قرار مجرمیت

قرار مجرمیت ( قرار جلب به دادرسی ) چیست؟

قرار مجرمیت یا جلب به دادرسی، تصمیمی است که مقام قضایی پس از ختم تحقیقات مقدماتی در دادسرا، در صورتی که نظر به مجرم بودن فرد داشته باشد صادر می کند. با صدور این قرار پرونده در مسیر جدیدی قرار می گیرد و باید برای تصمیم گیری و تعیین مجازات به دادگاه ارسال شود.

در این مطلب به بررسی قرار مجرمیت و آثار آن می پردازیم. با گروه وکلای آسا همراه باشید.

قرار مجرمیت چیست؟

سوال نخست: قرار مجرمیت یا همان جلب به دادرسی یعنی چه؟ در پاسخ به این سوال که مهمترین سوال ما در این مقاله است باید بگوییم، زمانی که شکایتی علیه کسی مطرح می شود، دادسرا مسئول بررسی موضوع می باشد. به عبارتی این نهاد باید تحقیقات مقدماتی را در مورد موضوع مطرحه انجام دهد.  اما در حالت کلی، پس از ختم تحقیقات و بررسی دلایل و مدارک بازپرس یا دادیار مسئول پرونده ممکن است یکی از تصمیمات زیر را بگیرد:

  • حالت اول صدور قرار موقوفی تعقیب: چنانچه به دلایلی نظیر جنون متهم حین ارتکاب جرم، اعتبار امر مختومه و … دعوای عمومی ساقط شده باشد، قرار موقوفی تعقیب صادر می شود. به منظور مطالعه بیشتر کلیک کنید: تاثیر جنون بر مسئولیت کیفری
  • حالت دوم قرار منع تعقیب: چنانچه عمل ارتکابی جرم نباشد و یا دلایل کافی برای انتساب جرم به فرد وجود نداشته باشد، قرار منع تعقیب صادر می شود.
  • حالت سوم قرار جلب به دادرسی یا قرار مجرمیت: چنانچه عمل ارتکابی جرم باشد و دلایل کافی برای انتساب جرم به فرد وجود داشته باشد، قرار مجرمیت یا جلب به دادرسی صادر می شود.

بنابراین طبق آنچه تا بدین جا گفتیم، قرار مجرمیت قراری است که توسط دادسرا در موارد جرم بودن عمل ارتکابی و وجود دلایل کافی مبنی بر ارتکاب جرم توسط فردی، علیه او صادر می شود. با صدور این قرار دادسرا در مورد کافی بودن دلایل برای محاکمه فرد اظهار نظر می کند. نه در مورد مجرم بودن یا نبودن او.

اگر علاقمند به مطالعه در باب امور حقوقی هستید کلیک کنید: ابطال سند رسمی

صدور قرار مجرمیت

مراحل صدور قرار مجرمیت در دادسرا چگونه است؟

ممکن است فردی که متهم به ارتکاب جرمی شده متواری باشد. یا به هر دلیل در روند تحقیقات حاضر نشود.  در این موارد حفظ حقوق بزه دیده و جامعه اقتضا می کند، تحقیقات مقدماتی بدون حضور متهم انجام شود. به طور کلی روال به این صورت است بازپرس در صورت وجود دلیل کافی برای توجه اتهام به کسی، او را احضار می نماید. احضار به وسیله ی احضاریه به عمل می آید که در دو نسخه تنظیم می شود. یک نسخه از آن به متهم ابلاغ می شود.

البته اکنون با توجه به راه اندازی سامانه ثنا، ابلاغ به صورت الکترونیک انجام می گردد. اگر شخص در سامانه ثنا ثبت نام کرده باشد تمام ابلاغ ها از طریق این سامانه صورت می گیرد.

فاصله بین ابلاغ احضاریه و زمان حضور نزد بازپرس نباید از از 5 روز کمتر باشد.

اعتراض به قرار مجرمیت یا جلب به دادرسی

حال که با ماهیت قرار مجرمیت و جلب به دادرسی آشنا شدیم در این مرحله بر آنیم تا به بررسی چگونگی اعتراض به این قرار بپردازیم. ماده ی 270 قانون آیین دادرسی کیفری، قرارهای قابل اعتراض را نامبرده است. در میان این قرارها نامی از قرار مجرمیت یا جلب به دادرسی به میان نیامده است. در نتیجه طبق آنچه در قانون می خوانیم باید بگوییم که قرار جلب به دادرسی از جمله قرارهای غیرقابل اعتراض است. بنابراین متهم نمی تواند اعتراضی نسبت به آن داشته باشد.

البته در مقابل این قرار مکان دارد ابتدا برای متهم قرار منع یا موقوفی تعقیب صادر شود. این قرارها توسط شاکی قابل اعتراض هستند.  چنانچه شاکی به هر یک از این دو قرار اعتراض نماید و دادگاه قرارهای مذکور را نقض کند، قرار مجرمیت صادر می شود. نکته قتبل نوجه آن است که قرار مجرمیتی که از دادگاه صادر می شود نیز غیر قابل اعتراض می باشد.

صدور قرار مجرمیت به صورت غیابی

آیا می توان برای فردی که در جریان تحقیقات مقدماتی حاضر نشده و جلب وی نیز ممکن نمی باشد، قرار مجرمیت یا جلب به دادرسی صادر کرد؟

در پاسخ به این پرسش پر تکرار باید بگوییم که اگر محل اقامت متهم مشخص نباشد. همچنین متهم در سامانه ثنا ثبت نام کرده باشد و به این جهت امکان ابلاغ احضاریه فراهم نشود،. از طرفی امکان دستیابی به متهم نیز موجود نباشد، احضار از طریق نشر آگهی به عمل می آید. در واقع متهم از طریق انتشار یک نوبت آگهی در یکی از روزنامه های کثیرالانتشار ملی یا محلی احضار می شود.

اما از تاریخ نشر آگهی متهم یک ماه فرصت دارد که نزد بازپرس حاضر شود.این بدان معناست که پس از پایان این مدت چنانچه متهم حاضر نشود، بازپرس به موضوع رسیدگی می نماید و اظهار عقیده می کند. چنانچه متهم بدون عذر موجه نزد بازپرس حاضر نشود، به دستور بازپرس جلب می شود.

 

شرایط اجرای قرار مجرمیت به صورت غیابی

در قسمت قبل به این مورد اشاره کردیم که صدور قرار مجرمیت یا جلب به دادرسی در چه مواردی امکام پذیر است. در این قسمت شرایط تحقق این موضوع را عنوان می داریم. منظور از جلب دستگیری و انتقال به محل دیگر است. برای جلب متهم باید شرایط زیر موجودباشد:

  • ابلاغ احضارنامه
  • عدم حضور در وقت مقرر
  • متهم برای عدم حضور عذر موجهی نداشته باشد. 

بعد از قرار مجرمیت یا جلب به دادرسی چه می شود؟

صدور قرار مجرمیت یا قرار جلب به دادرسی، مقدمه ی صدور کیفرخواست است. کیفرخواست توسط دادستان علیه متهم صادر می شود و به موجب آن از دادگاه صالح تقاضای رسیدگی و صدور حکم به مجازات متهم می شود. در واقع دادستان به نمایندگی از جامعه با صدور کیفرخواست، مجازات متهم و اعاده ی حقوق جامعه را درخواست می نماید. پس از صدور قرار مجرمیت ، پرونده جهت رسیدگی به دادگاه ارجاع می شود.

جهت مشاوره با وکیل کیفری با ما در ارتباط باشید. 22350512

مدارک لازم برای ابطال سند رسمی

نحوه ابطال سند رسمی ، مدت زمان لازم و نحوه کار

نحوه ابطال سند رسمی چیست و چگونه انجام می شود؟ منظور از دعوای ابطال سند رسمی این است که بعد از تنظیم سند، یکی از طرفین و امضا کنندگان آن مدعی عدم رعایت تشریفات تنظیم سند رسمی یا شرایط صحت سند رسمی شده و از مرجع صالح تقاضای ابطال آن را می‌نماید.

سند به طور کلی عبارت است از نوشته‌ای که به منظور اثبات وقوع معامله یا در کل اثبات وقوع اعمال و وقایع حقوقی به کار می‌رود و انواع مختلفی دارد. از جمله سند رسمی. ابطال این نوع سند در این مقاله مورد بحث است و در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

اگر سوالی در این باب دارید، با گروه وکلا آسا همراه باشید.

سند رسمی

پیش از ورود به بحث ابطال سند رسمی ابتدا بهتر است با ماهیت این سند آشنا شویم. سند طبق تعریف قانون مدنی عبارت است از: هر نوشته مکتوبی که در مقام دفاع یا اقامه دعوا، قابلیت استناد، در دادگاه را دارد و انواعی از قرار زیر دارد:

  • رسمی: اسنادی که در اداره ثبت اسناد و املاک و یا دفتر اسناد رسمی، یا در نزد سایر مامورین رسمی، در حدود صلاحیت آن ها و بر طبق مقررات‌ قانونی تنظیم شده باشند، رسمی است.
  • عادی: غیر از اسنادی که در تعریف بالا قید شد سایر اسناد عادی محسوب می شود.

البته دسته‌ای از اسناد هم هستند که با نام “اسناد لازم الاجرا” و “اسناد در حکم لازم الاجرا” شناخته می‌شوند. دسته‌ی اول همان اسناد رسمی هستند. که مفاد آنان بدون نیاز به مراجعه به دادگاه و از طریق ادارات اجرای ثبت قابل اجرا خواهد بود. مثل سند ازدواج. در خصوص مهریه و اسناد در حکم لازم الاجرا، اسنادی هستند. که به موجب قانون این امتیاز به آنها داده می‌شود .که از طریق اجرای ثبت به اجرا گذاشته شوند. در حالی که بسیاری از ویژگی‌های اسناد رسمی و اسناد لازم الاجرا را ندارند مثل قراردادهای بانکی. حال در ادامه وارد بحث ابطال سند رسمی می شویم. با ما همراه باشید.

دعوای ابطال سند رسمی

دعوای ابطال سند رسمی دعوایی است که خواسته آن اعلام بی‌اثر بودن یک یا چند سند رسمی معین می‌باشد که سبب بی‌اثر بودن یا بی‌اثر شدن سند رسمی می‌ شود. بطلان سند ممکن است به این علت باشد که سند مطابق مقررات مربوط به آن صادر نشده است. برای مثال در شرایطی که برای یک ملک دو سند مالکیت معارض صادر شده باشد یا  ابطال شناسنامه در موردی که برای یک نفر چند شناسنامه صادر شده باشد از مصادیق این دعوا می‌باشند.

