشاء اطلاعات شهود (مثلا دوستی، همکاری ، فامیلی و …)
  • مشخصات شهود و اقامتگاه آنها

 توجه داشته باشید ممکن است دادگاه حضور شهود را در جلسه دادرسی لازم بداند. در این صورت به مدعی  اخطار می شود در روز مقرر شهود خود را حاضر نماید. برای اطلاع از شرایط شاهد برای ادای شهادت، می توانید به مطلبی با همین عنوان در سایت ما مراجعه نمایید.

نتیجه دعوی اعسار از پرداخت هزینه دادرسی

در صورت پذیرش اعسار از پرداخت هزینه دادرسی خواهان از پرداخت هزینه، او می تواند در تمام مراحل مربوط به همان دعوا از معافیت خود استفاده نماید. در صورتی که مدعی اعسار در دعوا پیروز شود و از حالت اعسار خارج گردد، هزینه دادرسی از او دریافت خواهد شد. همچنین اگر معسر توان مالی پرداخت تمام یا بخشی از هزینه دادرسی را پیدا کند، ملزم به پرداخت آن خواهد بود. همچنین ممکن است دادگاه با در نظر گرفتن وضع زندگی او، مقدار و مدت پرداخت هزینه دادرسی را تعیین نماید. در واقع اثبات اعسار برای معسر مزایای زیر را ایجاد می کند:

  • معافیت موقت از تادیه تمام یا قسمتی از هزینه دادرسی در مورد دعوایی که برای معافیت از هزینه ی آن ادعای اعسار شده است.
  • حق داشتن وکیل معاضدتی و معافیت موقت از پرداخت حق الوکاله. 

اعسار از پرداخت هزینه دادرسی مهریه

در حال حاضر برای وصول مهریه ابتدا باید به اداره ی اجرای ثبت مراجعه شود. روند وصول مهریه را برای شما به طور کامل در مطلب «مهریه و نحوه ی مطالبه آن» توضیح داده ایم.

زمانی که زوجه از طریق اجرای ثبت موفق به وصول مهریه خود نشود، باید با ارائه ی دادخواستی از دادگاه خانواده تقاضای محکومیت شوهر به پرداخت مهریه را نماید. اما برای این تقاضای زن باید سه و نیم درصد ارزش خواسته یعنی میزان مهریه مورد مطالبه خود را به عنوان هزینه دادرسی بپردازد. در حال حاضر با وجود قیمت سر سام آور سکه، سه و نیم درصد ارزش خواسته خود مبلغ گزافی است که غالبا توان پرداخت آن را ندارند. بنابراین زوجه ای که توان پرداخت این مبلغ را ندارد می تواند با رعایت هر آنچه تا کنون گفتیم، ادعای اعسار از پرداخت هزینه دادرسی را مطرح نماید و با اثبات آن از این بار سنگین مالی به طور موقت رها شود.

جهت مشاوره با وکیل خانواده با ما تماس بگیرید.22350512

 

تفاوت وکلای کانون با وکلای مرکز مشاوران

تفاوت وکلای کانون با وکلای مرکز مشاوران

سوالی که ذهن اکثر داوطلبان وکالت و همچنین موکلین را ممکن است درگیر کند،  این است که چه فرق و تفاوت بین وکلای کانون وکلای دادگستری و مرکز مشاوران قوه قضاییه وجود دارد؟

با گروه وکلا آسا همراه باشید تا با بررسی تفاوت این دو حوزه ابهامات شما را برطرف کنیم.

 

 

شباهت وکلای کانون وکلا و مرکز مشاوران

 

در این خصوص باید گفت برای شرکت درآزمون وکالت در  هر دو این نهاده لازم است لیسانس حقوق داشته باشید. در هر دو نهاد  پس از قبولی در آزمون کارآموزی وکالت و طی دوره کار آموزی، پروانه پایه یک وکالت اعطا میگردد. این دو پروانه از نظر ارزش قانونی ، هیچ فرقی باهم ندارند و ازنظر دایره کار کاملا شبیه به هم می باشند.

 

 اما چه چیز این دو حوزه را از یکدیگر مجزا میکند؟

در این خصوص باید گفت که :

نحوه کار آموزی، مدت کار آموزی و نحوه اخذ پروانه پایه یک، نحوه جذب و …. از تفاوت های فعالیت این مرکز می باشد.

 

در ادامه با ما همراه باشید.

 

 

تفاوت های وکلای کانون و وکلای مرکز مشاوران

 

 

 

تفاوت وکلای کانون وکلا و وکلای مرکز مشاوران در نحوه کار آموزی

  • در کانون وکلا داوطلبان پس از قبولی در آزمون تستی کارآموزی ( که شبیه به کنکور است )و قبولی در آن ،  پس از سیر مراحل اداری، وارد دوره ی 18 ماهه ی کارآموزی می شوند که درطول دوره حق اخذ پرونده های حقوقی را با توجه به معیار مشخص دارند. در واقع این افراد می توانند فعالیت کنند و ازاین راه درآمد داشته باشند.

 

  • داوطلبان مرکز مشاوران قوه قضاییه ، پس از قبولی در آزمون تستی وارد مرحله مصاحبه حضوری می شوند و پس از گذر از مرحله ی مصاحبه حضوری ، تحقیقات وارد دوره ی کار آموزی شده که در مدت کار آموزی حق فعالیت کاری در این زمینه را تا قبل از آزمون سال 98 نداشتند و صرفا باید به کار آموزی می پرداختند.

بعد از گذر از مرحله ی کارآموزی ، پروانه ی پایه دو اخذ می کردند و بعد از دوسال می توانستند پروانه پایه یک اخد کنند.

 

نکته:اما درسال 98 این موضوع ( نحوه اخذ پروانه پایه یک وکالت در مرکز مشاوران قوه قضاییه )با تغییرات قابل توجهی روبرو شده است.

 

 

تفاوت وکلای کانون وکلا و وکلای مرکز مشاوران در نحوه جذب

  • در کانون وکلا متقاضیان شرکت کننده در آزمون مربوط به کانون وکلا برای مصاحبه دعوت نمی شوند، و تنها بعد از طی دوره ۱۸ ماهه کارآموزی، آزمون دیگری به نام اختبار از آنها گرفته می شود.

پذیرفته شدگان کانون وکلا که وارد این دوره ۱۸ ماهه کارآموزی می شوند، در طول این دوره می توانند پروانه وکالت خود را اخذ کرده و در پرونده های خاصی با توجه به معیار مشخصی نفوذ و از موکل خود دفاع کنند.

 

  •  در مرکز مشاوران متقاضیان پذیرفته شده که موفق به کسب حد نصاب های لازم برای پذیرش اولیه در آزمون مرکز مشاوران، شده اند، جهت تکمیل و اتمام فرآیند جذب، به مصاحبه عملی دعوت می شوند.

در گذشته وکلای مرکز مشاوران در حین دوره کارآموزی مجاز به اخذ پرونده نبودند و این وکلا بعد از گذراندن دوره کارآموزی خود مجاز به اخذ پروانه وکالت پایه دوم بودند . این امر از سال ۹۸ تغییر کرده و این وکلا نیز می توانند در دوران کارآموزی پرونده اخذ نمایند.

 

 

 

وظایف کار آموزان کانون وکلا و مرکز مشاوران و اخذ پروانه پایه یک

 

وظایف کارآموزان کانون وکلا دادگستری

در دوران کارآموزی وکالت وظایفی به کاراموزان سپرده می شود که موظف هستند این وظایف را انجام دهند.