هم‌چنین ممکن است بی‌اعتباری سند به علت بطلان معامله‌ای باشد که سند حاکی از وقوع آن است مانند سند بیع مال مجهول؛ یا ممکن است به علت انتفای تعهد موضوع سند رسمی از اعتبار بیافتد مانند پرداخت وجه سند. یا به علت جعلیت سند اعم از جعل مادی و مفادی.

کلیه اسناد رسمی اعم از سند مالکیت، سند اجرایی، اسناد رهنی و شرطی و ذمه‌ای، صورت‌مجلس تحدید حدود، سند انتقال اجرایی، سند مالکیت معارض، سند رسمی اجاره یا بیع و یا هر یک از عقود و قراردادها و نظایر آنها جزو اسناد رسمی می باشد. که در صورت وجود موجبات قانونی بر بی‌اعتباری آنها، ذینفع می‌تواند نسبت به اقامه دعوای ابطال یا اعلام بطلان آن‌ها از قبیل ابطال سند رسمی در دادگاه صالح اقدام کند و دادگاه‌ها مکلف به رسیدگی به این دعاوی می‌ باشند.

ابطال سند رسمی

هزینه دادرسی دعوای ابطال سند رسمی

دعوای ابطال سند رسمی یک دعوای غیرمالی به شمار می رود. یعنی میزان هزینه ی دادرسی ارتباطی با ارزش مالی سند مذکور که قصد ابطال آن را داریم، ندارد و هزینه ی دادرسی مبلغ ثابتی خواهد بود که هر ساله توسط قوه قضاییه تعیین میشود.

دادگاه صالح ابطال سند رسمی

در خصوص دادگاه صالح برای دعوای ابطال سند رسمی  لازم است بدانیم که دعاوی حقوقی به دو نوع منقول و غیرمنقول تقسیم می شود. دعاوی منقول مثل مطالبه‌ی وجه اصل بر صلاحیت دادگاه محل اقامت خوانده است. ولی دعاوی غیر منقول باید در دادگاه محل وقوع مال غیرمنقول مطرح شود.

اما آنچه حائز اهمیت است این می باشد که در خصوص دعوای ابطال سندمذکور اگر موضوع سند مال غیرمنقول باشد، باید در دادگاه محل وقول مال غیرمنقول مطرح شود. ولی در غیر از این موارد باید به اصل رجوع کرد که همان صلاحیت دادگاه محل اقامت خوانده است.

مدارک لازم برای طرح دعوای ابطال سند رسمی

همانگونه که گفتیم در مرحله‌ی اول باید نسبت به طرح دادخواست ابطال سند رسمی از طریق دفاتر خدمات قضایی اقدام نمود. در زمان ارائه دادخواست نیز باید به عنوان منضمات اسناد و مدارکی به دادگاه تقدیم کرد. از جمله مدارک لازم در زمان تقدیم این دادخواست می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • مدارک هویتی از جمله شناسنامه و کارت ملی
  • سند رسمی که تقاضای ابطال آن را دارید
  • مدارک مثبته ادعای شما در راستای ابطال سند مذکور. برای مثال نظریه کارشناس مبنی بر جعلی بودن
  • مدارک صوری بودن معامله و  غیره

لازم است بدانید باید در جلسه اول رسیدگی اصول اسناد و مدارکی که رونوشت آن را ضمیمه دادخواست را کردید با خود به همراه داشته باشید.

اگر علاقمند به مطالعه در باب امور کیفری هستید کلیک کنید: قرار مجرمیت

ابطال سند رسمی چقدر طول می کشد؟

ممکن است این سوال برای شما مطرح باشد که در صورت طرح دعوای ابطال سند رسمی، مدت زمانی که لازم است تا این دعوا به نتیجه برسد چقدر است؟معمولاً بعد از طرح دادخواست، تقریباً یک هفته الی 10 روز زمان میبرد تا به یک شعبه ارجاع شود. بعد از ارجاع به شعبه، تعیین وقت رسیدگی و مدت زمان صدور رای کاملاً به شعبه ی مرجوع الیه بستگی دارد. بعد از صدور رأی هم با تقاضای صدور اجراییه پرونده وارد اجرای احکام خواهد شد.

ابطال سند رسمی با مبایعه نامه عادی

ابطال سند رسمی با مبایعه نامه به چه صورت امکان می پذیرد؟ در پاسخ باید بدانید که ابطال سند با مبایعه نامه عادی همواره مورد بحث و اختلاف بوده است. برخی از قضات معتقدند از آنجایی که اسناد عادی مثل مبایعه نامه عادی هم جزء ادله ی اثبات دعوا محسوب میشود اگر میان سند رسمی مقدم و مبایعه نامه عادی موخر تعارض وجود داشته باشد میتوان سند رسمی را به موجب مبایعه نامه عادی موخر ابطال کرد.

برخی دیگر از قضات به استناد ماده ی 48 قانون ثبت معتقدند عقودی که با مبایعه نامه عادی منعقد شده باشند صحیح تلقی می شود. اما نمیتوان سند رسمی را به استناد سند عادی باطل کرد. بنابراین اگر سند رسمی وجود دارد که با مبایعه نامه عادی در تعارض است تصمیم گیری در خصوص اینکه آیا امکان ابطال سند رسمی به استناد آن مبایعه نامه وجود دارد یا خیر. صرف نظر از اینکه این موضوع به تصمیم و نظر قاضی بستگی دارد نیازمند بررسی دقیق اسناد و مدارک شماست. بنابراین قبل از هر اقدامی با وکیل مشورت کنید.

وکیل ابطال سند رسمی

در این بخش به منظور سخن پایانی قبل از بررسی سوالات متداول شما کاربران عزیر بر آنیم تا شما را با وکیل متخصص در امور ابطال سند رسمی آشنا سازیم. دعوای ابطال سند پیچیدگی های زیادی دارد. در صورتی که دادخواست به نحو صحیح تنظیم نشود. یا دفاع به درستی صورت نگیرد. امکان احقاق حقوق شما برای همیشه از بین می رود. چرا که احکام صادره از دادگاه‌ها دارای اعتبار امر مختومه هستند. این بدان معناست که موضوعی که یک بار مورد رسیدگی قرار بگیرد و در خصوص آن رأی صادر شده، مجدداً از سوی مرجع قضایی مورد رسیدگی قرار نخواهد گرفت.

از سوی دیگر دعوای ابطال سند یکی از دشوارترین دعاوی در سیستم قضایی است. که نیاز به وجود وکیل در تمام مراحل را پر اهمیت‌ تر می کند. گروه وکلای آسا با چندین پرونده موفق در زمینه دعوای ابطال سند آماده‌ی ارائه‌ی مشاوره حضوری و تلفنی و قبول پرونده در این خصوص است. با ما در تماس باشید.

پرسش های شما

سلام، پدرم با شخصی در یک ملک شریک بود. به صورت سه دانگ سه دانگ، اون شخص یک وکالتنامه با جعل امضای پدرم تنظیم کرد و باهاش سهم پدرم (سه دانگ) رو فروخت. شخص خریدار الان سند رسمی هم گرفته، الان چه باید کرد؟

پاسخ وکیل

با سلام، در این شریط بهتر است. ابتدا شکایت جعل مطرح کنید. بعد از صدور رأی و اثبات جعلیت سند مزبور (وکالتنامه) دعوای حقوقی ابطال سند وکالتنامه و همینطور دعوای حقوقی ابطال سند  مالکیت خریدار را به علت جعلی بودن وکالتنامه مطرح کنید.
البته اظهارنظر قطعی در این خصوص نیاز به بررسی مدارک دارد. جهت مشاهده نمونه رأی ابطال سند رسمی مالکیت (این نمونه رأی ابطال سند مالکیت که توسط گروه وکلای آسا اخذ گردیده است) کلیک کنید.

گروه وکلای آسا

22350512 | 26766919

بررسی نمونه رای ابطال سند رسمی

نمونه رای ابطال سند رسمی

عموما سند رسمی برای اثبات وقوع یک معامله تنظیم می‌شود. پس ضمن دعوای ابطال سند مالکیت دعوای ابطال معامله هم مطرح می‌ گردد. در این قسم دعاوی به جهت پیچیدگی توصیه می‌کنیم قبل از هر اقدامی با یک وکیل متخصص و یک وکیل با تجربه و آگاه به مقررات حاکم بر اسناد رسمی و عادی مشورت نمائید. با جست و جو در این سایت در می یابید که در مقالاتی دیگر به بررسی تمام و کمال موضوع ابطال سند رسمی پرداختیم. در این مقاله نمونه رای ابطال سند رسمی که توسط گروه وکلای آسا اخذ شده است را به نمایش گذاشته ایم. با ما همراه باشید.

پیش از بررسی نمونه رای ابطال سند رسمی باید بدانید که مدارک لازم جهت طرح دعوی ابطال سند رسمی غبارت اند از:

  •  اسنادی که خواهان درخواست ابطال آن را دارد. مانند:سند مالکیت و صلح‌نامه
  • ارائه دلایل بی‌اعتباری یا بطلان سند. مانند:معارض بودن سنذ، عدم رعایت تشریفات و یا جعل سند

دعوای ابطال سند رسمی

قبل از بررسی دادنامه ابطال سند رسمی  بهتر است تا بار دیگر با یکدیگر دعاوی مربوط به ابطال سند رسمی را مرور کنیم. در حقیقت و به صورت خلاصه زمانی که خواهان برای بی اثر کردن سند،از دادگاه،درخواست بی اعتباری سند رسمی یا عادی تقاضا کند،دعوای ابطال سند رسمی مطرح می شود. در حالت کلی طبق قوانین ایران انواع سند عبارت است از:

  • رسمی: اسنادی که بر طبق  مقررات قانونی در ثبت اسناد و املاک یا دفتر اسنادرسمی یا توسط ماموران دولتی تنظیم شود در حوزه صلاحیت کاری آنها
  • عادی: اگر سندی در ثبت اسناد و املاک یا دفتر اسناد یا توسط ماموران دولتی در حوزه صلاحیت کاریشان انجام نشود سند عادی است.
  • مالکیت: اوراق رسمی که همه موارد ذکر شده در آن در دفتر املاک ثبت می شود.

شرط دعوا در نمونه رای ابطال سند رسمی

وجود سند مالکیت یکی از مهمترین مدارک طبق نمونه رای ابطال سند مالکیت است. در  طرح دعوای ابطال سند رسمی، شرط اصلی این است که سند مالکیت در ید خوانده دعوا باشد. قانون بیان می‌دارد که در اولین جلسه دادرسی باید ادعای جعل سند را مطرح کنیم. اگر در مرحله تجدید نظر، سند رسمی اولین بار ارائه شود تا پایان نخستین جلسه دادرسی زمان داریم که در خصوص جعل سند، مدعی شویم. اما اگر در مرحله بدوی، سند ارائه شود ادعای جعل در مرحله تجدید نظر قابل قبول نیست.
حتی اگر شخص فرصت واخواهی داشته باشد و بخواهد به جای واخواهی درخواست تجدید نظر کند.