افراد دارای معرفی نامه دوره کارآموزی در کانون وکلا، موظف اند حداکثر ظرف مدت ۱۰ روز خود را به مسئول مربوطه در این نهاد معرفی کرده و برای اجرا و انجام تکالیف خود در دوره ۱۸ ماهه مذکور خود را آماده سازد.

 

در این دوره شرح وظایف آن ها به صورت زیر می باشد:

1-انجام وظایف محوله از سوی کانون وکلا، هم چون کار در دادسرا، شعبه معاضدت، دادگاه و…

2-گذراندن دوره کار با رایانه در صورت نیاز به تشخیص کانون و ارائه گواهی مورد نیاز به کانون زیر نظر آموزشگاه های مورد تایید کانون.

3-مطالعه دقیق قوانین و متون حقوقی انجام کارهای پرونده های مربوط به کارآموزی، زیر نظر و راهنمایی وکیل سرپرست و تسلیم گزارش به وی جهت پیگیری وضعیت کارآموز.

 

تبصره ۱:

  • کارآموز باید کلیه امور وکالتی را که خود پذیرفته است یا توسط وکیل سرپرست به وی ارجاع داده شده است، مانند تنظیم وکالت نامه، دادخواست، شکواییه، لایحه و غیره با نظارت وکیل سرپرست به اتمام برساند، به گونه ای که در هر مورد رسیدگی به امور وکالتی کارآموز به وسیله وکیل سرپرست و مقامات کانون به سهولت امکان پذیر باشد.

 

تبصره ۲:

  • تاسیس هرگونه دفتر یا موسسه، منفردا یا متفقا با کارآموزان دیگر و وکلا برای کارآموز ممنوع بوده و مکلف است در دفتر وکیل سرپرست حاضر شود. تخطی از این امر تخلف انتظامی محسوب می شود و پیگردهای قانونی به همراه خواهد داشت.

 

4-کارآموز موظف است تا گزارش عملکرد خود در جلسات مختلف دادگاه، کارگاه های آموزشی، و دفتر وکیل سرپرست، را در هر دوره سه ماهه به سرپرست ارائه دهد و از وی تقاضا داشته باشد تا نظر خود را ظرف مدت یک هفته به کمیسیون نظارت ارجاع دهد.

 

5-توجه داشته باشید که غیبت در بیش از یک پنجم (۲۰ درصد)، جلسات سخرانی، کارگاه های آموزشی و یا امور محول شده، نقصان کارآموز به شمار خواهد آمد و می تواند در روند کسب پروانه وکالت تاثیر منفی بگذارد. به علاوه غیبت در بیش از نیمی از موارد مذکور منجر به تجدید دوره برای وی خواهد شد.

 

6-حضور کارآموز در حداقل دو جلسه دادرسی مدنی و کیفری دادگاه ها در ماه الزامیست. تهیه گزارش از این جلسات نیز برای تهیه گزارش دوره ای اهمیت فراوانی خواهد داشت.

 

7-کارآموز باید حداقل بعد از گذشت ۳ماه از شروع دوره، ۷ عنوان کار تحقیقی به کمیسیون پیشنهاد کند. که در جلسات ایراد سخنرانی کارآموزان مطرح می گردد. برای داشتن آموزش بهتر، کارآموز باید در صورت امکان در جلسات مختلف محاکم با موضوعات متنوع شرکت داشته باشد و از تهیه گزارش با موضوعات تکراری و مشابه خودداری کند.

 

  • بعد از انجام امور محوله و تهیه تمام گزارشات برای تسلیم به کمیسیون بررسی، در صورت تایید موارد محوله و عدم نیاز به تمدید و یا تجدید دوره، داوطلب موظف است خود را برای آزمون نهایی با نام آزمون اختبار آماده سازد و بعد از قبولی و اجرای مراسم تحلیف و سوگند، موفق به کسب پروانه وکالت پایه ۱ خود شود.