نمونه رای ابطال سند رسمی

نمونه رای ابطال سند رسمی که با همت و کوشش گروه وکلای آسا، جمعی از برتیرن وکلای حقوقی و کیفری د رتهران اخذ گردید به شرح زیر است. با مطالعه دادنامه و نمونه رای ذیل می توانید دید بهتری نسبت به آنچه در دادگاه ها می گذرد پیدا نمایید و با نظر قضات آشنا شوید:

دعوا ابطال سند رسمی

جهت مشاوره و اخذ وکیل ملکی و متخصص در امور قرارداد ها با ما تماس بگیرید.22350512 و 26766919

asa-frame-blog-0028

نمونه رای مجازات جایگزین حبس

مجازات جایگزین حبس، دسته ای از مجازات‌ها هستند که به جای حبس، قاضی مخیر یا مکلف است به آن‌ها حکم دهد.

این مجازات‌ها ک به دو دسته اختیاری و الزامی تقسیم می‌شوند:

به این معنا که در برخی موارد دادگاه ملزم است، حکم به مجازات جایگزین حبس دهد و در برخی موارد مختار است.

 گروه وکلای آسا در این مقاله نمونه رای مجازات جایگزین حبس که توسط وکیل خانم سرور ثانی نژاد اخذ شده است را به نمایش گذاشته است. با ما همراه باشید.

مجازات‌های جایگزین حبس شامل چه مواری می‌باشد؟

  • دوره مراقبت
  • خدمات عمومی رایگان
  • جزای نقدی
  • محرومیت از حقوق اجتماعی

شرایط مجازات‌های جایگزین حبس چیست؟

به‌موجب ماده‌ ۶۴ قانون مجازات اسلامی تعیین مجازات جایگزین حبس منوط به گذشت شاکی و وجود جهات تخفیف مجازات است.

اما هیأت عمومی دیوان‌ عالی کشور با صدور رأی وحدت‌رویه شماره ۷۴۶ مورخ 29 دی سال 1394، این ماده را بدین نحو تفسیر کرد که در موارد الزامی تبدیل مجازات جایگزین حبس، گذشت شاکی و وجود جهات تخفیف مجازات ضرورت ندارد و مجازات حبس الزاماً باید به مجازات جایگزین تبدیل شود.

بسته به این ‌که جرم عمدی یا غیرعمدی باشد، نحوه تبدیل آن به مجازات جایگزین بر اساس میزان حبس اصلی متفاوت است:

  • در جرایم عمدی که مجازات اصلی آنها تا سه ماه حبس است، تبدیل حبس به مجازات جایگزین اجباری است.
  • در جرایم عمدی که مجازات اصلی آنها ۹۱ روز تا 6 ماه حبس است، تبدیل حبس به مجازات جایگزین در صورت نبود موانع مندرج در قانون، اجباری است.
  • در جرایم عمدی که مجازات اصلی آنها 6 ماه تا یک ‌سال حبس است، تبدیل حبس به مجازات جایگزین در صورت نبود موانع مندرج در قانون، اختیاری است.

منظور از موانع تعیین مجازات جایگزین حبس در بند‌های ۲ و ۳ داشتن بیش از یک فقره سابقه محکومیت قطعی به حبس تا 6 ماه یا جزای نقدی بیش از 10 میلیون ریال یا شلاق تعزیری یا یک فقره سابقه محکومیت قطعی به حبس بیش از 6 ماه یا حد یا قصاص یا پرداخت بیش از یک پنجم دیه به‌ لحاظ ارتکاب جرم عمدی و سپری نشدن پنج سال از اجرای این مجازات‌هاست.

همچنین:

  • در جرایم عمدی که مجازات اصلی آنها بیش از یک سال حبس است، در صورتی که دادگاه حبس را به کمتر از یک سال تخفیف دهد، تبدیل حبس به مجازات جایگزین ممنوع است، و در غیر این صورت اختیاری است.
  • در صورت تعدد جرایم عمدی با مجازات بیش از 6 ماه حبس، تبدیل حبس به مجازات جایگزین ممنوع است.
  • در جرایم غیرعمدی که مجازات اصلی آنها کمتر از دو سال حبس است، تبدیل حبس به مجازات جایگزین الزامی است.
  • در جرایم غیرعمدی که مجازات اصلی آنها بیش از دو سال حبس است، تبدیل حبس به مجازات جایگزین اختیاری است.
  • در جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی، قاضی نمی‌تواند حکم به جایگزین حبس صادر کند.

نکته :قاضی در صورت صدور حکم به مجازات جایگزین حبس، میزان حبس اولیه را هم در حکم ذکر می‌کند تا اگر اجرای مجازات جایگزین امکان‌پذیر نشود یا محکوم‌علیه از دستور‌های دادگاه تبعیت نکند، مجازات اصلی (حبس) اجرا شود.

مطالعه بیشتر در خصوص مجازات جایگزین حبس

نمونه رای جایگزین مجازات حبس

نمونه رای جایگزین حبس

نمونه رای جایگزین حبس

جهت مطالعه سایر مقاله های حقوقی کلیک کنید.

جهت مشاوره و اخذ وکیل کیفری با ما تماس بگیرید.22350512 و 26766919

چگونه اعسار را اثبات کنیم؟

چگونه اعسار را اثبات کنیم؟

یکی از نهادهای حقوقی بسیار کارآمد نهاد اعسار است.

گاهی اتفاق می افتد که فردی قصد طرح دعوا برای رسیدن به حق خود را دارد، اما توان پرداخت هزینه ی دادرسی را ندارد.

گاهی نیز فرد به موجب رای دادگاه به پرداخت مبلغی محکوم می شود اما توان پرداخت مبلغ محکومٌ به را ندارد.

در این دو مورد فرد می تواند از نهاد اعسار استفاده کند. البته او باید بتواند اعسار خود را اثبات نماید. در این مطلب نحوه ی اثبات اعسار را برای شما شرح می دهیم.

 

با گروه وکلای آسا همراه باشید.

 

اعسار چیست؟

اعسار در لغت به معنای تنگدستی و نیازمندی است. اما در اصطلاح یعنی شخصی به واسطه ی نداشتن مال یا در دسترس نبودن اموال خود توان پرداخت هزینه دادرسی یا محکومٌ به را نداشته باشد. به کسی که در حالت اعسار قرار دارد، معسر گفته می شود. 

 

اعسار در دو موقعیت می تواند مطرح شود:

  • زمانی که فرد قصد طرح دعوا دارد اما توان پرداخت هزینه دادرسی را ندارد.
  • زمانی که فرد به پرداخت مبلغی در حق دیگری محکوم شده است و توان پرداخت این مبلغ (محکوم به) را ندارد.

 

 

مطالعه بیشتر اعسار 

 

انواع اعسار:

اعسار بر سه نوع زیر است:

  • اعسار از پرداخت هزینه دادرسی
  • اعسار از پرداخت محکوم به 
  • اعسار در مقابل اجرائیه ثبتی

توصیه می کنیم مطلب افلاس، اعسار، ورشکستگی را در سایت ما مطالعه نمایید.

 

اثبات اعسار با چه کسی است؟

اصل بر ملائت و ایسار است. یعنی اصل بر این است که افراد دارای تمکن و توان مالی هستند.

بنابراین اعسار و عدم تمکن مالی امری خلاف اصل بوده و نیازمند اثبات است.

به این ترتیب کسی که مدعی است توان مالی پرداخت هزینه دادرسی یا محکوم به را ندارد، باید این امر را اثبات کند.

بنابراین بار اثبات اعسار بر عهده ی مدعی اعسار است.  این مدعی یا محکوم علیه است و یا خواهان پرونده در خصوص هزینه دادرسی است.

 

دادگاه صالح برای رسیدگی به اعسار کجاست؟ 

برای رسیدگی به اعسار از پرداخت هزینه دادرسی، دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به دعوای اصلی را دارد، صالح است.

رسیدگی به دعوای اعسار از پرداخت محکوم به نیز در صلاحیت دادگاه بدوی (نخستین) رسیدگی کننده به دعوای اصلی یا دادگاه صادرکننده اجرائیه است.

 

نحوه اثبات اعسار از پرداخت هزینه دادرسی :

 هزینه دادرسی عبارت است از:

  1. هزینه برگ هایی که به دادگاه تقدیم می شود.
  2. هزینه قرارها و احکام دادگاه.

علاوه بر دو مورد فوق، برای هر خدمت قضایی هزینه ای وجود دارد که آن هم هزینه دادرسی محسوب می شود.

برخی از افراد به دلیل عدم تمکن مالی یا دسترسی نداشتن به اموال خود، به طور موقتی نمی ‌توانند هزینه دادرسی را بپردازند.

به همین جهت قانون به این افراد اجازه داده است که با طرح دعوای اعسار بتوانند به صورت موقت بدون پرداخت هزینه دادرسی، دادخواهی کنند. ادعای اعسار از هزینه دادرسی، می تواند ضمن دادخواست اصلی مطرح شود و یا به صورت جداگانه طی دادخواستی دیگر مطرح شود.

ماده ی 405 قانون آیین دادرسی مدنی بیان می نماید: « معسر از هزینه دادرسی کسی است که به واسطه عدم کفایت دارایی یا عدم دسترسی به مال خود، ب طور موقت قادر به تادیه آن نیست.»

 

اثبات اعسار از پرداخت هزینه دادرسی چگونه است؟

 خواهان باید برای اثبات اعسار خود دلیل ارائه دهد.

غالبا برای اثبات این امر، به شهادت شهود استناد می کنند.

اگر دلیل اعسار شهادت شهود باشد، باید شهادت کتبی حداقل دو نفر از اشخاصی که از وضعیت مالی و وضع زندگی مدعی اعسار مطلع می باشند به دادخواست ضمیمه شود.

در شهادت نامه موارد زیر حتما باید قید شود:

  • مشخصات مدعی اعسار (نام، نام خانوادگی، کد ملی)
  • شغل معسر (می توان عنوان بیکار نیز قید کرد)
  • وسیله امرار معاش
  • عدم تمکن مالی او برای پرداخت هزینه دادرسی با تعیین مبلغ هزینه دادرسی
  • منشاء اطلاعات شهود (مثلا دوستی، همکاری ، فامیلی و …)
  • مشخصات شهود و اقامتگاه آنها

 توجه داشته باشید ممکن است دادگاه حضور شهود را در جلسه دادرسی لازم بداند.

در این صورت به مدعی  اخطار می شود در روز مقرر شهود خود را حاضر نماید. برای اطلاع از شرایط شاهد برای ادای شهادت، می توانید به مطلبی با همین عنوان در سایت ما مراجعه نمایید.

 

 

سایر دلایل برای اثبات اعسار

شهادت شهود یکی از دلایل ثابت کردن اعسار است و تنها دلیل نیست. معسر می تواند برای اثبات اعسار خود از دلایل و قرینه های دیگر نیز استفاده کند. این دلایل و قراین به شرح ذیل است:

  1. حکم به محکویت های مالی در پرونده های دیگر.
  2. لیست چک های برگشتی.
  3. فیش حقوقی.
  4. گواهی مبنی بر اخراج و یا استعفا از کار.
  5. ……..

 

 

چند شاهد برای اعسار لازم است؟

دو شاهد برای اثبات اعسار لازم است برگه شهادتنامه را امضا نمایند.

توجه داشته باشید شما صرفا شهودی که برگه را امضا کرده اند می توانید به دادگاه معرفی کنید. از همین رو پیشنهاد ما این است به جای 2 شاهد 4 شاهد در برگه خود معرفی نمایید.

که اگر به هر علتی دو تا از شهود شما نتوانستید حضور پیدا کنند، 2 شاهد دیگر حاضر شوند.

 

اعسار از هزینه دادرسی در قانون آیین دادرسی مدنی:

‌ماده 504 –

معسر از هزینه دادرسی کسی است که به واسطه عدم کفایت دارایی یا عدم دسترسی به مال خود به ‌طور موقت قادر به تأدیه آن نیست.

 

‌ماده 505 –

ادعای اعسار از پرداخت هزینه دادرسی ضمن درخواست نخستین یا تجدیدنظر یا فرجام مطرح خواهد شد. طرح این ادعا به موجب ‌دادخواست جداگانه نیز ممکن است.

اظهارنظر درمورد اعسار از هزینه تجدید نظرخواهی و یا فرجام‌خواهی با دادگاهی می‌ باشد که رأی مورد‌ درخواست تجدید نظر و یا فرجام را صادر نموده است.

 

‌ماده 506 –

درصورتی که دلیل اعسار شهادت شهود باشد، باید شهادت کتبی حداقل دو نفر از اشخاصی که از وضعیت مالی و زندگانی او مطلع‌ می‌ باشند به دادخواست ضمیمه شود.

‌در شهادت ‌نامه، مشخصات و شغل و وسیله امرار معاش مدعی اعسار و عدم تمکن مالی او برای تأدیه هزینه دادرسی با تعیین مبلغ آن باید تصریح شده ‌و شهود منشأ اطلاعات و مشخصات کامل و اقامتگاه خود را به ‌طور روشن ذکر نمایند.

 

‌ماده 507 –

مدیر دفتر ظرف دو روز از تاریخ وصول دادخواست اعسار، پرونده را به‌ نظر قاضی دادگاه میرساند تا چنانچه حضور شهود را در جلسه ‌دادرسی لازم بداند به مدعی اعسار اخطار شود که در روز مقرر شهود خود را حاضر نماید.

مدیر دفتر نسخه دیگر دادخواست را برای طرف دعوای اصلی ارسال و در ضمن روز جلسه دادرسی را تعیین و ابلاغ می‌ نماید. به ‌هر حال حکم صادره ‌در خصوص اعسار حضوری محسوب است.

 

‌ماده 508 –

معافیت از هزینه دادرسی باید برای هر دعوا به‌ طور جداگانه تحصیل شود ولی معسر می ‌تواند در تمام مراحل مربوط به همان دعوا از‌ معافیت استفاده کند.

 

‌ماده 509 –

درمورد دعاوی متعددی که مدعی اعسار بر یک نفر همزمان اقامه می‌ نماید حکم اعساری که نسبت به یکی از دعاوی صادر شود نسبت‌ به بقیه دعاوی نیز مؤثر خواهد بود.

 

‌ماده 510 –

اگر معسر فوت شود، ورثه نمی ‌توانند از حکم اعسار هزینه دادرسی مورث استفاده نمایند، لکن فوت مورث در هر یک از دادرسی های ‌نخستین و تجدیدنظر و فرجام مانع جریان دادرسی در آن مرحله نیست و هزینه دادرسی از ورثه مطالبه می‌ شود، مگر آنکه ورثه نیز اعسار خود را ثابت ‌نمایند.

 

‌ماده 511 –

هر گاه مدعی اعسار در دعوای اصلی محکوم‌له واقع شود و از اعسار خارج گردد، هزینه دادرسی از او دریافت خواهد شد.

 

‌ماده 512 –

از تاجر، دادخواست اعسار پذیرفته نمی ‌شود. تاجری که مدعی اعسار نسبت به هزینه دادرسی می ‌باشد باید برابر مقررات قانون تجارت‌ دادخواست ورشکستگی دهد. کسبه جزء مشمول این ماده نخواهند بود.

 

‌ماده 513 –

پس از اثبات اعسار، معسر می ‌تواند از مزایای زیر استفاده نماید:
1- معافیت موقت از تأدیه تمام یا قسمتی از هزینه دادرسی در مورد دعوائی که برای معافیت از هزینه آن ادعای اعسار شده‌ است.
2- حق داشتن وکیل معاضدتی و معافیت موقت از پرداخت حق ‌الوکاله.

 

‌ماده 514 –

هر گاه معسر به تأدیه تمام یا قسمتی از هزینه دادرسی متمکن گردد، ملزم به تأدیه آن خواهد بود همچنین اگر با درآمدهای خود بتواند‌ تمام یا قسمتی از هزینه دادرسی را بپردازد دادگاه با در نظر گرفتن مبلغ هزینه دادرسی و میزان درآمد وی و هزینه ‌های ضروری زندگی مقدار و مدت‌ پرداخت هزینه دادرسی را تعیین خواهد کرد.

 

اثبات اعسار از پرداخت محکوم به ( آنچه به آن محکوم شده اید) :

برای اثبات اعسار از پرداخت محکوم به باید دلایل زیر را ارائه دهید:

1- کسی که مدعی اعسار از پرداخت محکوم‌ به است، باید صورت اموالی مشتمل بر موارد زیر را ضمیمه دادخواست خود نماید:

  • تعداد یا مقدار و قیمت کلیه اموال منقول و غیر منقول
  • میزان وجوه نقدی نزد بانک ها، موسسات مالی و اعتباری ایرانی و خارجی
  • کلیه اموالی که فرد نزد اشخاص ثالث دارد
  • طلب های فرد از اشخاص ثالث
  • نقل و انتقالات اموال از زمان یک سال قبل از طرح دعوا

 

دانلود نمونه برگه صورت اموال به صورت PDF

 

2- همچنین شهادت‌نامه ای کتبی حداقل دو شاهد باید پیوست دادخواست قرار گیرد.

شهود باید از وضعیت معیشت فرد اطلاعات کافی داشته باشند. بنابراین در شهادت نامه موارد زیر ذکر شود:

  • هویت و اقامتگاه شاهد
  • منشاء اطلاعات شاهد
  • هویت مدعی اعسار
  • شغل مدعی اعسار و میزان درآمد او
  • نحوه قانونی امرار معاش معی اعسار
  • مدت آشنایی با مدعی اعسار به اندازه ای که از بتواند از وضعیت او اطلاع کافی داشته باشد.
  • تائید این نکته که مدعی اعسار به جز مستثنیات دین مالی برای پرداخت بدهی خود ندارد. 

 

دانلود نمونه برگ استشهادیه اعسار از محکوم‌به به صورت PD

دانلود نمونه برگ استشهادیه اعسار از محکوم‌به به صورت WORD

 

مدارک لازم برای اثبات اعسار از پرداخت محکوم به:

به دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به، مدارک زیر باید پیوست شود:

  • دادنامه ای که به موجب آن به پرداخت مبلغی محکوم شده اید.
  • استشهادیه اعسار از پرداخت محکوم به با شرایطی که در بند قبل توضیح دادیم.
  • فرم صورت اموال با همان شرایطی که در بند قبل توضیح داده شد.
  • اگر مدارکی دال بر بیکاری خود نظیر حکم کارگزینی دارید نیز می توانید آن را پیوست دادخواست قرار دهید.

 

قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی جدید:

ماده ۶ـ

معسر کسی است که به دلیل نداشتن مالی به جز مستثنیات دین، قادر به تأدیه دیون خود نباشد.

  • تبصره ـ عدم قابلیت دسترسی به مال در حکم نداشتن مال است. اثبات عدم قابلیت دسترسی به مال برعهده مدیون است.

 

ماده ۷ـ

در مواردی که وضعیت سابق مدیون دلالت بر ملائت وی داشته یا مدیون در عوض دین، مالی دریافت کرده یا به هر نحو تحصیل مال کرده باشد اثبات اعسار برعهده اوست مگر اینکه ثابت کند آن مال تلف حقیقی یا حکمی شده است

در این صورت و نیز در مواردی که مدیون در عوض دین، مالی دریافت نکرده یا تحصیل نکرده باشد هر گاه خوانده دعوای اعسار نتواند ملائت فعلی یا سابق او را ثابت کند یا ملائت فعلی یا سابق او نزد قاضی محرز نباشد

ادعای اعسار با سوگند مدیون مطابق تشریفات مقرر در قانون آیین دادرسی مدنی پذیرفته می شود.

 

ماده ۸ـ

مدعی اعسار باید صورت کلیه اموال خود شامل تعداد یا مقدار و قیمت کلیه اموال منقول و غیر منقول، به طور مشروح، مشتمل بر میزان وجوه نقدی که وی به هر عنوان نزد بانک ها و یا مؤسسات مالی و اعتباری ایرانی و خارجی دارد،

به همراه مشخصات دقیق حساب های مذکور و نیز کلیه اموالی که او به هر نحو نزد اشخاص ثالث دارد و کلیه مطالبات او از اشخاص ثالث و نیز فهرست نقل و انتقالات و هر نوع تغییر دیگر در اموال مذکور از زمان یک سال قبل از طرح دعوای اعسار به بعد را ضمیمه دادخواست اعسار خود کند.

در مواردی که بار اثبات اعسار برعهده مدیون است و نیز در مواردی که سابقه ملائت او اثبات شده باشد هر گاه مدیون بخواهد ادعای خود را با شهادت شهود ثابت کند باید شهادتنامه کتبی حداقل دو شاهد را به مدتی که بتوانند نسبت به وضعیت معیشت فرد اطلاع کافی داشته باشند

به دادخواست اعسار خود ضمیمه نماید. شهادتنامه مذکور باید علاوه بر هویت و اقامتگاه شاهد، متضمن منشأ اطلاعات و موارد مندرج در ماده ۹ این قانون باشد.