 

 

وظایف کارآموزان مرکز مشاوران

طبق ماده ۲۵ آیین نامه اجرایی ماده ۱۸۷ مشاوران حقوقی، پس از اخذ پروانه وکالت خود به مدت ۲ سال مشاور حقوقي و وكيل پايه ۲ محسوب مي‌شوند.

و تنها حق شرکت در محاکم كيفري كه به جرايم «تعزيري مستوجب حبس كمتر از ۱۰ سال و شلاق و جزاي نقدي و اقدامات تأميني و بازدارنده» رسيدگي مي‌كنند و نيز در محاكم حقوقی كه به دعاوي با خواسته كمتر از پانصد ميليون ريال يا خواسته غير مالي مگر در دعاوي مربوط به اختلاف در اصل نكاح اصل طلاق، اثبات و نفي نسب رسيدگي مي‌كنند را دارند.

 

وظایف کارآموزان مرکز وکلا قوه قضائیه

  1. کارآموزی و وکالت زیر نظر وکیل سرپرست
  2. تهیه گزارش از پرونده های حقوقی یا کیفری به تعداد بیست فقره
  3. حضور در دوره های آموزشی کاربردی به مدت دو ماه
  4. شرکت در جلسات دادگاه های کیفری و حقوقی، چهار جلسه در هر ماه (به مدت 18 ماه) با معرفی مرکز
  5. ارائه مقاله و کارهای تحقیقی درباره موضوعات حقوقی (مدنی یا کیفری) تعیین شده از سوی مرکز
  6. حضور در سخنرانی ها و همایش های علمی برگزار شده توسط مرکز یا هیات مدیره های استانی

 

 

 

شرایط ثبت نام شرکت در  آزمون وکالت کانون وکلا دادگستری چیست؟

  1. تابعیت ایرانی
  2. مدرک کارشناسی حقوق، فقه و حقوق، فقه و مبانی حقوقی و معادل آن از دروس حوزوی و دانشگاهی با تایید مرجع صالح
  3. داوطلبانی که مدرک کارشناسی ناپیوسته حقوق داشته باشند باید دروس دوره کارشناسی را در مقطع کاردانی گذرانده باشند.
  4. در زمان ثبت نام سن آن ها از چهل سال تمام در حوزه قضایی استان تهران و از پنجاه سال تمام در سایر حوزها بیشتر نباشد.

 

 

شرایط ثبت نام  شرکت در آزمون های مرکز مشاوران قوه قضاییه چیست؟

  1. تابعیت دولت جمهوری اسلامی ایران؛
  2.  داشتن حداقل ۲۴ سال تمام شمسی برای وکلا، مشاوران حقوقی و کارشناسان رسمی در زمان صدور پروانه مشاوره حقوقی و وکالت و کارشـناسی و حداکثر ۶۵ سال تمام شمسی بـرای مشاوران حقوقی و وکلا؛
  3.  داشتن حداقل دانشنامه معتبر کارشناسی از دانشکده‌های معتبر داخلی یا خارجی (در حالت اخیر، به‌شرط ارزشیابی رسمی) در رشته حقوق برای متقاضیان مشاوره حقوقی و وکالت و در رشته موردتقاضا برای متقاضیان کارشناسی؛
  4.  انجام خدمت وظیفه عمومی یا معافیت دائم برای آقایان؛
  5.  عدم سوءپیشینه مؤثر کیفری و عدم محرومیت از حقوق اجتماعی؛
  6.  عدم اعتیاد به مواد مخدر و سکرآور به تأیید سازمان پزشکی قانونی و عدم تجاهر به فسق؛
  7.  عدم اشتغال اعم از رسمی، قراردادی، پیمانی در وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها، ادارات و شرکت‌های دولتی، نهادهای انقلابی، شهرداری‌ها و مؤسسات مأمور به خدمات عمومی و عدم اشتغال به سردفتری یا دفتر یاری در زمان صدور مجوز و پس‌ازآن مادامی‌که شخص به مشاوره حقوقی و وکالت موضوع این آیین‌نامه اشتغال دارد. (برای متقاضیان وکالت و مشاوره حقوقی)؛
  8.  نداشتن سوء شهرت؛
  9. داشتن وثاقت و تعهد به اصل نظام و قانون اساسی؛
  10.  عدم محکومیت به انفصال دائم از خدمات قضائی یا خدمات دولتی یا وکالت دادگستری و یا سلب صلاحیت برای متقاضیان شغل مشاوره حقوقی و عدم محکومیت به انفصال دائم از شغل کارشناسی برای متقاضیان کارشناسی.