 

ماده ۹ـ

شاهد باید علاوه بر هویت، شغل، میزان درآمد و نحوه قانونی امرار معاش مدعی اعسار، به این امر تصریح کند که با مدیون به مدتی که بتواند نسبت به وضعیت معیشت وی اطلاع کافی داشته باشد، معاشرت داشته و او افزون بر مستثنیات دین هیچ مال قابل دسترسی ندارد که بتواند به وسیله آن دین خود را بپردازد.

 

ماده ۱۰ـ

پس از ثبت دادخواست اعسار دادگاه مکلف است فوراً با استعلام از مراجع ذی ربط و به هر نحو دیگر که ممکن باشد نسبت به بررسی وضعیت مالی محکومٌ علیه جهت روشن شدن اعسار یا ایسار او اقدام کند.

 

ماده ۱۱ـ

در صورت ثبوت اعسار، چنانچه مدیون متمکن از پرداخت به نحو اقساط شناخته شود، دادگاه ضمن صدور حکم اعسار با ملاحظه وضعیت او مهلت مناسبی برای پرداخت می دهد یا حکم تقسیط بدهی را صادر می کند.

در تعیین اقساط باید میزان درآمد مدیون و معیشت ضروری او لحاظ شده و به نحوی باشد که او توانایی پرداخت آن را داشته باشد.

 

  • تبصره ۱ـ صدور حکم تقسیط محکومٌ به یا دادن مهلت به مدیون، مانع استیفای بخش اجرا نشده آن از اموالی که از محکومٌ علیه به دست می آید یا مطالبات وی نیست.

 

  • تبصره ۲ـ هر یک از محکوم ٌله یا محکومٌ علیه می توانند با تقدیم دادخواست، تعدیل اقساط را از دادگاه بخواهند.

دادگاه با عنایت به نرخ تورم براساس اعلام مراجع رسمی قانونی کشور یا تغییر در وضعیت معیشت و درآمد محکومٌ علیه نسبت به تعدیل میزان اقساط اقدام می کند.

 

ماده ۱۲ـ

اگر دعوای اعسار ردّ شود، دادگاه در ضمن حکم به رد دعوی، مدعی اعسار را به پرداخت خسارات وارد شده بر خوانده دعوای اعسار مشروط به درخواست وی محکوم می کند.

 

ماده ۱۳ـ

دعوای اعسار در مورد محکومٌ به در دادگاه نخستین رسیدگی کننده به دعوای اصلی یا دادگاه صادرکننده اجراییه و به طرفیت محکومٌ له اقامه می شود.

ماده ۱۴ـ

دعوای اعسار غیر مالی است و در مرحله بدوی و تجدیدنظر خارج از نوبت رسیدگی می شود.

 

ماده ۱۵ـ

دادخواست اعسار از تجار و اشخاص حقوقی پذیرفته نمی شود. این اشخاص در صورتی که مدعی اعسار باشند باید رسیدگی به امر ورشکستگی خود را درخواست کنند.

 

  • تبصره ـ اگر دادخواست اعسار از سوی اشخاص حقوقی یا اشخاصی که تاجر بودن آنها نزد دادگاه مسلم است طرح شود، دادگاه بدون اخطار به خواهان، قرار رد دادخواست وی را صادر می کند.

 

ماده ۱۶ـ

هر گاه محکومٌ علیه در صورت اموال خود موضوع مواد ۳ و ۸ این قانون، به منظور فرار از اجرای حکم از اعلام کامل اموال خود مطابق مقررات این قانون خودداری کند یا پس از صدور حکم اعسار معلوم شود برخلاف واقع خود را معسر قلمداد کرده است دادگاه ضمن حکم به رفع اثر از حکم اعسار سابق محکومٌ علیه را به حبس تعزیری درجه هفت محکوم خواهد کرد.

ماده ۱۷ـ

دادگاه رسیدگی کننده به اعسار ضمن صدور حکم اعسار، شخصی را که با هدف فرار از پرداخت دین مرتکب تقصیر شده است تا موجب اعسار وی گردد با توجه به میزان بدهی، نوع تقصیر، تعدد و تکرار آن به مدت شش ماه تا دو سال به یک یا چند مورد از محرومیت های زیر محکوم می کند:

  1. ممنوعیت خروج از کشور
  2. ممنوعیت تأسیس شرکت تجارتی
  3. ممنوعیت عضویت در هیأت مدیره شرکت های تجارتی
  4. ممنوعیت تصدی مدیرعاملی در شرکت های تجارتی
  5. ممنوعیت دریافت اعتبار و هر گونه تسهیلات به هر عنوان از بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری عمومی و دولتی به جز وام های ضروری
  6. ممنوعیت دریافت دسته چک

ماده ۱۸ـ

هر گاه پس از صدور حکم اعسار ثابت شود، از مدیون رفع عسرت شده یا مدیون برخلاف واقع خود را معسر قلمداد کرده است، به تقاضای محکومٌ له، محکومٌ علیه تا زمان اجرای حکم یا اثبات حدوث اعسار یا جلب رضایت محکوم ٌله حبس خواهد شد.

در این مورد نیز مفاد مواد ۴ و ۵ این قانون مجری است. این حکم در مورد مدیونی که به موجب ماده ۱۱ این قانون برای پرداخت دین او مهلت مناسب تعیین شده یا بدهی او تقسیط گردیده و در زمان مقرر دین خود یا اقساط تعیین شده را نپرداخته است نیز مجری است.

 

ماده ۱۹ـ

مرجع اجرا کننده رأی باید به درخواست محکومٌ له به بانک مرکزی دستور دهد که فهرست کلیه حساب های محکومٌ علیه در بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری را برای توقیف به مرجع مذکور تسلیم کند.

همچنین دادگاه باید به درخواست محکومٌ له یا خوانده دعوای اعسار به مراجع ذی ربط از قبیل ادارات ثبت محل و شهرداری ها دستور دهد که براساس نشانی کامل ملک یا نام مالک پلاک ثبتی ملکی را که احتمال تعلق آن به محکومٌ علیه وجود دارد برای توقیف به دادگاه اعلام کند.

این حکم در مورد تمامی مراجعی که به هر نحو اطلاعاتی در مورد اموال اشخاص دارند نیز مجری است.

 

  • تبصره ۱ـ مراجع مذکور در این ماده مکلفند به دستور دادگاه فهرست و مشخصات اموال متعلق به محکومٌ علیه و نیز فهرست نقل و انتقالات و هر نوع تغییر دیگر در اموال مذکور از زمان یک سال قبل از صدور حکم قطعی به بعد را به دادگاه اعلام کنند.

 

  • تبصره ۲ـ مفاد این ماده در مورد اجرای قرارهای تأمین خواسته موضوع ماده ۱۰۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۲۱/۱/۱۳۷۹ و نیز اجرای مفاد اسناد رسمی مجری است.

 

ماده ۲۰ـ

هر یک از مدیران یا مسؤولان مراجع مذکور در ماده ۱۹ این قانون که به تکلیف مقرر پیرامون شناسایی اموال اشخاص حقیقی و حقوقی عمل نکند به انفصال درجه شش از خدمات عمومی و دولتی محکوم می شود.

این حکم در مورد مدیران و مسؤولان کلیه مراجعی که به هر نحو اطلاعاتی در مورد اموال اشخاص دارند و مکلفند اطلاعات خود مطابق ماده مذکور را در اختیار قوه قضاییه قرار دهند نیز در صورت عدم اجرای این تکلیف مجری است.

 

ماده ۲۱ـ

انتقال مال به دیگری به هر نحو به وسیله مدیون با انگیزه فرار از ادای دین به نحوی که باقیمانده اموال برای پرداخت دیون کافی نباشد، موجب حبس تعزیری یا جزای نقدی درجه شش یا جزای نقدی معادل نصف محکومٌ به یا هر دو مجازات می شود و در صورتی که منتقلٌ الیه نیز با علم به موضوع اقدام کرده باشد در حکم شریک جرم است.

در این صورت عین آن مال و در صورت تلف یا انتقال، مثل یا قیمت آن از اموال انتقال گیرنده به عنوان جریمه اخذ و محکوم ٌبه از محل آن استیفاء خواهد شد.

 

ماده ۲۲ـ

کلیه محکومیت های مالی از جمله دیه، ضرر و زیان ناشی از جرم، ردّ مال و امثال آنها جز محکومیت به پرداخت جزای نقدی، مشمول این قانون خواهند بود.

 

ماده ۲۳ـ

مرجع اجرا کننده رأی باید به تقاضای محکوم ٌله قرار ممنوع الخروج بودن محکومٌ علیه را صادر کند. این قرار تا زمان اجرای رأی یا ثبوت اعسار محکومٌ علیه یا جلب رضایت محکومٌ له یا سپردن تأمین مناسب یا تحقق کفالت مطابق قانون مدنی به قوت خود باقی است.

 

  • تبصره ـ در خصوص سفر واجب که وجوب آن از قبل ثابت شده باشد و سفرهای درمانی ضروری، دادگاه موقتاً به محکومٌ علیه اجازه خروج از کشور را می دهد.

 

ماده ۲۴ـ

مستثنیات دین صرفاً شامل موارد زیر است:

  1. منزل مسکونی که عرفاً در شأن محکومٌ علیه در حالت اعسار او باشد.
  2. اثاثیه مورد نیاز زندگی که برای رفع حوائج ضروری محکومٌ علیه و افراد تحت تکفل وی لازم است.
  3. آذوقه موجود به قدر احتیاج محکوم ٌعلیه و افراد تحت تکفل وی برای مدتی که عرفاً آذوقه ذخیره می شود.
  4. کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی برای اهل علم و تحقیق متناسب با شأن آنها
  5. وسایل و ابزار کار کسبه، پیشه وران، کشاورزان و سایر اشخاص که برای امرار معاش ضروری آنها و افراد تحت تکفلشان لازم است.
  6. تلفن مورد نیاز مدیون.
  7. مبلغی که در ضمن عقد اجاره به موجر پرداخت می شود، مشروط بر اینکه پرداخت اجاره بها بدون آن موجب عسر و حرج گردد و عین مستأجره مورد نیاز مدیون بوده و بالاتر از شأن او نباشد.
اما:
  • تبصره ۱ـ چنانچه منزل مسکونی محکومٌ علیه بیش از نیاز و شأن عرفی او در حالت اعسارش بوده و مال دیگری از وی در دسترس نباشد

و مشارٌالیه حاضر به فروش منزل مسکونی خود تحت نظارت مرجع اجراکننده رأی نباشد به تقاضای محکومٌ له به وسیله مرجع اجراکننده حکم با رعایت تشریفات قانونی به فروش رفته و مازاد بر قیمت منزل مناسب عرفی، صرف تأدیه دیون محکوم ٌعلیه خواهد شد

مگر اینکه استیفای محکوم ٌبه به طریق سهل تری مانند استیفا از محل منافع بخش مازاد منزل مسکونی محکوم ٌعلیه یا انتقال سهم مشاعی از آن به شخص ثالث یا طلبکار امکان پذیر باشد.

که در این صورت محکومٌ به از طرق مذکور استیفا خواهد شد.

  • تبصره ۲ـ چنانچه به حکم قانون مستثنیات دین تبدیل به عوض دیگری شده باشد. مانند اینکه مسکن به دلیل قرار گرفتن در طرح های عمرانی تبدیل به وجه گردد. یا در اثر از بین رفتن، عوضی دریافت شده باشد، وصول محکومٌ به از آن امکان پذیر است مگر اینکه محرز شود مدیون قصد تهیه موضوع نخستین را دارد.

 

ماده ۲۵ـ

چنانچه منشأ دین، قرض یا در اختیار گرفتن اموالی از دیگران به موجب هر قرارداد دیگری باشد و محکومٌ علیه از بدو امر قصد عدم تأدیه دین یا تبدیل آن به یکی از مستثنیات دین به منظور فرار از تأدیه را داشته باشد،

هر مالی که در عوض اموال مذکور خریداری کرده یا به موجب سایر عقود به ملکیت خود درآورد به عنوان جریمه اخذ و محکوم ٌبه از محل آن استیفا و مابقی به وی مسترد خواهد شد.

 

ماده ۲۶ـ

احکام مندرج در این قانون جز احکام راجع به حبس محکوم ٌعلیه، اعسار و مستثنیات دین حسب مورد در مواردی که محکوم ٌعلیه شخص حقوقی باشد نیز مجری است و نسبت به مدیران و مسؤولان متخلف اشخاص حقوقی مطابق قانون مجازات اسلامی عمل می شود.

 

 

 

جهت مشاوره با وکیل حقوقی با ما در ارتباط باشید. 22350512

میزان و نحوه محاسبه شارژ ساختمان چگونه است؟

میزان و نحوه محاسبه شارژ ساختمان چگونه است؟

یکی از مسائل زندگی شهری و آپارتمان نشینی، مسائل مربوط به شارژ ساختمان است. پرداخت شارژ و هزینه های ساختمان معمولا یکی از چالش های میان ساکنان است و همین موضوع مشکلاتی را ایجاد می کند. در این مطلب قصد داریم در خصوص میزان شارژ ساختمان و نحوه محاسبه شارژ ساختمان و برخی از چالش های مرتبط با آن صحبت کنیم.

 

با گروه وکلای آسا همراه باشید. 

 

شارژ ساختمان چیست؟

همه ی ساختمان ها دارای هزینه هایی هستند. شارژ ساختمان هزینه‎ هایی است که برای حفظ و نگهداری بخش ‌های مشترک و مشاع آپارتمان از طرف ساکنین پرداخت می‌ شود.

میزان شارژ و هزینه ها به نوع مجتمع و امکانات آن بستگی دارد. طبیعی است که هر چه میزان امکانات یک ساختمان بیشتر باشد مبلغ حق شارژ هم بیشتر است.

ممکن است قسمت‌ هایی از ساختمان اصلا مورد استفاده برخی از همسایگان قرار نگیرد، اما این دلیلی برای پرداخت نکردن شارژ نمی‌ شود و هم مالکان خانه و هم مستاجران لازم است مبلغ تعیین شده برای شارژ را پرداخت کنند.

حق شارژ باید به صورت ماهیانه پرداخت شود.

 

 

انواع هزینه های ساختمان کدامند؟

شارژ ساختمان برای چه هزینه هایی مصرف می شود؟

سهم هر یک از مالکان آپارتمان ها از مخارج قسمت های مشترک ساختمان به دو نوع تقسیم می شود: هزینه های نسبی و ثابت. 

 

1- هزینه های نسبی: 

هزینه های نسبی به تناسب سهم هر مالک از مساحت زیر بنا حساب می شود.

یعنی هزینه هایی از قبیل آب، گازوئیل و آسفالت پشت بام و … علاوه بر آن طبق ماده 14 قانون تملک آپارتمان ها مدیر یا مدیران وظیفه دارند تمام بنا را در مقابل آتش سوزی بیمه کنند.

سهم هر یک از مالکان به تناسب سطح زیربنای آنها به وسیله مدیر یا مدیران تعیین و به شرکت بیمه پرداخت می شود.

بنابراین هزینه های نسبی ساختمان شامل هزینه های مستمر و حق بیمه تقسیم می شود.

روش تقسیم در این نوع هزینه ها به این شکل است که ابتدا متراژ کل واحدها به دست می آید سپس هزینه کل به متراژ تقسیم و هر واحدی براساس متراژ سهم خود را پرداخت می کند. در خصوص تقسیم حق بیمه نیز از این روش استفاده می شود.

 

2- هزینه های ثابت ساختمان کدام است؟

هزینه های ثابت هزینه هایی هستند که به متراژ ساختمان ارتباطی ندارند.

مثل هزینه های مربوط به سرایدار، نگهبان، متصدی، آسانسور، هزینه های نگهداری و تاسیسات، باغبان و قسمت های مشترک و … نوع دیگر این نوع هزینه ها اندوخته قانونی است که در برابر هزینه های اتفاقی ساختمان را بیمه می کند.

تصمیم در مورد میزان این نوع اندوخته به عهده مجمع عمومی مالکین است. به صورت معمول این نوع هزینه ها به صورت مساوی بین واحد ها تقسیم می شوند.

 

 

نحوه محاسبه شارژ ساختمان چگونه است؟

از دو راه کلی می توان سهم مالکان از هزینه های مشترک ساختمان و مبلغ شارژ را تعیین کرد؛

اول از راه قانونی و دوم قراردادی.

برای تعیین سهم مالکان از راه قانونی باید به سراغ ماده ی 4 قانون تملک آپارتمان ها برویم.

در این ماده بیان شده است که حق شارژ باید با توجه به مساحت پرداخت شود.

البته به جز هزینه هایی که به دلیل عدم ارتباط با مساحت زیر بنا به صورت مساوی تقسیم خواهد شد.

همچنین با توجه به تبصره 3 همین ماده، چنانچه چگونگی استقرار حیاط ساختمان یا بالکن یا تراس مجموعه به گونه ای باشد که تنها از یک یا چند واحد مسکونی، امکان دسترسی به آن باشد، هزینه حفظ و نگهداری آن قسمت به عهده استفاده کننده یا استفاده کنندگان است.

 

 

“انواع روش های محاسبه شارژ ساختمان”

برای محاسبه شارژ ساختمان روش ‌های مختلفی وجود دارد.

هیئت ‌مدیره ساختمان باید با توجه به نوع آپارتمان و میزان هزینه ‌های آن یکی از روش های محاسبه شارژ ساختمان را انتخاب کند. هر یک از این روش‌ ها فرمول محاسبه خاص خود را دارند.

محاسبه شارژ ساختمان به روش‌ های زیر انجام می‌ شود:

  • شارژ واحدی
  • شارژ متراژی
  • شارژ نفری
  • شارژ نفری متراژی
  • شارژ واحدی به همراه شارژ متراژی
  • شارژ واحدی به همراه شارژ نفری
  • شارژ واحدی به همراه شارژ نفری متراژی
  • شارژ نفری به همراه شارژ متراژی
  • شارژ واحدی به همراه شارژ متراژی و شارژ نفری
  • شارژ بر اساس هزینه ‌های مجتمع مسکونی و آپارتمان ‌ها

 

 

محاسبه شارژ واحدی چگونه است؟

شارژ واحدی مناسب مجتمع‌ های مسکونی، اداری و تجاری است.

این نوع شارژ بر اساس تعداد واحدها محاسبه می‌ شود و همه واحدها به میزان برابر و به صورت ماهانه شارژ پرداخت می ‌کنند. در محاسبه شارژ ساختمان به این روش، داشتن و یا نداشتن انباری و پارکینگ هم در تعیین میزان شارژ موثر است. 
این روش محاسبه شارژ ساختمان مناسب مجتمع‌ هایی است که واحدهای یکسانی دارند، دارای سیستم گرمایش و سرمایش مرکزی نیستند و هر واحد کنتور های آب و گاز مستقل دارند.

 

 

محاسبه شارژ متراژی چطوری است؟

این روش، مناسب مجتمع ‌های مسکونی، اداری و تجاری است. در این نوع پرداخت شارژ، همه واحدها با توجه به میزان متراژی که دارند، شارژ خود را به صورت ماهانه پرداخت می‌ کنند.

برای مثال اگر شارژ هر متر 2000 تومان باشد، شارژ یک واحد ۱۰۰ متری، 200 هزار تومان به صورت ماهانه است و شارژ یک واحد صد و پنجاه متری، 150 هزار تومان به صورت ماهانه است. این روش محاسبه برای مجتمع ‌هایی که واحد هایی با متراژ متفاوت دارند، مفید است.

 

 

شارژ نفری ساختمان چگونه است؟

این نحوه محاسبه شارژ به تعداد ساکنان هر واحد بستگی دارد و تنها در مجتمع‌ های مسکونی کاربرد دارد.

برای مثال شارژ هر نفر به صورت ماهانه، چهل هزار تومان است. به این ترتیب، شارژ واحدی که سه نفر ساکن آن هستند، ماهانه 120 هزار تومان می‌ شود و واحدی که پنج نفر ساکن دارد، باید ماهانه 200 هزار تومان پرداخت کند. این روش برای مجتمع‌ هایی که سیستم آب مشترک دارند، مناسب است.

 

 

میزان شارژ نفری متراژی چگونه است؟

در این روش هر واحد بر اساس تعداد افراد و متراژ واحد، باید به صورت ماهانه شارژ پرداخت کند.

اصولا نحوه محاسبه هر کدام از این بخش ‌ها به صورت بیست به هشتاد است، یعنی میزان شارژی که برای متراژ تعیین می‌ شود باید نسبت بیست به هشتاد با شارژ نفری داشته باشد.
برای مثال، واحدها برای پرداخت شارژ، باید نفری ۱۰۰۰۰ تومان و برای هر متر، ۸۰۰ تومان پرداخت کنند. یعنی یک واحد صد متری که سه نفر ساکن آن هستند، باید ماهیانه هفتاد هزار تومان پرداخت کند.
این روش محاسبه مناسب مجتمع‌ های مسکونی است که واحدهای آن متراژ متفاوتی دارند و سیستم سرمایش و گرمایش مرکزی دارند. این مجتمع‌ ها سیستم آب مشترک نیز دارند.

 

 

نحوه محاسبه شارژ واحدی به همراه شارژ متراژی:

این روش محاسبه شارژ ساختمان مناسب مجتمع‌ های مسکونی، اداری و تجاری است.