 

 

 

برخی از تغییرات اعمال شده جهت اخذ پروانه وکالت در مرکز مشاوران در سال ۱۴۰۰

  1. عدم الزام در داشتن کارت پایان خدمت در هنگام شرکت در آزمون، این کارت تنها به هنگام شرکت در دوره کارآموزی الزامی گردیده است.
  2. تحویل مدرک کارشناسی متقاضیان به هنگام شرکت در دوره کارآموزی، به جای تحویل این مدرک به هنگام شرکت در آزمون
  3. در هنگام ثبت نام در آزمون نیازی به تعیین حوزه کاری نمی باشد و تنها تعیین حوزه امتحانی الزامیست. برای تعیین حوزه کاری می توانید بعد از پذیرفته شدن در آزمون اقدام نمایید.
  4. اعطای پروانه وکالت پایه یک به کارآموزان در هنگام اتمام دوره ۱۸ ماهه خود.

 

جهت اطلاعات تکمیلی کلیک کنید. 

 

چند نکته دیگر که لازم است بدانید:

  • وکلای کانون، دارای امتیاز صندوق بیمه تعاون بازنشستگی و کمیسیون‌های رفاهی علمی، آموزشی ورزشی و… هستند.

و به علاوه در برخی از مواقع شرایط رفاهی دیگر هم چون وام خرید اتومبیل، دفتر و.. نیز برای آن ها محفوظ شده است در صورتی که وکلای مرکز مشاوران فقط «بیمه تکمیلی کمیسیون آموزش» را دارا هستند.

 

  • وکلای کانون، در کل کشور کانون‌ های مجزا دارند در حالی که وکلای مرکز مشاوران تنها در چهار منطقه کشوری که تازه تاسیس نیز می باشند، کانون اختصاصی دارند و فقط به شکل اسمی حق رای دارند و رسماً خود وکلا شرکت‌کننده نمی ‌باشند.

 

  • هر دو گروه از یک منبع رعایت نظامات خواهند کرد.

 

  • حق الزحمه تعریفی برای وکلای این دو گروه، متفاوت می باشد که طبق جدول اعلامی از سوی هر یک از ارگان ها لحاظ می گردد.

 

 

  • از حیث بررسی تفاوت آزمون وکالت کانون و مرکز مشاوران، با توجه به ظرفیت پذیرش در هر یک و تعداد شرکت کنندگان، می توان به این نکته اشاره کرد که با توجه به تغییرات جدید اعلام شده در اطلاعیه های مرکز مشاوران، بر خلاف سال های پیشین، ظرفیت پذیرش در این مرحله محدود نخواهد بود و تمام افرادی که موفق به کسب حد نصاب لازم در آزمون این مرکز شده باشند، جذب شده باشند و در این راستا محدودیتی نخواهند داشت.

 

همان طور که مشاهده می شود، در زمینه های متعددی تفاوت وکلای کانون وکلا و وکلای مرکز مشاوران قابل بررسی است و تفاوت های اساسی زیادی با یکدیگر دارند که عدم اطلاع از آن ها ممکن است در روند کاری ایده آل شما تاثیرات فراوانی داشته باشد.

 

 

برای اطلاعات بیشتر  با گروه وکلای آسا در تماس باشید. 22350512