در این روش شارژی ثابت وجود دارد که با میزان شارژ متغیر متراژی جمع بسته می ‌شود و واحدها باید این میزان شارژ را به صورت ماهیانه پرداخت کنند.
برای مثال، شارژ ثابت یک واحد مسکونی، ماهانه 50 هزار تومان است و شارژ متراژی آن، 600 تومان برای هر متر مربع است.

در این صورت یک واحد مسکونی با متراژ 100 متر، مبلغ 110 هزار تومان را باید به صورت ماهانه پرداخت کند. اگر شارژ ثابت یک واحد اداری 60 هزار تومان باشد و این واحد 100 متر باشد، شارژ ماهانه آن 140 هزار تومان به صورت ماهانه می‌ شود.
این روش محاسبه برای مجتمع ‌هایی که دارای واحد هایی با متراژ متفاوت هستند، دارای سیستم گرمایش و سرمایش مرکزی هستند و مجتمع ‌های ترکیبی که واحد های مسکونی و اداری در یک ساختمان است مناسب می باشد.

 

 

شارژ واحدی به همراه شارژ نفری:

این روش محاسبه شارژ ساختمان مناسب مجتمع‌ های مسکونی است. در این روش، واحدها دارای شارژ ثابت هستند و شارژ متغیری که بر اساس تعداد ساکنین هر واحد مشخص می‌ شود، به آن اضافه می ‌شود و واحدها باید آن را به صورت ماهانه پرداخت کنند.
برای مثال شارژ ثابت هر واحد ماهانه 50 هزار تومان است و به ازای هر نفر باید 20 هزار تومان شارژ پرداخت کنند. با این حساب، شارژ یک واحد مسکونی که سه نفر ساکن دارد، ماهانه 110 هزار تومان می ‌شود و شارژ واحدی با چهار عضو، ماهانه 130 هزار تومان می‌ شود.
این روش محاسبه برای مجتمع ‌هایی که واحد هایی با متراژ یکسان دارند و آب مشترک دارند، مناسب است.

 

 

شارژ واحدی به همراه شارژ نفری متراژی:

در این روش محاسبه شارژ ساختمان، از ترکیب شارژ ثابت به همراه شارژ نفری و شارژ متراژی استفاده می ‌شود.

برای مثال، هر واحد مسکونی، شارژ ثابت ماهانه‌ ای به مبلغ 50 هزار تومان دارد و برای هر متر مربع باید 1000 تومان و برای هر نفر، 10000 هزار تومان پرداخت شود. در این صورت شارژ یک واحد مسکونی با متراژ 100 متر و سه نفر عضو، ماهانه 180 هزار تومان می ‌شود.
واحدی با متراژ 150 متر مربع با چهار نفر عضو، باید مبلغ 240 هزار تومان به صورت ماهانه پرداخت کند. این روش محاسبه شارژ ساختمان برای مجتمع‌ های مسکونی که دارای واحد هایی با متراژ متفاوت و سیستم گرمایش و سرمایش و آب مشترک هستند، مناسب است.

 

 

شارژ نفری به همراه شارژ متراژی:

این نوع شارژ بر اساس تعداد ساکنین واحد و متراژ هر واحد مشخص می ‌شود.

برای مثال، شارژ هر متر مربع 1000 تومان و برای هر نفر 10000 تومان است. با این حساب، شارژ یک واحد 100 متری با سه ساکن، ماهیانه 130 هزار تومان می ‌شود و شارژ یک واحد 150 متری با چهار نفر عضو، ماهیانه 190 هزار تومان می ‌شود.
این روش محاسبه برای مجتمع ‌های مسکونی که دارای سیستم گرمایش و سرمایش و آب و گاز مشترک هستند اما متراژ متفاوتی دارند، مناسب است.

 

 

شارژ واحدی به همراه شارژ متراژی و شارژ نفری:

این روش محاسبه مناسب مجتمع ‌های مسکونی است.

برای مثال، شارژ ثابت هر واحد 50 هزار تومان است و برای هر مترمربع باید 1000 تومان و برای هر نفر، 10 هزار تومان پرداخت شود. در این صورت یک واحد با متراژ 100 متر و سه عضو باید ماهیانه 180 هزار تومان پرداخت کند.
این روش برای مجتمع ‌های مسکونی که واحد هایی با متراژ متفاوت دارند و سیستم گرمایش و سرمایش، آب و گاز مشترک دارند، مناسب است.

 

 

تعیین شارژ بر اساس هزینه‌ها:

در این روش محاسبه، شارژ ساختمان بر اساس هزینه ‌های انجام شده، بین واحدها تقسیم می‌ شود.

اصولا هزینه‌ های آب به صورت نفری و هزینه گاز به صورت متراژی و هزینه ‌های برق به صورت واحدی یا ثابت محاسبه می ‌شود.

 

 

نحوه محاسبه شارژ آپارتمان خالی:

ممکن است یکی از واحدها خالی باشد و مالک واحد مربوطه از پرداخت حق شارژ امتناع کند. آیا واحد خالی هم باید حق شارژ را بپردازد؟

لازم است بدانید مالک واحدهای خالی هم باید هزینه های مربوط به نگهداری ساختمان را پرداخت کند.

هزینه های مربوط به نگهداری آپارتمان چه مالک از آن استفاده کند و چه استفاده نکند، باید توسط همه پرداخت شود.

طبیعی است که مواردی مثل ایزوگام کردن پشت بام یا هزینه های مربوط به نمای ساختمان برعهده همه بوده و جزو هزینه های مربوط به مشاعات است و در مورد آنها دیگر بحث استفاده یا عدم استفاده مطرح نیست.

 

 

آیا برای نوزاد هم باید حق شارژ پرداخت کنیم؟

در خصوص سهم شارژ برای نوزاد در قانون صحبتی نشده است.

بنابراین، این موضوع بستگی به توافق مدیر یا هیات مدیره ساختمان دارد. به صورت منطقی با ورود نوزاد مصرف آب، برق، گاز و … افزایش می یابد، بنابراین منطقی است که برای نوزاد هم حق شارژ پرداخت شود.

 

 

برخورد با ساکنانی که حق شارژ خود را پرداخت نمی کنند:

پرداخت نکردن حق شارژ ساختمان، یکی از اختلافات رایج در آپارتمان ها است. این پرسش وجود دارد که با کسی که حق شارژ خود را نمی پردازد چگونه برخورد کنیم؟

برای مطالبه ی حق شارژ از این افراد، چهار گام زیر وجود دارد:

  1. تذکر کتبی بابت عدم پرداخت حق شارژ.
  2. در صورت عدم پرداخت، مدیر ساختمان باید طی اظهارنامه ای به همسایه خاطی ابلاغ کند که ظرف 10 روز از تاریخ گفته شده، سهم بدهی خود را از هزینه های مشترک پرداخت کند. در غیر این صورت او می تواند از ارائه خدمات مشترک نظیر شوفاژ، آب گرم، گاز و… به واحد مربوطه خودداری کند.
  3. اگر باز هم همسایه از پرداخت شارژ خودداری نمود، مدیر ساختمان باید به اداره اجرای اسناد رسمی مراجعه نماید و براساس اظهارنامه ابلاغ شده علیه او درخواست صدور اجراییه کند. اداره اجرا از مدیر می خواهد مالی از مالک یا مستاجر خاطی معرفی کند تا با توقیف و فروش آن حق شارژ پرداخت شود. همچنین اگر مقدار حق شارژ مورد مطالبه کمتر از 20 میلیون تومان باشد، مدیر به شورای حل اختلاف محل مراجعه و تقاضای پرداخت می کند. اگر مبلغ حق شارژ مورد مطالبه بیشتر از 20 میلیون تومان باشد باید به دادگاه عمومی محل ملک مراجعه کند.

 

 

کدام هزینه ها را مالک و کدام را مستاجر باید بپردازد؟

با توجه به مواد 485 و 486 قانون مدنی، هزینه هایی که بر عهده ی هر یک از مالک و مستاجر است را به صورت زیر می توان طبقه بندی کرد:

هزینه هایی که پرداخت آن بر عهده مستاجر است:

  • پول آب، برق، گاز و تلفن.
  • هزینه تعمیر و سرویس آسانسور.
  • هزینه شارژ ساختمان.
  • هر نوع خرابی که توسط مستاجر ایجاد شده باشد.
  • رفع مشکل فاضلاب بعد از گذشت چند ماه اقامت مستاجر.
  • پرداخت عوارض سالانه پسماند شهرداری.

هزینه هایی که پرداخت آن بر عهده مالک است:

  • هزینه تعمیرات عمده آسانسور و خانه.
  • هزینه رفع مشکل فاضلاب در ابتدای ورود مستاجر.
  • هزینه عوارض نوسازی شهرداری.
  • تعمیرات ترکیدگی لوله.

 

 

آیا ساکنان طبقات همکف و اول می توانند هزینه های مربوط به آسانسور را نپردازند؟

برخی از افراد تصور می کنند که چون در طبقات همکف و اول زندگی می کنند و استفاده ای از آسانسور ندارند، پس پرداخت هزینه های تعمیر و نگهداری آسانسور بر عهده ی آنها نیست.

اما این تصور اشتباه است. هزینه های مربوط به آسانسور جزو هزینه های مشترک است و مربوط به تمام ساکنین است و ارتباطی به استفاده یا عدم استفاده از آسانسور ندارد. 

بنابراین حتی ساکنان طبقات همکف و اول هم باید هزینه های مرتبط با آسانسور را بپردازند.

 

 

اگر مبالغ جمع آوری شده به عنوان شارژ هر ماه استفاده نشود تکلیف چیست؟

اگر شارژ های ماهیانه چندین ماه استفاده نشود و یا مقداری از آن باقی بماند ساکنین نمی توانند در ماه های بعدی از پرداخت شارژ خودداری کنند و همه ساکنان باید هر ماه حق شارژ آپارتمان را پرداخت کنند و کاری به میزان موجودی صندوق نداشته باشند.

هئیت مدیره وظیفه دارد این مبالغ را باید در صندوق مالی نگه دارد.

 

 

جهت مشاوره با وکیل ملکی با ما تماس بگیرید.22350512

 

معامله ی فضولی

معامله فضولی و انواع آن در قانون مدنی

در عالم حقوق، یکی از آثار معاملات، اصل نسبی بودن قراردادهاست. به موجب این اصل، هر معامله‌ای که واقع می شود، فقط نسبت به طرفین و قائم مقام آنان اثر دارد. نسبت به اشخاص خارج از معامله اثری ندارد. در واقع فقط طرفین معامله مسئول اجرای تعهدات ناشی از آن معامله هستند و اشخاص ثالث هیچ تعهدی ندارند. اما استثنائاتی هم بر این اصل وجود دارد. یکی از این استثنائات، معامله ی فضولی است. در معامله ی فضولی با اینکه معامله بین فضول و خریدار منعقد می گردد، اما اثر آن به مالک مال سرایت می کند.

در این مقاله به بررسی این معامله و شناخت آن می پردازیم. با گروه وکلای آسا همراه باشید.

معامله فضولی چیست؟

تنها کسی می تواند در یک مال دخل و تصرف مادی یا حقوقی بنماید که مالک آن مال باشد. بنابراین فقط مالک یا نماینده‌ی او می تواند در مورد مال تصمیم گرفته و اقدام به فروش، اجاره، هبه و … نماید. اما برخی افراد با آگاهی یا بدون آن، اموال دیگران را معامله می نمایند. در واقع شخص می داند مال متعلق به او نیست اما آن را می فروشد. یا شخص دچار اشتباه است و نمی داند که مال برای او نیست، اما اقدام به معامله می نماید. اینها مصادیق معامله ی فضولی هستند.

 هر گاه مورد معامله مالی متعلق به غیر باشد، آن معامله فضولی محسوب می شود. پس اگر کسی بدون رضایت مالک و بدون اینکه از سوی مالک نمایندگی داشته باشد، مال او را معامله نماید،  فضولی محسوب می شود.

چنین شخصی نیز در اصطلاح حقوقی فضول نامیده می شود. کسی هم که با فضول معامله نموده، اصیل نام دارد.

انواع معامله فضولی

این معامله بر دو قسم است:

  1. معامله برای غیر: منظور از غیر همان مالک است. یعنی فضول سوء نیتی ندارد. مال مالک را بدون اذن او معامله کرده، اما می خواهد وجه معامله را به مالک بدهد. مثلا مالک اتومبیلی دارد، فضول بدون اجازه مالک اتومبیل را می فروشد و وجه دریافتی را به مالک می دهد.
  2. معامله برای خود: در این حالت فضول بدون اذن مالک مال او را معامله می نماید. اما نمی خواهد وجوه دریافتی را به مالک بدهد. حال ممکن است سوءنیت داشته باشد. یعنی با آگاهی از اینکه مال برای دیگری است، اقدام به معامله نماید و وجه دریافتی را برای خود بردارد. یا ممکن است از تعلق مال به دیگری اطلاع نداشته باشد، پس در نتیجه سوءنیتی هم ندارد.

ارکان معامله فضولی

حکم معامله فضولی چیست؟

معامله فضولی غیرنافذ است. در نظر بدارید که چه فضول از سوءنیت داشته باشد، چه نداشته باشد در هر صورت این معامله غیرنافذ است. منظور از غیرنافذ بودن این است که عقد یکی از شرایط صحت معاملات را ندارد. اما اگر این شرط بعدا ایجاد شده و به معامله ملحق شود، عقد صحیح می شود. در واقع غیرنافذ بودن مانند برزخ است و معامله میان صحیح بودن و باطل بودن قرار دارد.

در معامله ی فضولی رضایت مالک وجود ندارد. به همین دلیل معامله غیرنافذ است. اما رضایت شرطی است که اگر بعدا به معامله افزوده شود موجب صحت آن می گردد. پس دو حالت ممکن است ایجاد شود:

  • اگر مالک پس از اطلاع از وقوع ابن معامله برای مال خود، رضایت خود را نسبت به آن معامله اعلام کند، معامله صحیح می شود. اعلام رضایت مالک نسبت به معامله ی فضولی و اجازه نمودن آن تنفیذ نامیده می شود.
  • اگر مالک پس از اطلاع از وقوع این معامله، رضایت ندهد و معامله را اجازه نکند، معامله باطل می شود. این عدم رضایت رد معامله نامیده می شود.

تنفیذ و رد معامله فضولی

همان طور که گفته شد، مالک باید پس از اطلاع از وقوع معامله، در مورد آن تصمیم گیری نماید. به عبارتی یا باید معامله را تایید کند یا آن را نپذیرد و رد کند.

اگر مالک قصد تنفیذ (تایید ) معامله را دارد، رضایت خود را باید اعلام نماید. حال می تواند با گفتن این معامله را تایید کند، یا با انجام فعلی که رضایت او را نشان دهد. تنفیذ معامله با انجام یک فعل، تنفیذ ضمنی نامیده می شود. مثلا اگر محسن خانه ی علی را به امید بفروشد و علی از وقوع این معامله آگاه شود و سپس علی کلید آپارتمان را به امید تحویل دهد، عمل علی تنفیذ ضمنی معامله است. چمد نکته مهم در این باب از قرار زیر است:

  • توجه داشته باشید که سکوت در حقوق علامت رضایت نیست. پس نمی توان سکوت مالک را مبنی بر رضایت او به انجام معامله در نظر گرفت.
  • همچنین مالک نمی تواند معامله را ابتدا رد کند و سپس اقدام به تنفیذ (تایید) آن نماید. زیرا با رد مالک معامله باطل می شود و امکان تنفیذ آن وجود ندارد.
  • حال اگر مالک تصمیم به رد معامله داشت، عدم رضایت خود را می تواند با لفظ یا فعل اعلام نماید. اگر عدم رضایت خود را با لفظ اعلام کند، رد صریح و اگر با فعل اعلام کند رد ضمنی خواهد بود. مثلا  محسن خانه‌ی علی را به امید می فروشد و علی از وقوع معامله آگاه می شود. اگر علی با وجود آگاهی از وقوع معامله، همان خانه را به مجید بفروشد، عمل او رد ضمنی معامله‌ای است که محسن و امید انجام داده‌اند.

مهلت تنفیذ یا رد معامله فضولی

با توجه به ماده‌ی 252 قانون مدنی ، نیازی نیست تنفیذ یا رد مالک فورا صورت بگیرد. اما اگر تاخیر مالک باعث ورود ضرر به خریدار شود، خریدار می‌تواند معامله را فسخ نماید. اگر مالک پیش از تصمیم گیری در خصوص معامله فوت کند، حق تنفذیذ به ورثه منتقل می شود.

 آگاهی اصیل(خریدار) از معامله فضولی

 گاهی اصیل از اینکه مال مورد معامله متعلق به شخصی غیر از فروشنده است آگاهی دارد. ولی آگاهی از این موضوع خبر ندارد. باید بدانید که آگاهی یا عدم آگاهی خریدار از فضولی بودن عمل فروشنده، تاثیری در مسئولیت اصیل در مقابل مالک ایجاد نمی کند. در واقع اگر مورد معامله در اختیار اصیل قرار بگیرد، او نسبت به اصل مال و منافع آن ضامن است.

در واقع مسئولیت اصیل در مقابل مالک مانند غاصب است. پس حتی اگر عین مال بدون تقصیر او و در اثر حادثه‌ای از بین برود باز هم او باید خسارت مالک را جبران نماید. در خصوص منافع نیز، چه از مال بهره ببرد چه نبرد، نسبت به منافع ضامن است.

اما آگاهی یا عدم آگاهی اصیل از معامله فضولی ، در مقابل فضول موثر است. اگر اصیل از این معامله آگاهی نداشته باشد، می تواند به فضول مراجعه کند. علاوه بر ثمن، خسارات وارد بر خود را مطالبه نماید. اما اگر اصیل از این معامله آگاه باشد، فقط می تواند وجه معامله  را از اصیل پس بگیرد.

مصادیق معامله فضولی

علاوه بر مثال هایی که گفتیم، در قوانین برخی اقدامات در حکم معامله فضولی تلقی می شوند.

  • مثلا اقدامات وکیل خارج از حدود اختیارات اذن موکل و خارج از حدود اختیارات اعطائی به او فضولی تلقی می شود.
  • یا در اموال مشاع، تصرف شریک بدون اذن سایر شرکا یا خارج از حدود اذن، فضولی محسوب می گردد.

اثبات معامله فضولی

برای اثبات معامله فضولی مالک باید تعلق مال مورد معامله را به خود اثبات نماید. پس او باید ضمن تقدیم یک دادخواست حقوقی، مدارک مالکیت خود را تقدیم دادگاه نماید. قطعا داشتن سند رسمی مالکیت، در پیروزی مالک در این دعوا موثر است. اما مالکیت را از طرق دیگر نیز می توان اثبات کرد. نظیر استفاده از اسناد عادی، شهادت شهود و … .

آیا معامله فضولی جرم است؟

معامله فضولی به موجب ماده ی 1 قانون مجازات راجع به انتقال مال غیر جرم انگاری شده است. انجام این معامله موجب ایجاد مسئولیت کیفری برای فضول، اصیل وحتی مالک می گردد.

جهت مطالعه ی بیشتر، به مطلب فروش مال غیر در سایت گروه وکلای آسا مراجعه نمایید.

قرارداد وکالت

مشاوره حقوقی حضوری

یکی از مهم ترین خدماتی که توسط موسسات مختلف حقوقی ارائه می شود مشاوره حقوقی حضوری می باشد. هرچند در سال های اخیر با پیشرفت تکنولوژی امکان مشاوره حقوقی آنلاین و یا حتی تلفنی نیز فراهم شده است. اما همچنان مشاوره حقوقی حضوری مناسبت ترین گزینه برای دریافت راهکار و و مشاوره در مورد طرح دعوا و یا انواع دعواهای مطروح پیچیده و سنگین مالی و کیفری می باشد.

زیرا در مشاوره حضوری در مقایسه با مشاوره تلفنی و آنلاین امکان بررسی بهتر تمامی مدارک و دلایل ابرازی فراهم می شود. در نتیجه مشاور نیز می تواند به نحو مناسب تری به ارائه مشاروه بپردازد. به گونه ای که شما به اندازه کافی در مورد قوانین و رویه قضایی مرتبط با مساله و مشکل خود آگاهی پیدا نماید. و با علم به این آگاهی اقدامات مناسب را انجام دهید.

بنابراین با گرفتن مشاوره حضوری تا مقدار زیادی در روند تصمیم گیری برای شروع پروسه حقوقی خود در وقت و زمان صرفه جویی کنید.

در همین راستا گروه وکلای آسا با تجربه مشاوره های حضوری بسیار با برخورداری از وکیل خانم و آقا آماده ارائه خدمت مشاوره حضوری به شما عزیزان می باشد. مشاوره های حقوقی توسط گروه وکلای آسا به صورت دقیق و با بررسی کلیه ی اسناد و مدارک شما انجام می شود. به نحوی که شما با گرفتن مشاوره شخصا نیز می توانید پرونده خود را انجام دهید.

علاوه بر این در صورتی که پس از مشاوره حضوری با گروه وکلای آسا، تصمیم گرفتید درخصوص پرونده خود وکالت دهید، هزینه مشاوره از حق الوکاله پرونده کسر خواهد شد.